در این پست از سایت antique-book-treasure.ir عیلم کیمیاگری در هند و چین باستان (اکسیر جاودانگی و جوانی در هند و چین) . در ادامه مطلب اطلاعاتی را درباره علم کیمیاگری در دوران چین و هند باستان و همچنین اکسیر جوانی و اکسیر حیات و جاودانگی ابدی در چین و هند را مشاهده خواهید کرد .
عیلم کیمیاگری در هند و چین باستان (اکسیر جاودانگی و جوانی در هند و چین),علم کیمیاگری در چین و هند باستان,علم کیمیاگری در هند,علم کیمیاگری در چین باستان,کیمیاگری و اکسیر جوانی در هند و چین باستان,کشف اکسیر جوان و اکسیر جاودانگی ابدی در چین و هند,علم کیمیاگری در امپراطوری چین و هند
عیلم کیمیاگری در هند و چین باستان (اکسیر جاودانگی و جوانی در هند و چین)
کیمیاگری در چین
در حالیکه کیمیاگری در غرب حول محور تبدیل فلزات پست به فلزات برتر بود، کیمیاگریچینی ارتباط نزدیکتری با پزشکی داشت. سنگ فلاسفه متعلق به کیمیاگران اروپا را میتوان با اکسیر جاودانگی که کیمیاگران چین به دنبال آن بودند مقایسه کرد. با این وجود، از دید هرمسی، این دو هدف با یکدیگر در ارتباط بودند، و سنگ فلاسفه اغلب معادل نوشداروی عمومی در نظر گرفته میشد؛ بنابراین، به نظر میرسد این دو سنت بیش از آنچه که در نگاه اول به نظر میرسد دارای تشابه هستند.
پودر سیاه یکی از مهمترین کشفیات کیمیاگران چین بودهاست. این پودر که در متون قرن نوزده شرح داده شده و تا قرن دهم در آتشبازیهای چین مورد استفاده قرار میگرفته، تا سال ۱۹۲۰ در توپ مورد استفاده قرار میگرفته است. استفاده از باروت از چین، به ژاپن، مغولستان، جهان عرب و اروپا نیز گسترش یافت. مغولها در جنگ با مجارها در سال ۱۲۴۱ ازباروت استفاده کرده، و در اروپا نیز تا قرن چهاردهم استفاده از باروت رواج یافت.
کیمیاگری در چین ارتباط نزدیکی با اشکال تائوئیستی از سنت پزشکی چین، همچون طب سوزنی و داغ درمانی یا Moxibustion، و نیز با هنرهای رزمی همچون تای چی چووان و کونگ فو داشته است (گرچه برخی مکاتب تای چی معتقدند که هنر آنان برگرفته از شعبههای فلسفی و بهداشتی تائوئیسم است و نه کیمیاگری). در حقیقت، در اوایل فرمانروایی خاندان سونگ، طرفداران این عقیده دائوئیستی (که اغلب جزء نخبگان و طبقات بالا بودند) سولفید جیوه را میبلعیدند، که، گرچه تحمل این اقدام در آغاز در سطوح پایین امکانپذیر بود، اما بسیاری را به سمت خودکشی هدایت کرد. با این تفکر که این مرگ منجر به رهایی و دستیابی به بهشت دائوئیستی میشود، مرگهای متعاقب مردم را تشویق به اجتناب از این روش کیمیاگری به سود منابع بیرونی (تای چی چووان، مهارت در کی،غیره) کردند.
کیمیاگری در هند
اطلاعات چندانی در مورد هویت و تاریخچه کیمیاگری در هند در دست نیست. یک کیمیاگر ایرانی در قرن یازدهم با نام بیرونی نوشته است که “هندیان دارای علمی شبیه کیمیاگری بودند که کاملاً خاص خود آنان بود، و رسیانا یا به فارسی رسواتم نامیده میشد. این به معنای هنر استخراج/استفاده از رسا، شهد، جیوه، عصاره است.این هنر محدود به فعالیتها، فلزات، داروها و ترکیبات خاصی است، که عنصر اصلی بیشتر آنان را جیوه تشکیل میداد. ماهیت آن سلامتی را به آنانی که امیدی به بهبود آنان نبود و جوانی را به پیران کهنسال بازمیگرداند.” چیزی که با اطمینان میتوان از آن یاد کرد این است که کیمیاگری در هند همانند دیگر علوم این کشور به دنبال دستیابی به موکشا بوده است: کمال، جاودانگی، رهایی. بنابراین این نوع کیمیاگری تمرکز خود را معطوف به تبدیل جسم انسان میکند: از فانی به جاودان. داستانهای بسیاری بر سر زبانهاست مبنی بر آنکه برخی کیمیاگران به خاطر تجربیات خود از زمانهای بسیار قدیم همچنان زنده هستند. متون پزشکی و علوم آیورودیک دارای جنبههایی شبیه کیمیاگری هستند. مفاهیمی همچون درمان تمامی انواع بیماریها، و درمان از طریق روغنمالی کردن بدن.
از زمانی که کیمیاگری در بافت حوزه وسیع دانشوری هند قرار گرفت، تأثیرات دیگر تعالیم متافیزیکی و فلسفی همچون سامخیا، یوگا، وایششیکا و آیورودا غیر قابل اجتناب بود. با این وجود، بیشتر متونرسایان ریشه درمکاتب تنتری کولا دارد که با تعالیم شخصیت ماتسیندرانات مرتبط است.
تنها معدودی از مردم در آن زمان رسیانا را درک میکردند. دو نمونه مشهور ناگارجوناچاریا و نیتیاناندهیا هستند. ناگارجوناچاریا یک راهب بودایی بود که، در زمانهای باستان، مدیریت دانشگاه بزرگ ناگارجونا ساگار را بر عهده داشت. کتاب مشهور وی، راساراتاناکارام، یکی از نمونههای مشهور پزشکی اولیه در هند است. در اصطلاحات طب سنتی هند ‘راسا’ به معنای ‘جیوه’ است و گفته میشد ناگارجوناچاریا روشی برای تبدیل جیوه به طلا ابداع کرده بود. گرچه بیشتر نوشتههای وی از بین رفتهاست، اما تعالیم وی هنوز تأثیر چشمگیری تا به امروز بر طب سنتی هند (آیورودا) داشته است.