خانه / مطالب متفرقه / چرا تعداد امامزاده ها در ایران زیاد است ؟

چرا تعداد امامزاده ها در ایران زیاد است ؟

در این پست از سایت ذکر و دعاهای قرآنی دعاگو 2agoo.com چرا تعداد امامزاده ها در ایران زیاد است ؟ را برای شما عزیزان قرار دادیم .

چرا تعداد امامزاده ها در ایران زیاد است ؟
چرا تعداد امامزاده ها در ایران زیاد است ؟

چرا تعداد امامزاده ها در ایران زیاد است ؟,زیاد بودن امامزاده ها در ایران,دلیل و علت تعداد زیاد امامزاده ها در ایران چیست ؟,چرا این همه امامزاده ردر ایران وجود دارد ؟

چرا تعداد امامزاده ها در ایران زیاد است ؟

مدتی پیش بود که سازمان اوقاف و امور خیریه، امامزاده بیژن(ع) را تایید و اعلام کرد که چنین امامزاده‌ای در مازندران وجود دارد. این خبر نقطه شروع مطرح شدن پرسش‌هایی در ذهن مردم در‌باره تعدد امامزاده‌ها بود. اصحاب رسانه و خبرگزاری‌ها در این زمینه دست به‌کار شدند و اخبار متنوعی درباره وجود امامزاده‌ها و کثرت آنها در ایران تهیه و مخابره کردند.

 در این میان اخبار کذبی هم منتشر شد که سازمان اوقاف و امور خیریه به‌سرعت اصلاحیه یا تکذیبیه آنها را در سایت خود یا روزنامه‌ها و نشریات منتشر کرد.

 انتشار این نوع اخبار؛ از وجود امامزاده بیژن(ع) گرفته تا تعدد و کثرت حرم این بزرگواران در کشور به‌خصوص در شهرهای شمالی، بهانه خوبی بود تا سراغ این سوژه برویم. اطلاعاتی را که از سازمان اوقاف و امور خیریه در این خصوص ارائه شده همراه با تاریخ ورود امامزاده‌ها و سادات علوی در کنار هم قرار می‌دهیم تا به این نتیجه برسیم که تعداد امامزاده‌ها در کشور نه‌تنها دور از ذهن نیست بلکه تاریخ اسلام هم تا اندازه‌ای این موضوع را اثبات کرده است.

 به‌راحتی نظر ندهید

به گزارش همشهری آیه، ‌بیشتر مراجع عظام تقلید و علمای دین تاکید موکد دارند که اظهار نظر کردن درباره صحت و سقم امامزاده‌ها و نسب آنها نباید به‌آسانی انجام ‌شود. آیت‌الله صافی گلپایگانی می‌گوید: «به‌طور کلی نمی‌توان بر نفی و اثبات امامزادگان و بقاع متبرکه نظر داد اما در مجموع قدم اول در شناختن امامزاده‌ها این است که تعریف درست و دقیقی از امامزاده داشته باشیم».

 دکتر صادق آئینه‌وند، محقق تاریخ اسلام در این زمینه می‌گوید: «امامزاده به فردی گفته می‌شود که فرزند یکی از ائمه اطهار(علیهم‌السلام) باشد یا نسبش با یک یا چند واسطه از سمت پدری به آنها برسد. در قدم بعدی باید به تاریخ اسلام رجوع شود تا مشخص شود چقدر امکان داشته که امامزاده‌ها وارد ایران شوند.

 امامزاده‌ها و سادات علوی در چند مرحله وارد ایران شده‌اند. بار اول در زمان حکومت حجاج بن یوسف بود که شیعیان زیادی ‌همراه گروهی از امامزاده‌ها که از ظلم او فراری بودند وارد ایران شدند. ‌بار دوم در دوران ولایت‌عهدی امام رضا‌(ع) بود که گروهی از شیعیان و امامزاده‌ها همراه حضرت و سپس همراه کاروان حضرت معصومه‌(س) به ایران آمدند.

 ‌بار سوم در زمان قیام علویون بر ضد بنی‌عباس بود که به‌دلیل آزارهای بنی‌عباس ناگزیر شدند به کشورهای شرقی از جمله ایران پناه ببرند. اما بیشترین تعداد امامزاده‌هایی که در کشور از دنیا رفته و دفن شده‌اند، حدود سال 250 هجری (دوران حسن بن زید) به ایران آمده‌اند».

 آن طور که ابن اسفندیار در کتاب «تاریخ طبرستان» نوشته ‌در اواسط سال 253 هجری قمری به عدد برگ درختان، سادات علوی و بنی‌هاشم از حجاز، اطراف شام و عراق خدمت حسن بن زید رسیدند.

 ایرانی‌ها؛ ارادتمندان اهل بیت(علیهم‌السلام)

یکی از دلایل بسیار مهم تعداد فراوان امامزاده‌ها در ایران، ارادت شیعیان ایران نسبت به ائمه(علیهم‌السلام) و سادات علوی بوده که باعث می‌شد آن بزرگواران با علاقه و خاطری آسوده وارد کشور شوند. دکتر صادق آئینه‌وند به نمونه‌ای از استقبال پرشور مردم ایران از اهل بیت(علیهم‌السلام) و فرزندانشان اشاره می‌کند و می‌گوید: «یکی از نمونه‌های این اظهار ارادت در استقبال مردم نیشابور از امام رضا‌(ع) نمایان شد که زمینه ورود تعداد دیگری از امامزاده‌ها به ایران را فراهم کرد. این مراسم به‌گونه‌ای بود که محدث قمی روایت کرده 24 هزار نفر با قلمدان‌های مرصع خود حدیث مهم «سلسله‌الذهب» را ثبت کردند».

 بنابراین میهمان‌نوازی ایرانیان، در کنار ارادتی که نسبت به پیامبر گرامی اسلام‌(ص)‌، اهل بیت‌(علیهم‌السلام) و فرزندانشان در دل داشتند باعث شد از شعارهای عدالت‌خواهانه و مبارزه با ظلم دشمنان قرآن و اهل بیت پیروی کنند. این طور بود که زمینه برای ورود آنها به کشور فراهم می‌شد.

 خرافات ممنوع!

خرافات و خواب‌نما شدن به هیچ‌وجه در معرفی امامزاده‌ها از طرف سازمان اوقاف و امور خیریه راه ندارد. این نکته را مسئولان سازمان اوقاف اعلام کرده‌اند و گفته‌اند: «مخالفت جدی و مبارزه با مسئله ‌خواب‌نما شدن و خرافات جزو سیاست‌های اصلی سازمان اوقاف بوده و ادارات اوقاف در بخشنامه‌ها و دستورالعمل‌هایی از این‌گونه مسائل بر‌حذر داشته شده‌اند و بارها توسط مسئولان اوقاف با همکاری مسئولان محلی و شورای تامین نسبت به تخریب و امحای بنای اماکنی که بر اثر خواب‌نما شدن و خرافات به‌وجود آمده‌اند، اقدام جدی صورت گرفته و اوقاف در این زمینه پیشتاز بوده است».

 در این خصوص باید بدانیم که مسئولان سازمان اوقاف و امور خیریه برای شناختن امامزاده‌ها تنها به شجره‌نامه آنها رجوع نمی‌کنند بلکه روایت‌های مردمی و گزارشات محلی که سینه به سینه نقل شده‌اند، یکی از راه‌های مهم برای شناخت امامزاده‌هاست. البته پیدا کردن شجره‌نامه آنها کار مشکلی است. چون کتاب‌های زیادی درباره علم انساب نوشته شده و از آنجا که فرزندان و نوادگان ائمه(علیهم‌السلام) در غربت زندگی می‌کردند و مدام مورد ظلم و ستم بودند، نوشتن شجره‌نامه آنها مشکل‌تر شده. با این وجود چنین مشکلاتی به معنی راه پیدا کردن خرافات در معرفی امامزاده‌ها نیست.

 نسل امام کاظم‌(ع) در ایران

نکته مهمی‌ که از بررسی شجره‌نامه امامزاده‌ها در ایران به‌دست می‌آید این است که بسیاری از آنها از نسل امام کاظم(ع) هستند. سازمان اوقاف و امور خیریه در این خصوص تاکید کرده: «هر امامزاده‌ای که از دنیا می‌رفت ‌بر مزار او لوحه‌ای نصب می‌کردند که نسبش با خط کوفی روی آن نوشته شده بود.

 در دوره‌های بعدی، خط کوفی را به خط ثلث یا نسخ تغییر دادند اما در زمان تغییر خط مشکلی که وجود داشت این بود که خط کوفی از نظر اعراب و قرائت مشکل بود و در عین حال فرسوده شدن لوحه‌ها و ریختن بعضی قسمت‌های حروف باعث تحریف در نسب می‌شد. مثلا گاهی «حسین» به‌صورت «حسن» یا «تقی» به‌صورت «نقی» درمی‌آمد. حتی در بسیاری از موارد برای مختصر نوشتن نام پدران امامزاده تا اتصال به امام معصوم نام یک یا چند واسطه حذف شده است. به همین دلیل است که امامزاده‌های زیادی داریم که به‌عنوان فرزندان امام کاظم‌(ع) معرفی شده‌اند اما درواقع از نسل آن حضرت هستند، نه فرزند مستقیم او. چون آن حضرت این تعداد فرزند نداشته است».

 دکتر آئینه‌وند نکته قابل توجه دیگر در مورد حضور نسل امام کاظم‌(ع) در ایران را این‌گونه توضیح می‌دهد: «زمانی که امام رضا‌(ع) به ایران مهاجرت کرد، تعداد زیادی از امامزاده‌ها همراه او به ایران آمدند. بعد از آن سفر حضرت معصومه‌(س) اتفاق افتاد که در کاروان آن حضرت هم امامزاده‌ها و از جمله خواهران و برادران آن حضرت حضور داشتند. بعد از آن دوران هم تعداد زیادی از نوادگان امام کاظم‌(ع) وارد کشور شدند. به همین دلیل تعدد نسل آن حضرت در کشور ما بسیار است».

 امامزاده بیژن(ع)

شاید شما هم در بین شوخی و خنده‌ها عنوان «امامزاده بیژن» را شنیده باشید. خوب است بدانید که این عنوان اصلا شوخی نیست و سازمان اوقاف و امور خیریه مدارکی در اختیار دارد که ثابت می‌کند آرامگاه امامزاده‌ای به‌نام سید بیژن(ع) در شهر نور در استان مازندران وجود دارد. لابد می‌گویید بیژن یک اسم ایرانی است درحالی که امامزاده‌ها همگی از قوم عربند. درست می‌گویید! سال‌ها قبل حرم دو امامزاده که هر دو «سید محمد» نام داشتند، در روستای کپ سفلی نزدیک شهرستان نور قرار داشت. اهالی روستا برای یکی از سید محمدها نام «بی‌جن» را انتخاب کردند. چون معتقد بودند در منطقه‌ای که او دفن شده هیچ جنی وجود ندارد. بعد از مدتی هم عنوان «بی‌جن» به «بیژن» تبدیل شد. بر اساس مستندات سازمان اوقاف و امور خیریه، نسب این امامزاده با 14 واسطه به امام سجاد‌(ع) می‌رسد.

 چرا شمال ایران اینقدر امامزاده دارد؟

اگر به آمار آرامگاه امامزاده‌ها در ایران نگاهی بیندازید، دست‌تان می‌آید که بیشتر این بزرگواران در شهرهای استان مازندران و گیلان زندگی کرده و از دنیا رفته‌اند اما دلیل کثرت آرامگاه امامزاده‌ها در شهرهای شمالی چیست؟ دکتر آئینه‌وند برای پاسخ دادن به این پرسش به مطلبی در کتاب «علویان طبرستان» نوشته دکتر ابوالفتح حکیمیان اشاره می‌کند و می‌گوید: «در این کتاب نوشته شده که خاندان مبارک ملوک باوند مأمن خائف، ملاذ ملهوف و ملجاء سلاطین و ملوک روی زمین بود.

برای همین از اقطار عالم و آفاق گیتی به هر کس ملالی روی می‌آورد، سوی بارگاه ایشان می‌شتافت. حمایت ایشان از پناهندگان به‌‌حدی بود که اگر فرزندان خلفا و ملوک و امرا از بیم گناه به ‌درگاه ایشان می‌رفتند، هرگز مورد بازخواست و بی‌عنایتی قرار نمی‌گرفتند».

 سازمان اوقاف و امور خیریه در بیانیه‌ای که مدتی قبل در خصوص تایید آرامگاه امامزاده‌ها در سطح کشور صادر کرده بود این مطلب را تایید کرده و گفته: «این مطلب در فحوای نوشتار اولیاء‌الله آملی در کتاب «تاریخ رویان» مورد تایید و تصدیق واقع شده است».

البته امامزاده‌هایی که در شهرهای شمالی ایران دفن شده‌اند، در دوره‌های مختلفی به کشور ما آمده‌اند. این نکته را سازمان اوقاف و امور خیریه تایید کرده و دکتر آئینه‌وند درباره آن می‌گوید: «در کتاب «مقاتل الطالبین» نوشته شده که سادات علوی و امامزاده‌ها در دوران حکومت متوکل عباسی به سرزمین‌های گوناگون و از جمله به شمال ایران سفر کردند اما در کتاب «تاریخ رویان» متفرق شدن نسل اهل بیت(علیهم‌السلام) را به دوران حکومت مأمون عباسی نسبت داده شده است».

 از طرف دیگر سازمان اوقاف و امور خیریه با استناد به رساله دودمان علوی مازندران تاکید کرده: «‌وقتی یحیی بن عمر بن یحیی بن حسین در کوفه شورش کرد ‌و در میان زیدیه ادعای امامت نمود بعضی از ساداتی که در جنگ همراهش بودند، پس از دستگیری به طبرستان و دیلمان فرار کردند و به ریاست حسن بن زید، سادات علوی و بنی‌هاشم از حجاز و سوریه و عراق دسته دسته به طبرستان آمدند و این کار در زمان امرای بعدی خاندان علوی هم ادامه داشت‌.

 تشکیل حکومت علویون در طبرستان عامل و انگیزه دیگری بود که به مهاجرت امامزادگان و نوادگان اهل بیت‌(علیهم‌السلام) از حجاز و عراق انجامید؛ آن‌گونه که غلبه نسبی شیعیان در ایران مرکزی عامل دیگر مهاجرت بود. در عین حال تاریخ سیاسی اسلام نشان می‌دهد که مرحله اول مهاجرت بنابر هر دلیلی در طول قرن‌های اول تا چهارم هجری بوده و در مرحله ‌دوم مهاجرت از محل استقرار ثانویه به نقاط دیگر صورت گرفته است.

 در همین زمان بود که علویون در شمال ایران که آن زمان طبرستان نام داشت حکومتی تشکیل دادند و فضای امن آن منطقه باعث شد تعداد بسیاری از امامزاده‌ها به آنجا هجرت کنند».

**********************************

آیت الله نوری همدانی در بخشی از پیام خود به همایش بین المللی امامزادگان، درباره اینکه به چه علت امامزادگان شهر و دیار خود را ترک کرده و به دیار دیگر مهاجرت می‌کردند، نوشته است. علت این موضوع را در ادامه می خوانید.

علت ترک وطن امامزاده ها و فرزندان و نواده های اهل بیت

«لازم است توضیح و تبیین کامل این موضوع انجام بگیرد که چرا و به چه علت امامزادگان از دیار و اوطان خود یعنی حجاز و عراق صرف‌نظر کرده، مهاجرت نموده و به دیار دیگری روی می‌آورند؟ در توجه دادن به این موضوع بیان این مطلب لازم است که:

بنی‌امیه و بنی‌عباس، این ستمگران تاریخ با ارتکاب بزرگ‌ترین ظلم و جنایت حضرات ائمه را که خداوند، هدایت و حکومت را تنها در شان آن‌ها قرار داده است، کنار زدند و مشکلات فراوانی را برای آن‌ها و فرزندان و پیروان آن‌ها در زندگی به وجود آوردند و بالاخره با شمشیر رساندند که علامه مجلسی در بحارالانوار فصل مخصوصی به عنوان باب “انهم علیهم‌السلام لا یموتون الا بالشهادة” منعقد ساخته و جریان شهادت معصومین را ذکر کرده است، (البته آخرین معصوم امام عصر، که درود خدا بر او باد هنوز زنده است و با قیام خود جهان را از عدل و داد پر خواهد کرد.) در این رابطه، اصحاب و شیعیان اهل‌بیت و فرزندان آن‌ها نیز که برای حفظ مکتب با این ستمگران به مبارزه بر می‌خواستند هیچ‌وقت در امنیت به سر نمی‌بردند. تعداد زیادی از آن‌ها در زمان بنی‌امیه به دست امثال حجاج بن یوسف که خوراکش قطعات نانی بود که با خون سادات عجین شده بود، کشته شدند که قنبر و کمیل نیز جزء شیعیانی هستند که در این عصر به دست حجاج به شهادت رسیده‌اند.

پس از جریان کربلا و عاشورا این صفحات غم‌بار تاریخ هم‌چنان ادامه یافته است و در دوره بنی‌عباس، منصور دوانیقی، ساخت شهر بغداد را با قرار دادن پیکر سادات و شیعیان زیر پی دیوارها و در داخل ستون‌ها به پایان رسانده است. جریان کشته شدن 75 نفر از سادات بنی‌هاشم در یک شب توسط هارون الرشید، نمونه‌ای از این صفخات غم‌انگیز است که کتاب مقانل الطالبین نمونه‌های فراوانی را ذکر می‌کند و در زمان متوکل عباسی حتی زنان بنی‌هاشم از جهت لباس در حدی در مضیقه بودند که برای خواندن نمازشان چند نفر از آن‌ها به نوبت با یک لباس که تنها در دسترس آن‌ها بود نماز خود را ادا می‌کردند.

در این دوره‌ها تعداد بسیاری از سادات وطن و خانه خود را ترک کرده و به مملکت ایران مهاجرت کردند. صاحب بن عباد در رساله‌ای که در احوال حضرت عبدالعظیم نوشته است می‌گوید: خاف من السلطان فطاف البلدان علی انه فیح، یعنی او از ترس سلطان وقت خود که قصد دستگیری او را داشت ناشناس شهر به شهر به عنوان «پیک» می‌رفت تا بالاخره به شهر ری آمد و در آن‌جا از دنیا رفت و پس از مرگ خود با خواندن قطعه‌ای که در جیب خود پنهان کرده بود او را شناختند و به عظمت مقام و موقعیت او پی بردند.

چرا امامزاده ها فقط به ایران مهاجرت می‌کردند؟

توجه به این موضوع نیز لازم است که توضیح داده شود که چرا امامزادگان محترم در میان ممالک برای مهاجرت و مسافرت خود فقط ایران را اختیار می‌کردند، علت این موضوع این است که ایرانیان، با هوش و درایت خود از آغاز به حقانیت اهل‌بیت، که درود خدا بر آنان باد  پی بردند و از ولایت به عنوان یک فضیلت و افتخار استقبال کردند و در این راه در طول تاریخ جان و خون دادند و بارها در برابر بنی‌امیه و بنی‌عباس قیام کردند و استقلال و عظمت ایران و فرهنگ اهل‌بیت را حفظ کردند. امامزادگان نیز آن طور که در تاریخ شرح داده شد، به ایران آمده و با استقبال و پذیرش ایرانیان مواجه می‌شدند و مردم از برکات فرهنگ آن‌ها بهره‌مند می‌گشتند و پس از درگذشت آنان نیز قبرهای آن‌ها را به عنوان مرکز غروب یک ستاره مورد تکریم قرار می‌دادند و برایشان مقبره و گنبد و بارگاه می‌ساختند.

لینک کانال دعا و اذکار : https://telegram.me/doagooo

درباره ی admin

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *