خانه / طی الارض و شق الارض / طی الارض چیست چه کسانی میتوانند طی الارض را انجام دهند

طی الارض چیست چه کسانی میتوانند طی الارض را انجام دهند

در این پست از سایت antique-book-treasure.ir طی الارض چیست چه کسانی میتوانند طی الارض را انجام دهند را برای شما عزیزان قرار دادیم . معنی و مفهوم طی الارض چیست ؟ طی الارض یعنی در هر لحظه ای به هر جای زمین رفتن . چه کسانی و اشخاص و انسان هایی میتوانند طی الارض را انجام دهند و به هر جایی که دوست دارند بروند ؟ برای آموزش و یادگیری علم طی الارض چکار باید کرد ؟ آیا کتاب جزوه و مقاله ای برای آموزش و یادگیری علم طی الارض وجود دارد ؟ طی الارض علم غیر عادی و مافوق قدرت طبیعی انسان میباشد و یادگیری آن نیز کاری بسیار سخت و دشوار میباشد . در ادامه مطلب اطلاعات و مطالب بیشتری را درباره طی الارض (در هر زمانی به هر جای زمین رفتن) را مشاهده خواهید کرد .

طی الارض چیست چه کسانی میتوانند طی الارض را انجام دهند
طی الارض چیست چه کسانی میتوانند طی الارض را انجام دهند

طی الارض چیست چه کسانی میتوانند طی الارض را انجام دهند,طی الارض چیست؟,معنی و مفهوم طی الارض,طی الارض چه معنی دارد ؟,طی الارض یعنی در هر لحظه ای به هر جای زمین رفتن,چه کسانی میتوانند طی الارض انجام دهند,دانلود کتاب و مقاله آموزش طی الارض,یادگیری و اموزش علم طی الارض,علم طی الارض,بهترین روش برای یادگیری علم طی الارض,طی الارض کاری غیر عادی و مافوق قدرت طبیعی انسان,طی الارض كار خارق العاده و غیر طبیعی,آیا طی الارض به کمک موجوداتی مانند أجنه یا فرشتگان انجام می‌شود یا زمین جمع می‌شود,طی الارض یعنی بدون پیمودن راه و حركت دادن جسم خود به هر جای زمین رفتن,طی الارض به معنای پیمودن و درنوردیدن و درهم پیچیدن راه است

طی الارض چیست چه کسانی میتوانند طی الارض را انجام دهند

وقوع طی الأرض، فی الجمله، قابل تشكیك نیست. قرآن كریم چنین چیزی رابه “ذی القرنین” نسبت داده است.«أتبع سببا»(كهف/89)
اما چگونگی آن برای ما به خوبی روشن نیست، كه آیا به كمك موجوداتی مثل أجنه یا فرشتگان انجام می‌شود، یا زمین جمع می‌شود و … ؟!
با این وجود، گاه مراتب طی الارض را به گونه زیر تعریف می كنند.
طی، به معنای پیمودن و درنوردیدن و درهم پیچیدن است. و “طی الأرض” از كارهای خارق العاده و غیر طبیعی ای است، كه از عهده افراد عادی خارج است. كسی كه طی الارض انجام می دهد، با اراده الهیه و ملكوتیه ای كه به او افاضه شده است، در آن واحد خود را در محل مورد نظر احضار و ایجاد می كند.
طی الارض بدین گونه است كه با یك اراده الهیه “كن فیكون” می گردد. فردی كه به آن حد از عرفان و شناخت عالی و كامل رسیده باشد نیازی به صرف وقت و زمینه سازی و مقدمه چینی ندارد، بلكه با یك اراده الهیه و در یك آن و لحظه، طی الارض او انجام می شود و او به مكانی كه در نظرش بوده است منتقل می گردد؛ یعنی بدون پیمودن راه و حركت دادن جسم خود، همان جسم اولی در آن زمان و آن مكان و با همان مشخصات، جسم دومی می گردد و در زمان دیگر و مكان دیگر و مشخصات دیگر حاضر می شود، مانند معجزات و كارهای خارق العاده.
بنابر این:
1- طی الارض اختصاص به نفوس قدسیه الهیه دارد، و تا افراد به معرفت و شناخت نفس كه ملازم با معرفت و شناخت خداوند است نرسیده باشند، نمی توانند طی الارض نمایند.
2- نفس ملكوتی افراد وارسته و صالح به گونه ای است كه گاه قادر هستند اجسامی غیر از خود را در طی الارض به همراه داشته باشند. لذا اگر می بینید كه از برخی افراد كه به آن حد عالی از كمال و معرفت نرسیده اند، ولی با این حال در مورد آنها نقل شده كه طی الارض داشته اند، به خاطر این است كه شخص عارف و وارسته ای همراه آنها بوده و آن عارف وارسته این فرد را در طی الارض به همراه خود برده است. البته، با این حال، همین شخص نیز باید آنقدر از شایستگی و لیاقت و قابلیت برخوردار باشد تا بتواند آن فرد عارف وارسته را همراهی كند.
3- برخی افراد هستند كه طی الارض آنها با تاخیر صورت گرفته و مدت زمانی(مثلا 10 یا 20 دقیقه) طول می كشد تا این شخص بتواند در مكان مورد نظر حاضر شود. این حالت به خاطر این است كه آن شخص به طور كامل به مقام مزبور نرسیده است، و لذا طی الارض او ناقص است؛ و برای همین نیاز به صرف وقت و استفاده از توان و قوه بیشتری دارد.
4- حاصل كلام آن كه قدم اول در انجام طی الارض، پاكی باطن و قلب انسان، به همراه دارا بودن معرفت و شناخت كامل نسبت به خود و خداوند متعال، و بطور كلی رسیدن به درجات عالیه كمال است، كه وجود ذره ای توجه به غیر و خودنمائی مانع از انجام آن می شود.
این مرتبه اعلای طی الارض است كه ـ همچنانكه گذشت ـ خاص به اولیاءالله است. ولی علما و دانشمندان گاه به نوع یا انواع دیگری از طی الارض نیز اشاره دارند. كه اولا تفصیل آن در این مختصر نمی گنجد، و ثانیا وصول به اطمینان در آن مشكل است.
برای مثال، در ذیل همان آیه ای كه در صدر كلام گذشت، روایاتی از شیعه و سنی وارد شده كه طی الارض ذی القرنین را به كمك و سببیت ابرها نسبت داده است.(ر.ك. به تفسیرالبرهان، ج2، ص484 و485 و ترجمه المیزان، ج3، ص513)
برای مطالعه بیشتر می توانید به كتاب “مهر تابان” نوشته علامه محمد حسین تهرانی، كه در احوالات علامه بزرگوار سید محمد حسین طباطبایی(ره) صاحب كتاب المیزان نگارش شده، مراجعه نمایید.

*************************

طی‌الارض

طی‌الارض در برخی مکاتب عرفان از جمله در تصوف و کابالا به نوعی دورنوردی گفته می‌شود که در آن فاعل با اتکا به اراده خویش بدون حرکت در مکان منتقل می‌شود.

محتویات

  • ۱ تعاریف
  • ۲ در قرآن
  • ۳ مفاهیم طی الارض در غرب
  • ۴ از دید تصوف
  • ۵ در مکاتب شیعه
  • ۶ در مکاتب یهودی
  • ۷ منابع
  • ۸ جستارهای وابسته
  • ۹ پیوند به بیرون

تعاریف

لغت نامه دهخدا در تشریح طی الارض می‌نویسد:

نوعی کرامت که بجای گام برداشتن و رفتن، زمین در زیر پای آدمی بتندی پیچیده شود و او به مقصد خویش هر چند دور باشد در مدتی بسیار کم رسد

و علمای شیعه نیز در تعریف آن آورده اند:

اعدام جسم و بدن در مكان اوّل، و احضار و ايجادش در مكان مقصود[۱]

که ابن ندیم نیز در تایید آن نوشته:

و یذکر ان الارض تطوی له (میمون القداح) فیمضی الی این احب فی اقرب مده

در قرآن

بسیاری از صاحبنظران در اسلام، طی الارض را ریشه در آیات ۳۸-۴۰ از نمل می‌دانند:

۳۸: سلیمان گفت، «اى بزرگان، کدام يک از شما مى توانيد تخت او (ملکه سبا) را براى من بياوريد، قبل از اينکه آنها به عنوان تسليم شدگان به اينجا برسند»

۳۹: يک عفريت از جن ها گفت، «من مى توانم قبل از اينکه تو بايستى، آن را نزد تو بياورم. من قدرت کافى براى انجام اين کار را دارم.»

۴۰: آن کسى که از کتاب علم داشت گفت، «من مى توانم تا چشم بر هم زنى آن را نزد تو بياورم.» هنگامى که او (سلیمان) آن را جلوى خود مستقر ديد گفت، «اين رحمتى است از جانب پروردگار من، که با آن من را امتحان مى کند، تا نشان دهد که من سپاس‌گزار هستم يا ناسپاس. هر کسى که سپاس‌گزار باشد به نفع خود سپاس‌گزار است و اگر کسى ناسپاس شود، پس پروردگار من به او نيازى ندارد، محترم ترين.»

در این آیات اعتقاد بر این است که شخص در آیه سوم همان آصف ابن برخیا است، که مقام پیامبری نداشت. حدیثی از جعفر صادق انتقال تخت ملکه سبا را توسط آصف با «طی الارض» بیان کرده است[۲] و حدیث دیگری از محمد باقر قدرت آصف بن برخیا را به دانش وی از اسامی خداوند نسبت می‌دهد:

اسم اعظم خداوند، هفتاد و سه حرف است. آصف بن برخیا فقط یکی از آن حروف را می‌دانست که توانست زمین را درهم نوردد و قبل از یک چشم بر هم زدن، تخت بلیقس را از سرزمین سبا نزد سلیمان حاضر سازد؛ و ما ائمّه معصومین هفتاد و دو حرف از آن را میدانیم. یک حرف را هم خداوند به خودش اختصاص داده و تنها نزد اوست[۳]

مفاهیم طی الارض در غرب

مفاهیم موازی و مشابه با آنچه که در اسلام طی الارض نام دارد را می‌توان در غرب نیز مشاهده نمود. بطور نمونه در گزارشی در سال ۲۰۰۴[۴] به نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا، دکتر اریک دیویس (به انگلیسی: Eric W. Davis, Ph.D) به این سازمان نظامی توصیه کرد که نظریهٔ p-Teleportation را بررسی کنند. در تعریف این پدیده نوشته شده:

انتقال انسان یا اشیا بی جان با توسل به نیروهای ذهنی[۵]

در سال ۲۰۰۸ نیز فیلم Jumper حاوی مضامین انتقال با صرف اراده، توسط هالیوود نیز به نمایش در آمد.[۶]

در مجموعه فیلمها و رمانهای تلماسه اثر فرنک هربرت، پدیده‌ای شبیه به طی الارض وجهه‌ای آمیخته با فناوری پیدا کرده، و اثر هولتزمن (به انگلیسی: Holtzman effect) نام دارد که انسانها از این قدرت برای جابجایی خود و اشیا میان فضای جهان هستی بصورت لحظه‌ای بصورت «جابجایی بدون حرکت» استفاده می‌کنند.

از دید تصوف

در برخی مکاتب تصوف، به طی الارض، «طی المکان» نیز گفته شده. در رساله قشیریه، اینگونه کرامات فقط مخصوص «اولیا الله» دانسته شده اند، و بر خلاف معجزات پیامبر، اکتسابی و غیر دعوی می‌باشند.[۷]

سخن از طی المکان و کرامات در کتب عرفانی بسیار به میان آمده، که بطور نمونه می‌توان به روایات ابوسعید ابوالخیر [۸] و یا طریقت مولانا[۹] و یا داستانهای منتسب به حضرت خضر[۱۰] در این باب اشاره نمود. و گزارشهای زیادی در این میان می‌توان در ادبیات تصوف دید. بطور نمونه ادریس شاه و رابرت گریوز (به انگلیسی: Robert Graves) وقایعی را روایت می‌کنند که در آن اعضای صوفیان عظیمیه «همانند شیخان قدیم همزمان در چند مکان حضور داشتند.»[۱۱] و یا روایات دیگری را می‌توان در تذکرة الاولیا منتسب به عطار نیشابوری، و یا نوشته‌های ابن عربی و روایات بایزید بسطامی یافت.

با اینحال، در این نوشته ها، اولیا الله، صاحبان این قدرت، کسانی اند که بر مردم پوشیده اند، و حتی خود از یکدیگر بی خبرند.[۱۲]

در مکاتب شیعه

در اصول کافی نیز سخن از طی الارض نیز به میان آمده[۱۳]، و اسناد مکتوبی در باب طی الارض امامان شیعه در تاریخ[۱۴] و مهدی موعود نیز موجود است.[۱۵] مفاهیم فلسفی کرامات و طی الارض را می‌توان در نوشته‌های سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی، علامه طباطبایی، و ملاصدرا نیز با تعابیر مختلف جستجو و یا مشاهده کرد.

در مکاتب یهودی

طی الارض مفهومی است که در مکاتب عرفانی یهودیان نیز با نام (به انگلیسی: Kefitzat Haderech) و (به عبری: קְפִיצַת הַדֶּרֶךְ) نیز دیده شده است.

*************************

سلام علیکم،
همانطور که کارشناسی محترم هم فرمودند و برخی دوستان هم اشاره کردند طی‌الأرض مراتبی دارد:
۱. پایین‌ترین مرتبه‌ی آن داشتن موکل از جنیان و یا ارتباط داشتن با ملائکه است که ایشان انسان را از جایی به جای دیگر با خود ببرند. داشتن موکل از اجنه هم می‌تواند مشترک میان مؤمن و کافر باشد، مؤمنین با مؤمنین از جنیان و کافران با کافران از جنیان ممکن است چنین رابطه‌ای داشته باشند … اینکه در نزد حضرت سلیمان علیه‌السلام افریطی از جنیان گفت تخت بلقیس را تا مجلس تمام نشده می‌آورم این سرعت جنیان را می‌رساند که آنی نیست و فقط سریع است …
۲. مرتبه‌ی بالاتر آن پیچیده شدن زمین (یا آسمان در طی‌السماء) زیر پای شخص است که مثالش علم حضرت آسف بن برخیا علیه‌السلام بود که در حدیث مبارکه آمده که در یک آن تمامی زمین بین یمن و قصر سلیمان علیه‌السلام فرو رفت و محل تخت بلقیس به قصر حضرت سلیمان علیه‌السلام نزدیک شد و با قرار گرفتن تخت در قصر ایشان زمین دوباره به سر جایش برگشت. این پیچیده شدن زمین مبنای قرآنی هم دارد وقتی که بعد از صور اسرافیل زمین و آسمان پیچیده به دست قدرت خداوند هستند و حدیثی از امام رضا علیه‌السلام امده که این مطلب را توضیح داده است. در احوال علمای بزرگی مانند شیخ نخودکی هم اگر اشتباه نکنم داشتن این مقام ذکر شده که ایشان با سرعت معمولی یا کم راه می‌رفتند ولی کسی به ایشان نمی‌رسید چون زمین زیر پای ایشان می‌پیچید و فاصله‌ی بین دو قدمشان به نظر کم ولی در واقع زیاد بود. افرادی هم در تشرفات خدمت امام زمان علیه‌السلام مشابه این قدم برداشتن حضرت را نقل کرده‌اند … مانند تشرفی که در زمان مرجع عالیقدر شیعه آیت‌الله اصفهانی رخ داد و نیابت ایشان برای امام زمان علیه‌السلام به یکی از علما فهمانده شد …
۳. مقام خلق بدن که استاد بیشتر توضیح دادند.

مرتبه‌ی انتقال با ابر و باد و … که مثلاً در مورد حضرت سلیمان علیه‌السلام در قرآن آمده که باد مسخر ایشان بوده است هم اگر چه طی الأرض نیست ولی انتقال با اسباب است …

بنابراین بله اهل سنت هم می‌توانند به مراتبی به نسبت پایین از طی الأرض برسند همانطور که حتی کفار و مرتاض‌ها و یهودی‌ها و … ممکن است به چنین قدرت‌هایی برسند ولی ید الله فوق ایدیهم و ایشان هرگز از حکومت خداوند نمی‌توانند بیرون بروند و حتی از افطار آسمان‌ها و زمین هم نمی‌توانند بگذارند (اگرچه «الا بسلطان» ولی سلطان به ایشان تعلق نخواهد گرفت)

*************************
باسمه تعالی
با سلام
در رابطه با سوال طی الا رض چیست باید عرض کنم:
از مرد م دیو ودد بریدن چه خوش است
در گوشه خلوت آرمیدن چه خوش است
بی دیدن چشم و پیمودن راه
سیر دو جهان کردن ودیدن چه خوش است
(حضرت علامه حسن زاده آملی)
مرحوم سید محمد حسین حسینی تهرانی از مرحوم علامه طباطبایی راجع به طی الارض سوال نمودند که در یادنامه علامه طباطبایی به نام مهر تابان ص 370 تا ص 379 آمده است
آقای تهرانی پرسدند که حقیقت طی الارض چیست؟علامه فرمودند حقیقت آن پیچیدن زمین در زیر گام رونده است
حضرت علامه حسن زاده آملی در رساله نور الا نور ص110 می نویسند اگر نفس از رنگ تعلق رهایی یابد و صاحب همت باشد آثاری شگفت از وی صادر شود لذا ارواح کمّل توانند در آن واحد در اماکن مختلف حاضر باشند که بدون تقیید و انحصار در صور کثیره در آیند وآن صور بر او صادق آیند که همه از منشات او و مثال های قائم به او هستند به نحو قیام فعل به فاعل
طی الارض به دو طریق ممکن است انجام پذیرد
یکی آنکه روح با قوه ای که کسب کرده در موقع جابجایی بدن خود را ببرد
دوم آنکه بدن در جای خود باقی باشد اما روح به دنبال ماموریت برود
حضرت علامه حسن زاده آملی در ذیل کلمه 223 از هزار ویک کلمه جلد 2 ص60 فرمودند که در کتابی خوانده ام که جناب آصف علیه السلام به اسم مبارک (یا حی ویا قیوم )تخت بلقیس را به طرفة العینی از یمن به شام نزد حضرت سلیمان نبی علیه السلام حاضر کرده است

***********************
چه کسی و چگونه می تواند طی الارض را انجام دهد؟
پاسخ اجمالی

طی الارض یعنی:« در لحظه ای به هر جای زمین رفتن». طی الارض، امری است غیر عادی و مافوق قدرت طبیعی انسان و انجام آن، برای کسی میسر است که سلسله علل طبیعی را تحت تصرف قدرت خود درآورد. مهمترین مسئله دراین باره کسب معرفت نفس است که انسان بداند می تواند با سیر و سلوک صحیح و مشروع، مظهر تجلی اسما و صفات الهی گردد. برای رسیدن به این معرفت، پاک سازی خود از آلودگی های نفسانی و آراسته شدن به صفات الهی، طبق شریعت الهی، مهمترین کار می باشد.

بر طبق حدیث «قرب نوافل»، انسان می تواند تا جایی پیشرفت کند که خداوند، چشم و گوش و زبان و… او گردد؛ یعنی همه­ی کارهای او الهی شود. البته سلوک در این مسیر حتماً باید با مددگیری از اهل بیت(ع) و تحت اشراف استادی اهل سیر و سلوک انجام شود و به قول شاعر:

طی این مرحله بی همرهی خضر مکن         ظلمات است بترس از خطر گمراهی

پاسخ تفصیلی

توضیح کامل پیرامون چگونگی تحصیل طی الارض را نمی توان در ضمن چند صفحه نگاشت ولی چند نکته را به صورت اختصار اشاره می­نمائیم:

1. حقیقت «طی الارض» از امور خارق العاده و غیر عادی است؛[1] و طی الارض یعنی در لحظه ای به هر جای زمین رفتن.[2] و کسی قادر بر انجام آن است که دارای قدرتی مافوق طبیعی باشد و بتواند سلسله علل طبیعی را در تحت قدرت خود درآورد.[3]

2. تحصیل قدرت مافوق طبیعی و به تسخیر در آوردن سلسله علل طبیعی و به اصطلاح قدرت یافتن بر تصرف در ماده ی کائنات نیازمند به کسب مقدماتی است که مهمترین آنها تحصیل معرفت نفس است؛ یعنی، به آن درجه ای از درک و علم برسد که بداند اولاً: نفس او و همه موجودات ماسوی الله هیچ استقلال وجودی و افعالی ندارند و در این عالم مستقلاً کاره ای نیستند و هیچ حرکت و فعلی بدون اراده و مشیت و اذن خداوند تحقق نمی یابد.

ثانیاً: نفس انسانی هر چند مستقلاً و از نزد خود چیزی نیست و قدرت بر انجام فعلی ندارد ولی به اراده و مشیت و اذن خداوند، قوه و استعداد آن را دارد که محل تجلی و ظهور اسما و صفات و افعال حضرت حق گردد و می تواند جامع ترین مظهر ذات متعالی حق گردد.

3. دست یابی به مقام مظهریت خداوند و فعلیت یافتن این قوه و استعداد، از یک طرف منوط به پاک سازی و پالایش درون انسان از آلودگی هاست. یعنی افکار و خیالات باطله و انگیزه های نادرست و افعال ناروا را از ساخت وجود خود پاک سازد؛ و از طرف دیگر منوط به آلایش و آرایستگی به خصال نیک است؛ یعنی، حقیقت وجود و قلب و روح خود را به صفات الهی متصف کند و افکار و انگیزه ها و افعال خود را به صفات حمیده آراسته گرداند و نفس قدسی پیدا کند و به عبارت جامع تر تقرب الی الله پیدا کند. و با این تقرب الی الله، صاحب اسم اعظم خداوند گردد و به ولایت تکوینی دست یابد، که در پرتو آن قدرتی پیدا می کند که می تواند در ماده ی کاینات تصرف کند و تمام موجودات عالم عناصر مقابل روح قوی او تابع و تسلیم خواهند بود و در حقیقت طی الارض، یکی از آثار و ثمرات قدرت روحی و بروز و ظهور نفس قدسی او خواهد بود.[4]

4. راه پالایش ساحت وجودی انسان از آلودگی ها و آلایش به خصال نیک، انجام دستورات شرایع الهی و تطبیق زندگی بر دین خداوند است که توسط انبیای الهی به بشریت هدیه شده است و چهره ی کامل شریعت که به نام دین مبین اسلام است توسط رسول مکرم اسلام(ص) به جامعه ی بشری اهدا شده است.

5. شرایع الهی هر چند چون جنبه ی عمومیت دارد الزامی برای کسب قدرتهای روحی ما فوق طبیعی و عادی ننموده ولی پیشوایان دینی از سوئی با بیان اینکه متون دینی علاوه بر معانی ظاهری دارای باطنی هستند و از سوی دیگر با بیان راه های وصول به مراتب عالی نفس انسانی، افراد مستعد را برای طی نمودن مراحل سیر و سلوک ترغیب و تشویق نمودند که ما در اینجا به نقل حدیث معروف قرب نوافل که از احادیث قدسی است، اکتفاء می کنیم:

رسول خدا(ص) می فرمایند: «خداوند فرمود: اظهار دوستی نکرد بنده ی من به چیزی دوست داشتی تر از آنچه واجب کردم بر او و او با نوافل به سوی محبت من می آید تا اینکه من نیز او را دوست بدارم. پس هنگامی که او را دوست بدارم، شنوایی او می باشم ، آن گاه که می شنود و بینایی او می باشم، آن گاه که می بیند و زبان او آن گاه که سخن می گوید و دست او می باشم آن گاه که ضربه می زند و پای او می باشم آن گاه که راه می رود، هنگامی که به درگاه من دعا کند اجابت می کنم و اگر از من درخواست کند، به او می دهم.»[5]

6. طی مراحل سیر و سلوک انسانی بدون مدد جویی از اهل بیت(ع) ممکن نیست چون اینان واسطه های فیض الهی و سر سلسله عارفان حقیقی اند همانطوری که در زیارت جامعه کبیره آمده است: «خداوند به شما افتتاح عالم کرد و به شما نیز ختم کتاب آفرینش نمود.»[6]

7. به دلیل پیچیدگی پیمودن سیر و سلوک، سالک عارف باید تحت مراقبت استاد کامل متوجه به حق و اهل مکاشفه، بر طبق موازین و قوانینی که شریعت اسلام و رسول اکرم و ائمه ی                          اطهار(ع) مقرر کرده اند وارد مرحله ی سیر و سلوک الی الله شود.[7]

طی این مرحله بی همرهی خضر مکن         ظلمات است، بترس از خطر گمراهی

بی پیر مرو تو در خرابات                 هر چند سکندر زمانی

**********************
طی الارض چیست؟
پرسش
طی الارض چیست؟
پاسخ اجمالی

درباره حقیقت طی الارض نظریات گوناگونی ارائه شده است که یکی از آنها نظریه­ی «اعدام و ایجاد» ابن عربی است. طبق این نظریه، شخص خود را در مکان مبدأ «اعدام» و در مکان مورد نظر «ایجاد» می نماید. طبق نظریه ی دیگر، طی الارض، نقل و انتقال سریع بدن است که با قدرت بالای روحی فرد حاصل می شود.
به هر حال، هر یک از این دو نظریه را بپذیریم باید گفت که این امر برای همه امکان ندارد و تنها برای اولیای الهی تحقق می یابد.
پاسخ تفصیلی

درباره حقیقت «طی الارض» و تبیین مفهوم و تحلیل عقلانی آن، از سوی دانشمندان نظریات گوناگونی ارائه شده است. یکی از آن نظریه ها، نظریه­ی “اعدام و ایجاد” است که از ناحیه محی الدین بن عربی ابراز شده و بزرگانی نیز آن را پذیرفته­اند. طبق این نظریه، شخص خود را در مکان مبدأ «اعدام» و در مکان دلخواه «ایجاد» می کند.

 

اصل این معنا مبتنی بر حرکت جوهری فلسفی یا مسئله­ی تجدد امثال عرفانی است. بر اساس «تجدد امثال» تمام موجودات، اعم از مادی و غیر مادی، و بر اساس حرکت جوهری فقط موجودات مادی، بر خلاف ظاهر ثابت و آرامشان، هر لحظه معدوم گشته و در لحظه ی بعدی با فیض جدید موجود می شوند. به دیگر عبارت، موجودات دم به دم فیض وجود را از مبدأ هستی دریافت کرده و بدین وسیله استمرار و بقای خویش را تأمین می کنند، به نحوی که اگر برای یک لحظه، فیض وجود از آنها دریغ گردد و این امدادهای پی در پی به آنها نرسد همگی در حالت عدم باقی خواهند ماند.

 

جهت روشن شدن مطلب، توجه به مثال روشنایی به ظاهر مستمر ولی سیال لامپ برق، مفید است. در این مثال، لامپ برق هر لحظه با دریافت انرژی جدید از مبدأ اصلی روشن می شود و اگر برای یک آن، جریان برق قطع گردد و نیروی جدید نرسد، لامپ خاموش می شود و فضا در تاریکی فرو می رود. به تعبیر بهتر، لامپ برق هر لحظه و هر آن، به اقتضای تاریکی ذاتی خود، خاموش گشته و در آن و لحظه­ی بعدی با دریافت انرژی جدید روشن می شود و بدین ترتیب، روشنایی به ظاهر مستمر آن ادامه می یابد ولی چون که این خاموش شدن، سریع صورت می گیرد ما آن را احساس نمی کنیم بلکه روشنایی لامپ را یک روشنایی ثابت تلقی می نماییم.

 

موجودات عالم نیز همین گونه اند؛ در هر لحظه معدوم می شوند و در لحظه ی بعد، با فیض جدید موجود می شوند ولی از آن رو که این موجود و معدوم شدن، سریع محقق می شود آن را احساس نمی کنیم، بلکه وجود اشیا را یک وجود ثابت و مستمر می بینیم.

 

حال، انسانی که بر «طی الارض» قدرت دارد، در حقیقت، ظرف «ایجاد» خود را از ظرف «اعدام» خویش جدا می سازد و در یک آن، خود را از نقطه ای به نقطه مورد نظر، بدون آنکه در دیگر موجودات تحولی رخ دهد و ملاک های مکانی و زمانی آنها تغییر کند، منتقل می سازد. این انسان اگر «طی الارض» هم نمی کرد، هر آن و هر لحظه  در حال اعدام و ایجاد بود، وقتی هم که چنین می کند باز هم اعدام و ایجاد می شود لکن با این تفاوت که ظرف ایجادش با ظرف اعدامش فرق می کند. پیش تر در همان مکان که «اعدام» می شد، ایجاد می گشت ولی حالا که طی الارض کرده، در مکان مبدأ «اعدام» و در مکان دیگری «ایجاد» می شود.

 

این خلاصه ی تحلیلی است که می توان از «طی الارض» بر اساس نظریه ی محی الدین بن عربی ارائه کرد.[1]

 

طبق نظریه­ی دیگر، طی الارض عبارت از این است که انسانی در اثر قدرت روحی عالی و بالا و در اثر ریاضت و مجاهدت با نفس، صاحب روح قوی شود و بدن او همرنگ روح و تابع روح او گردد و همان گونه که برای روح، سیر و سلوک با سرعت زیاد و اشراف بر حقایق عالم امکان دارد، بدن نیز در تمام عوالم با سرعت زیاد انتقال یافته و حرکت کند.

 

طی الارضی که برای اولیای الهی تحقّق پیدا می کند در اثر تهذیب روح و ریاضات شرعیه ای است که در اثر آن، بدن همرنگ با روح خواهد شد. لذا همان گونه که برای روح قوّتی هست برای بدن نیز آن قوّت خواهد بود.

 

جسم خاک از عشق بر افلاک شد               کوه در رقص آمد و چالاک شد

***********************************************

چگونه به مقام طی الارض برسیم

امروزه همه فکر می کنند که باید فقط از طریق عرفان های ساختگی به این مقام برسیم اما اگر انسان به وظیفه خود عمل کند دارای چنین مقامی می شود .
=================
فاضل محقق جناب آقاى میزرا محمود مجتهد شیرازى – رحمة اللّه علیه – نقل فرمود:
مرحوم حاج سید محمد على رشتى که غالب عمرش را در ریاضات شرعى و مجاهدات نفسانیه گذرانیده بود در اوقاتى که در مدرسه حاج قوام نجف ، طلبه و مشغول تحصیل علم بودم در بین طلاب مشهور بود که شخص ‍ پاره دوزى که درب باب طوسى است ((طى الارض )) دارد و هر شب جمعه نماز مغرب را در مقام مهدى علیه السلام در وادى السلام مى خواند و نماز عشا را در حرم حضرت سیدالشهداء علیه السلام بجا مى آورد، در صورتى که بین نجف و کربلا بیش ‍ از سیزده فرسنگ وتقریبا دو روز راه پیاده روى است .
من خواستم این مطلب را تحقیق نمایم و به آن یقین کنم ، پس با آن مرد صالح پاره دوز رفاقت کردم .
چون رفاقتم و با او محکم شد روز چهارشنبه به یکى از طلاب که با من هم مباحثه و به او اعتماد داشتم گفتم امروز براى کربلا حرکت کن و شب جمعه در حرم باش ببین رفیق پاره دوز را مى بینى ؛ چون رفت ، غروب پنجشنبه با یک تاثرى نزد رفیق پاره دوز رفتم و اظهار ناراحتى کردم
گفت تو را چه شده که ناراحتی؟ گفتم مطلب مهمى است که باید الان به فلان طلبه رفیقم برسانم و متاسفانه کربلا رفته و به او دسترسى ندارم .
گفت مطلب را بگو خدا قادر است که همین امشب به او برسد.
پس نامه اى که نوشته بودم به او دادم ، ایشان نامه را گرفت و به سمت وادى السلام رفت ، دیگر او را ندیدم تا روز شنبه که رفیقم آمد و آن نامه را به من داد و گفت شب جمعه موقع نماز عشا رفیق پاره دوز به حرم آمد و آن نامه را به من داد.
چون چنین دیدم یقین کردم که پاره دوز، طى الارض دارد، در مقام برآمدم که از او درخواست کنم که چگونه بشود من هم داراى طى الارض گردم .

پس او را به خانه ام دعوت کردم چون هوا گرم بود پشت بام رفتیم و گنبد مطهر حضرت امیر علیه السلام نمایان بود، پس از صرف شام مختصرى به ایشان گفتم غرض از دعوت این است که من یقین کردم شما طى الارض دارید وآن نامه اى که به شما دادم براى یقین کردن من بود، الحال از شما خواهش مى کنم مرا راهنمایى کنید که چکنم تا طى الارض نصیب من هم بشود.
تا این را شنید و دانست که سرّ او فاش شده ، صیحه اى زد و مثل چوب خشک افتاد به طورى که وحشت کردم و گفتم از دنیا رفت .
پس از آنکه به حال خودآمد، فرمود اى سید! هرچه هست به دست این آقاست و اشاره به گنبد مطهر کر د و گفت و هر چه مى خواهى از او بخواه ، این را گفت و رفت و دیگر در نجف اشرف دیده نشد و هرچه تحقیق کردم دیگر کسى او را ندید .
  هر چه میخواهید از اهل بیت علیهم السلام بخواهید

———
منبع :

داستان های شگفت مرحوم دستغیب ، حکایت شماره ۵

منبع نوشته : http://antique-book-treasure.ir/

درباره ی admin

یک دیدگاه

  1. واقعا سایت خوبی دارید و مقاله نویسی ها به بهترین نحو ممکن هستند..خسته نباشید و خدا قوت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *