خانه / دین و اندیشه / راز محبوبیت، جاودانگی و ویژگی های منحصر بـه فـرد امـام حسـین (ع) چیسـت؟

راز محبوبیت، جاودانگی و ویژگی های منحصر بـه فـرد امـام حسـین (ع) چیسـت؟

در این پست از سایت ذکر و دعاهای قرآنی دعاگو 2agoo.com راز محبوبیت، جاودانگی و ویژگی های منحصر بـه فـرد امـام حسـین (ع) چیسـت؟ را برای شما عزیزان قرار دادیم .

راز محبوبیت، جاودانگی و ویژگی های منحصر بـه فـرد امـام حسـین (ع) چیسـت؟
راز محبوبیت، جاودانگی و ویژگی های منحصر بـه فـرد امـام حسـین (ع) چیسـت؟

راز محبوبیت، جاودانگی و ویژگی های منحصر بـه فـرد امـام حسـین (ع) چیسـت؟,علت و دلیل جاودانگی امام حسین (ع) چیست ؟,چرا امام حسین (ع) محبوب دلهاست و جاودانه شده ؟,ویژگی های بینظیر امام حسین (ع)

راز محبوبیت، جاودانگی و ویژگی های منحصر بـه فـرد امـام حسـین (ع) چیسـت؟

اگر چـه تمام اهلبیت(ع) نور واحد هسـتند و هرکدام حجت خدا بـرای خلق می باشـند، ولی وقتی بـه اوصاف و ویژگی هـای امام حسـین (ع)  کـه بـه واسـطه شـرایط زندگـی و امامـت ایشـان بـه وجـود آمـده اسـت میرسـیم، همـه چیـز فـرق می کنـد.
انـگار انقلابـی شـکل می گیـرد و ایشـان چنـان در میـان اهلبیـت و شـیعیان بـه عظمـت و بزرگـی یـاد می شـوند و سـفارش هایی در مـورد ایشـان اززبـان مبارک آنهـا شـنیده می شـود کـه در مـورد هیـچ یک از اهلبیت شـنیده نشـده اسـت. از چنان محبوبیتی برخوردار اسـت که انگار انبیای الهی او را قبل از ولادت هـم می شـناختند و مشـتاق زیارت او بودنـد.

حال سـؤال مهم و اساسی این است:
راز محبوبیـت، جاودانگی و ویژگی هـای منحصـر بـه فـرد امـام حسـین(ع) چیسـت؟
چـرا خصوصیات خاصی برای ایشـان ذکر شـده اسـت کـه برخی از آن حتـی بـرای پیامبـر(ص) نیـز گفتـه نشـده اسـت؟

قبـل از اینکـه به حکمت این توصیه ها و سـفارش ها در مورد امام حسـین (ع) بپرداز یـم، تعـدادی از روایـات و توصیه هـای اهلبیـت واحـوالات پیامبـران در ارتبـاط بـا سیدالشـهدا (ع)  را بیـان می کنیـم و در ادامـه بـه پاسـخ ایـن سـؤال می پردازیـم.

اختصاصی های امام حسین
1- تربت

امام صادق در روایتـی فرمودنـد: »خداونـد تربـت جـدم حسـین (ع) را وسـیله درمـان دردهـا، امـان از ترس ها و وحشـت ها قـرار داده و هرگاه شـما آن تربت را به دست آور ید، آن را ببوسید و روی چشمان خود بگذارید و آنگاه به سایر اعضای بدنتان بکشـید»1

 

خداونـد در هیـچ خاکی حتی خاک کعبه یا قبـر مطهر پیامبر اکرم (ص) شـفا قـرار نداده اسـت، مگر در تربت امام حسـین (ع) .

2-عزاداری و گریه
در میـان اهلبیـت بـه انـدازه ای کـه توصیـه بـه عـزاداری و گریـه بـرای امـام حسـین (ع) شـده اسـت بـرای هیـچ یـک از معصومیـن نشـده اسـت. روایـات عجیب و قابل تأمل ز یادی جهت تشکیل و شرکت در جلسات عزاداری و گریه در مصیبـت امـام حسـین (ع) بـه فراوانـی در منابـع روایـی قابـل دسترسـی اسـت.
امام رضا (ع) فرمودند:
بـر ماننـد حسـین(ع) بایـد گریسـت؛ ایـن گریـه گناهـان بـزرگ را بریـزد. سـپس فرمـود: پـدرم را شـیوه بـود كـه چـون محـرم می شـد خنـده نداشـت و انـدوه بـر او غالـب بـود تـا روز دهـم. روز دهـم، روز مصیبـت و حـزن و گریـه اش بـود و می فرمـود در ایـن روز حسـین (ع) كشـته شـد .2
در ایـن زمینـه روایات بی شـماری در کتاب های روایی وارد شـده اسـت که از بهتریـن منابع آن می توان بـه کتاب «کامل الزیارات» اشـاره کرد.

3- سفارش اکید نسبت به زیارت
یكی از یاران امام صادق (ع) آورده اسـت كه:
«در نخسـتین روزهـاى حكومـت منصـور، امـام صـادق (ع) وارد نجـف شـد و بـه مـن فرمـود كـه سـر راه بـروم و در آنجـا انتظـار آمدن مـردى را بكشـم كـه از طرف قادسـیه خواهـد آمـد و آنـگاه پس از ورود او، سـلام حضرت را به او ابـاغ و او را به محضـر حضرتـش دعـوت كنم».
این مرد، كه موسـى نام دارد، مى‌گوید:
در اجراى دستور، سر راه شتافتم و زیر حرارت شدید خورشید، تا سرحد یأس و نومیـدى از آمـدن مسـافر مـورد نظـر، بـه انتظار نشسـتم تا سـرانجام از راه رسـید و پـس از رسـاندن پیـام امـام صـادق (ع) او را بـه نزدیـك خیمـه حضـرت راهنمایـى كـردم و خـودم كنـار در خیمـه از آنـان دورتـر بـه گونـه اى كـه آنـان را نمى‌دیـدم، امـا سخنانشـان را مى‌شـنیدم، نشستم.
امام صادق (ع) از آن مرد پرسـید: از كجا آمدى؟
پاسـخ داد: از دورترین نقطه یمن.
آنگاه حضرت همه ویژگی هاى منطقه زندگى او را به او باز گفت و او تصدیق كرد.
آنگاه فرمود: هدف از آمدن به این نقطه چیست؟ گفت: براى زیارت حسـین (ع) آمده ام.
فرمـود: تنها به قصد زیارت؟
گفت: آرى! تنها براى ز یارت سـالارم و نماز گزاردن در كنار قبر او و نثار درود بر او از نزدیك…
امـام (ع) فرمـود: در ز یارت آن حضرت چه پاداش و اثرى مى‌ نگرى؟
گفـت: مـا از زیـارت او بركـت در مـال و اوالد و سـلامتى و عمر و برآورده شـدن خواسـته هاى خویـش مى‌ نگریم.
فرمـود: برادر یمنى! آیا بـر این پاداش ها چیزى بیافزایم؟
پاسخ مثبت داد.
امـام صـادق (ع) فرمـود: پـاداش ز یـارت عارفانـه حسـین (ع) بـا پـاداش حـج پذیرفتـه شـده بـا پیامبـر(ص) ،برابرى مى‌ كنـد. آن مرد شگفت زده شد.
امـام صادق (ع) فرمود: آرى! بلكه با دو حـج پذیرفته با پیامبر (ص). و باز بیشـتر شگفت زده شد.
و امـام صـادق (ع) همواره بر پاداش زیارت عارفانه حسـین (ع) افزود تا به سـى حـج پذیرفتـه شـده و پـاك و پاكیـزه بـه همـراه پیامبـر(ص) رسـید.3
از ایـن مسـأله می توان در موضـوع زیـارت اربعیـن به صـورت پیـاده هم اسـتفاده کرد. نقل های مختلفی از ارزش ز یارت امام حسـین (ع) در تاریخ آمده اسـت.

4-امامان از ذریه او هستند
محمد بن مسـلم میگوید:
خداوند متعال امام حســین (ع) را بــه خاطــر شهادتش بــه ســه چیــز پـاداش داد ، ایـن سه چیــز مخصــوص امــام حســین (ع) اســت :
1 .امامـت در ذریـه و نسـل ایشـان اسـت؛
2 .شـفا در تربتـش قـرار داده شـده اسـت.(خـوردن خـاك حـرام اسـت، مگـر خـاك قبـر امـام حسـین (ع) بـه قصـد شــفا )
3 .دعـا در كنار قبـرش مســتجاب اســت . 4

5-تنها امامی که سر از بدنش جدا شد
تنها امامی که در حال زنده بودن، سـر از بدن مبارکش جدا کردند.
ریان بـن شـبیب می گویـد: روز اول محـرم وارد بـر حضـرت رضـا (ع) شـدم، حضـرت فرمـود: ای فرزنــد شــبیب! اگــر بــرای چیـزی گریـه می كنی گریـه كـن بـر حسـین بـن علـی بـن ابیطالـب (ع) ؛ ز یـرا كـه او را ماننـد گوســفند، ذبح كردنــد .5

6-اعظم المصیبة بودن
عبدالله بن فضل هاشـمی می گوید: بـه امام جعفـر صادق (ع) گفتـم: چگونه روز عاشـورا، روز مصیبـت و غـم و ناله و گریـه شـد، اما روز رحلت رسـول خدا(ص) و یـا روزی که فاطمه (س)  شـهید شـد و یا روزی که امیرمؤمنان (ع) کشـته شـد و یا روزی که امام حسن(ع) مسموم گشت، چنین نشد؟
گفت: مصیبت روز شهادت امام حسین (ع) ،مصیبتش از همه روزهای دیگر بزرگتر اسـت، برای اینکه اصحاب کسـاء که گرامیترین آفریدگان بـرای خدای متعال می باشـند، پنج تـن بودند، وقتی که پیامبـر(ص) از میان آنان درگذشت، هنوز امیرمؤمنان(ع) ،فاطمه(س) ،حسن(ع) و حسین(ع) بودند تا برای مردم، باعث شـکیبایی و تسـلی خاطر باشند. زمانی که فاطمه(س) از دنیا رفت، باز امیرمؤمنان(ع) ،حسن(ع) و حسین(ع) بودند، تا مردم با وجود آنان تسلی یابند و صبـر پیشـه کنند.
هنگامی کـه امیرمؤمنان(ع) از میان آنـان رفت، باز مردم را با وجـود امـام حسـن(ع) و امـام حسـین(ع) آرامش و تسـلی خاطـری بـود و زمانی که امام حسـن(ع) شـهید شـد، بـاز با وجود امام حسـین(ع) ،مـردم را آرامش و تسـلی خاطر مانده بود، اما هنگامی که حسین(ع) کشته شد، دیگر کسی از اهل کساء نمانـده بـود تـا پـس از او مایـه آرامش خاطر و تسـلی مـردم باشـد.
بنابرایـن، نبود او(امـام حسـین(ع) )چنـان بـود که همـه آنـان از میـان رفته انـد، همچنان کـه وجود او چنـان بـود کـه گویـی همـه آنـان حضـور داشـته اند، بـه همیـن دلیـل بود کـه روز شـهادتش، بزرگترین روز مصیبت گشت .6

7-گریه همه موجودات بر امام حسین
در روایتی از امام صادق (ع) آمده اسـت: چـون امـام حسین (ع)  بـه شـهادت رسـید، آسمان هـای هفتگانـه و هـر چـه در آنهاسـت و آنچـه میـان آسمان و زمـین اسـت و آنچـه در بهشت و جهـنم اسـت و آنچه دیـده می شـود و آنچـه دیـده نمی شـود، همـه بـر او اشـک ریختنـد«همه اهل زمین و آسـمان در شـهادت او گریسـتند»

8-شش ماهه متولد شدن
در روایتی از امام صادق (ع) آمده است که فاصله بین تولد امام حسن (ع) و امام حسـین (ع) شـش ماه و ده روز بود .7
در تاریخ آمده اسـت که حضرت عیسـی (ع) نیـز شـش ماهه به دنیا آمده اند. هیچ یک از معصومین به غیر از امام حسـین (ع) شـش ماهه به دنیا نیامده است.

9-سر بریده قرآن خواند

امام حسـین (ع) تنها کسی اسـت که بعد از شـهادت نیز سـخن گفته اسـت. سـر امام بـر روی نیزه، این آیه از قرآن را تلاوت کرده اسـت:

آیا پنداشتی که اصحاب کهف و رقیم (خفتگان غار ) از آیات شگفت ما بوده اند ؟8
 

 شـاید معنای ایـن آیـه، کنایه ای بـه مردم اسـت کـه داسـتان اصحـاب کهف از آیات و نشـانه های شـگفت نیسـت، نشـانه شـگفت این اسـت که فرزند رسول خـدا(ص) بعـد از گذشـت چند دهه توسـط امت همـان پیامبر این چنین کشـته شـده و سـرش بالای نی می رود.
آیات دیگری كه امام حسـین (ع) بعد از شـهادت تلاوت كرده اسـت عبارتند از: ادامـه آیـات سـوره كهـف تا آیـه 14 ،آیه 227 سـوره شـعراء، آیـه 71 سـوره غافر و 3 آیه 137 سـوره بقره. 9
شـیخ جعفر شوشـتری 300 خصوصیـت منحصر به فرد امام حسـین (ع) را در کتاب خصائص الحسـینیه برشـمرده است.
بـا همـه ایـن اوصاف و بزرگداشـتی کـه از مقـام واالی امـام حسـین (ع) شـده اسـت، ایـن سـؤال بـرای هـر انسـان عاقلـی پیـش می آیـد که «این حسـین کیسـت کـه عالـم همه دیوانه اوسـت؟»
در زندگـی معمولی ما انسـان ها، هرگاه از کسـی بـه عنوان شـخص محبوب و خـاص نـام بـرده می شـود، کنجـکاو می شـویم و سـعی می کنیـم بـه زندگـی و رفتار و منـش او نـگاه کنیـم و بفهمیـم چـه چیـزی او را تبدیل به یک انسـان ویـژه کرده اسـت؟
سلوک و زندگی او چگونه اسـت که اینگونه مورد توجه قرار گرفته است؟ ً
در رفتارهایـی که انجام می دهد، رازهایی نهفته اسـت کـه نتیجه آن، این حتمـا همـه توجه و علاقه به او اسـت.
بـه همیـن دلیـل اسـت کـه میخواهیـم راز محبوبیـت امـام حسـین (ع) را کـه محبوبیتی منحصر به فرد در میان شـیعه و غیر شـیعه، مسـلمان و غیر مسـلمان، ایرانـی و غیـر ایرانـی اسـت را در میـان رفتارهـای ایشـان جسـتجو کنیم و بـه دلیل علاقه ویـژه خـدا و اهل بیت (ع) به ایشـان پـی ببریم.

منبع :راز محبوبیـت و جاودانگـی  امـام حسـین (ع)

قبل از شناخت راز محبوبیت و جاودانگی امام حسین(ع) ،مقدماتی نیاز است؛ مانند پاسخ به این سؤال که ا گر کسی برای شناخت امام حسین (ع) تلاش نکندو معرفـت کافـی بـه حضـرت نداشـته باشـد، چـه زیانـی کـرده اسـت؟
اساسـا چرا به داشـتن معرفت امام حسـین (ع) نیازمندیم؟
اگر ندانیم سـر محبوبیت امام چـه بوده اسـت، چـه اتفاقـی میافتد؟
آیـا چیـز خاصی را از دسـت داده ایم؟
چه تفاوت هایی بین کسـانی که دوسـت داشـتنی بودن ایشـان را فهمیدند و کسـانی کـه نفهمیدند، وجود دارد؟
برای پاسـخ به این سـؤاالت، به مطالب زیر توجه کنید.

انسان ها فطرتا کمال طلب هستند 
انسـانها معمولا  گرد افـراد موفـق جمـع می شـوند و از رازهـای موفقیـت آنهـا می پرسـند و از راهی کـه او رفته اسـت، الگوبـرداری می کنند.
یـک ورزشکار یـا هنرمند یا بازیگر و یا یک فعال اقتصادی موفق، همیشـه مورد سـؤال قرار می گیرد کـه چگونـه به ایـن جایـگاه رسـیدی؟
با توجه به اینکه قبلا ویژگی ها و خصوصیات ویژه امام حسین (ع) و جایگاه رفیع ایشان در نگاه خدا و پیامبر(ص) و اهل بیت پیامبر(ع) آمد، هر انسان عاقلی بـرای بهره مندی از شـخصیت بی نظیـر اباعبـدالله (ع) سـعی می کند بـه او نزدیک شود و با شناخت بیشتر از ایشان، از راه های سعادت و موفقیت بهره مند شود. 
پبامبر گرامی اسـلام (ص) دسـت حسـین (ع) را گرفـت و فرمـود:«ای مـردم! ایـن حسـین بن علی اسـت. او را بشناسـید و برتری دهید همانگونه که خداوند عزوجل او را برتری داده اسـت».1
اگـر کسـی بـه سـمت شـناخت امام حسـین (ع) حرکـت نکنـد، یا بـه دلیل آن اسـت کـه بـه شـخصیت، مقـام و جایـگاه رفیـع ایشـان آگاهـی نـدارد یا فطـرت او دسـتخوش مشـکلات و آلودگی هـا شـده اسـت.

شناخت امام مقدمه شناخت خدا

از نگاه معرفتی، کسی کـه امامش را نشناسـد، خدا را نخواهد شـناخت. کسـی که مهربانی و رأفت امام حسـین (ع) را درک نکند، نمیتواند مهربانی خدای امام حسـین (ع) را نیز درک کند. 
«همانا امامان از جانب خـدا تدبیرکنندگان کار مردمانـد و کارگـزاران آنـان. کسی بـه بهشـت نرود، جز آنکه آنان را شـناخته باشـد و آنان او را شـناخته باشـند و به دوزخ وار
نشـود، جـز آنکـه منکـر آنـان بـود و آنـان وی را نپذیرفتـه باشـند» 2
در زیارت جامعه کبیره می خوانیم:
«سلام بر حمل های معرفت خدا» 3

مرگ جاهلی

در روایت معروف در میان اهل سـنت و شـیعیان آمده است: « هـر کـس بمیـرد و او را امامـی نباشـد، بـه مـرگ روزگار جاهلیـت مــرده اســت و از مــردم عــذری پذیرفتــه نمی شــود، مگــر اینکــه امــام خــود را  بشناســند»4
کسـی کـه معرفـت و شـناخت در مـورد امـام خود نداشـته باشـد، حتمـا گمراه خواهد شـد.

گرفتاری در ضلالت و گمراهی
هـدف بـزرگ و نهایـی امـام حسـین (ع) ،دور کـردن مـردم از گمراهـی و ضاللـت بـود. همانطـور کـه در ز یارت اربعیـن امـام صـادق (ع) در مـورد جـد بزرگوارشـان امـام حسـین (ع) می فرماینـد:
«خون جگـرش را در راه خـدا نثـار کرد تـا بنـدگان خـدا را از نـادانی و سـرگردانی گمراهـی نجات دهـد»5
کسی که از مسیر زلال معرفت و شناخت اهلبیت (ع) به مسیر صحیح موفقیت  پی نبرد،قطعا از مسیر مقابل که راه ضلالت و گمراهی است، خواهد رفت.
در روایتی از پیامبر خاتم(ص) آمده اسـت:
«همانا حسـیـن بن علی بـن ابی طالـب (ع) چـراغ روشـن هدایـت و کشتی نجات امـت اسـت. اگـر کسـی او را نشناسـد از هدایـت و دسـتگیری او بی نصیـب خواهـد شـد و در گـرداب گمراهـی هـلاک خواهـد شـد»6
نور هدایت و روشـنی بخش مسـیر حکمت امام حسـین (ع) است و ا گر کسی از ایـن نور بهره نبرد یقینا ا هـل نجات نخواهد بود .

هر کسی با امامش محشور می شود
کسـی که نتواند در دنیا با امام حسـین (ع) ارتباط قوی و صحیحی داشـته باشد، در آخرت هم از همراهان و همنشـینان با امام حسـین (ع) نخواهد بود.
«هر کس با امامش در صحرای محشـر فراخوانده می شود»7
امـام باقر(ع) در مورد این آیه فرمودند:«در روز محشر رســول الله (ص) به همراه گروهی می آینـد، علـی (ع) بـا گروهی می آیـند، حسـن (ع) بـا گروهی می آیند و حسـین (ع) بـا گروهـی .»8
بـدا بـه حال کسانی که به دلیل عدم شـناخت و تبعیت از ایشـان در دنیا، از همراهی با امام حسـین (ع) ،باز می مانند.
روز محشـر، روزی اسـت که همه از هم فرار می کنند و کسی نیست که بتواند دسـت دیگری را بگیرد.آنجاسـت که همراهی با امام حسـین (ع) و بهره مندی از شـفاعت ایشان خواسته هر انسانی است.

پایمال شدن زحمات و مجاهدت ها 

اگر کسـی برای فهمیدن راه روشـنی که ایشـان نشـان داده اند تلاشی نکند، قطعا خـون پـا ک ایشـان و یـاران بـا وفایـش را ضایـع کـرده اسـت. مگـر نـه ایـن اسـت که اهلبیت (ع) ،اباعبدالله الحسین (ع) را به عنوان کشتی نجات و نور حیاتبخش معرفی کرده اند؛ پس خیر کثیری در شـناخت زوایای نورانی شـخصیت و سـلوک امـام حسـین (ع) اسـت کـه تـا ایـن انـدازه مـورد توجـه و سـفارش بـوده اسـت و ا گـر کسـی بعـد از مجاهدت هـا و زحمـات و فـدا کـردن فرزنـدان و یـاران عزیزشـان، بـا بی تفاوتـی نسـبت بـه حقـی کـه ایشـان بـه گردن مـا دارنـد، عبـور کند و نسـبت به شـنیدن ندای حقطلبانه ایشـان با سـطحی نگری برخورد کند، قطعا خـدا مسـئول خواهد بود.
بالاتریـن حقـی کـه امـام حسـین (ع) بـه گـردن مـا دارد ایـن اسـت که ایشـان را بشناسـیم و از آنچـه معرفـت پیـدا کردیـم برای هدایـت و حرکت به سـمت کمال اسـتفاده کنیم.

ارتباط شناخت امام حسین (ع) با شناخت امام زمان(ع)
هـر یـک از اهلبیت (ع) در طول حدود 250 سـال (تا دوره غیبـت) فعالیت هایی داشـتند که وقتی در کنار یکدیگر قرار می گیرد، نشان دهنده سیر و سلوکی است که می تواند در همه زمینه ها (فردی و اجتماعی، سیاسـی، اجتماعی، اقتصادی و…) حرف هـا بـرای گفتـن داشـته باشـد.
امـام زمـان (ع) نیـز بـه عنـوان وارث تمـام انبیـاء و امامـان، وظیفـه دارد تـا تمام زحمـات گذشـتگان را به ثمر برسـاند.
نمونه هایـی از ارتبـاط ویـژه امام حسـین (ع) و امـام زمان (ع) را بیـان می کنیم:
– کسـی که امام حسـین (ع) را نمی شناسـد، برای شـناخت فرزند او که وارث خلقیات و صفات اوسـت نیز با مشـکل مواجه خواهد شد. شباهت های زیادی بین امام زمان (ع) و امام حسـین (ع) است.
پیامبـر اکرم (ص) می فرماینـد: «مهدی ایـن امت از نسـل ایـن فرزندم اسـت. دنیا به پایان نخواهد رسـید مگر اینکه مردی از اولاد حسـین (ع) قیام کرده جهان را بـا عدل و داد پر سـازد»9
– اهـداف قیـام عاشـورا توسـط امـام زمان (ع) بـه ثمر می رسد و قیـام امام زمان (ع) ادامه نهضت امام حسین (ع) است. حضرت مهدی (ع) پس از ظهور، بیـن رکن و مقام بـرای مردم خطبه خواهد خواند و در مهمترین قسـمت خطبه به صـورت مکـرر و بـا نهایت اندوه و تأثر، شـهادت مظلومانه امام حسـین (ع) را مورد اشـاره قرار خواهـد داد.از جملـه خواهد فرمود:
«ای مردم جهان! منم امام قائم. منم شمشـیر انتقام الهی که همه سـتمگران را به سـزای اعمالشان خواهم رساند و حق مظلومان را از آنها پس خواهم گرفت. ای اهـل عالـم! جـدم حسـین بـن علـی (ع) را تشـنه بـه شـهادت رسـاندند و بـدن مبـارک او را عریـان بـر روی خا کها رهـا کردند. دشـمنان از رو ی کینه توزی جدم  حسـین (ع) را ناجوانمردانه کشتند».10
امـام زمـان(ع) خـود و قیامشـان را به واسـطه امام حسـین (ع) به مـردم جهان معرفـی می کننـد؛ بـه همیـن دلیل اسـت کـه می گوییم اگر کسـی به معرفـت کافی نسـبت بـه امـام حسـین (ع) دسـت پیـدا نکنـد، نمیتوانـد معرفـت کافـی نسـبت بـه امـام زمانـش نیـز داشـته باشـد. با کمـی دقـت در منابـع روایـی، رابطـه عمیق و نزدیک بیـن امـام حسـین (ع) و امام زمـان (ع) روشـن می گردد.
در نتیجـه نیـاز داریـم تـا امـام حسـین (ع) و راز محبوبیـت و جاودانگـی او را بشناسـیم و اگـر در ایـن زمینـه توفیـق نیابیـم، خیـر کثیـری را از دسـت داده ایـم و احتمـال سـقوط در دامـن طاغـوت مهیـا خواهـد شـد. این آیه قرآن، به صورت جدی به کسـانی که برای در جبهه حق بودن، تالش نمی کنند، هشدار میدهد:
« خداونـد، ولی و سرپرسـت کسـانی اسـت کـه ایمـان آورده انــد. آنها را از ظلمتهــا، بــه ســوی نــور بیــرون می بــرد.(امــا) کســانی کـه کافـر شـدند، اولیـای آنها  طاغوت هـا هسـتند کـه آنهـا را از نـور، بـه سـوی ظلمت هــا بیــرون می برنــد. آنها اهــل آتش انــد و همیشــه در آن خواهند مانــد»11

رسیدن به گرد پای حسین (ع)
ممکـن است کسـی بگویـد: مـا کجا و امـام حسـین (ع) کجـا؟! نهایـت کار ی که میتوانیم انجام دهیم این اسـت که خوبی های آنها را سـینه به سـینه به آیندگان منتقـل كنیـم تـا یـاد آنهـا در دلهـا زنـده بمانـد و مـردم همیشـه در مصیبتشـان بگریند و خون ر یخته شده آنها را بدین نحو زنده بدارند و سعی نماییم تا احترام آنهـا را در رفتار و افكارمـان حفظ كنیم.
در صورتی که این درسـت نیسـت. اهلبیت (ع) این همه زحمت نکشـیدند کـه مـا خوبی های آنها را بسـراییم و از آنها تمجید کنیم؛ آنها کـه به تمجید ما نیاز ندارنـد.
وظیفـه مـا این اسـت کـه آنها را خـوب و دقیق بشناسـیم و راه گـذر کردن از دره هـای سـخت و تار یـک دنیا را بیاموز یم و بـا الگوگیری  از آنهـا، جزء بهترین بنـدگان خـدا باشـیم.
اولین قدم، شـناخت راهنما اسـت؛ ا گـر راهنما، مسـیر را به خوبـی بشناسـد و امین نیز باشـد، ادامـه راه را باید با تبعیـت از او پیمود.
وقتی انسـان به همراه یک راهنما در مسـیری سخت و دشوار قدم برمی دارد، بـرای به سـلامت طی كردن مسـیر و رسـیدن بـه مقصد، پـا جای پـای او می گذارد و بـه توصیه هـا و سـخنان او گـوش می دهـد و هـر چـه می گویـد عمـل میکنـد.
در ز یـارت جامعـه کبیـره تعابیـر زیبایی در این زمینه هسـت کـه می فرماید:« آن كـه بـه سـوى شمـا آمـد نـجات یافـت، و هـر كـه نیامـد هلاك شـد، شمـا مـردم را بـه سـوى خـدا مى‌خوانیـد، و بـه وجـود او راهنماىی مى‌كنید، و همـواره در حـال ایمـان بـه او هسـتید، و تسـلیم او مى‌ باشـید، و بـه فرمانـش عمل مى‌ كنید، و بـه راهـش ارشـاد مى‌ نماییـد و بـه گفتـه اش حكـم مى‌كنیـد، هـر كـه شما را دوسـت داشـت، خوشـبخت شـد، و هـر كـه شما را دشمن داشـت بـه هلاکـت رسـید، و هـر كـه شما را انـكار كـرد زیانـكار شـد و هركـه از شما جـدایی نمود گمراه گشـت، هر كـه بـه شما متسـك جسـت بـه رسـتگارى رسـید، و هـر كـه بـه شما پنـاه آورد امیـنى یافـت، كـى كـه شما را تصدیـق نـمود سـالم مانـد، و هـر كـه متمسـك بـه شما شـد هدایـت یافـت، كـسی كـه از شما پیـروی كـرد، بهشت جـاى اوسـت، و هـر كـه بـا شما مخالفـت ورز یـد، آتـش جایـگاه اوسـت»12
شما بـا رعایـت ایـن توصیه هـا و روایـات متعـددی کـه در منابـع موجـود اسـت، خداونـد ضمانت کرده که هر کس همراه این بزرگواران باشد، به سـعادت و رستگاری می رسد. ا گـر کسـی شـاگرد خوبـی در مدرسه اهلبیـت (ع) باشـد، بـا تبعیـت از آنهـا از دریای رحمـت الهـی بهره منـد می شـود.


«بگو:اگرخـدا را دوست مى‏ دارید،ازمن پیروى كنید!تا خدا(نیـز)شما را دوست بدارد؛و گناهانتان را ببخشـد؛وخـدا آمرزنده مهربان اسـت»13
 

بـه روشنی می دانیم کـه معرفـت پیـدا کردن بـه وجـود بـا عظمتـی چـون سیدالشـهدا(ع) نمی توانـد از یـک جنبـه و جهـت باشـد. بایـد زوایای شـخصیتی ایشـان را در ابعـاد مختلـف مـورد بررسی قـرار داد تـا بـه هـدف کلـی بحـث کـه شـناخت راز محبوبیـت ایشـان اسـت دسـت یافـت.
یکـی از ایـن جنبه هـا، امتحان هـای الهی اسـت کـه از امام حسـین(ع) گرفته شده است. امتحان هایی که از جهتی سخت ترین امتحان ها و طاقت فرسا ترین آن هاسـت. انسـان هوشـیار زمانی به دلیل محبوبیت و جاودانگی امام حسین(ع) پـی می بـرد کـه بـا چشـمانی بـاز و فکـری بصیـر بـه تماشـای آزمایش هـای خـدا از امـام حسـین(ع) بنگـرد و رمـز و راز عالمگیـر شـدن محبـت و ارادت بـه سـاحت سیدالشهدا1(ع) را در رفتارهای ایشان بیابد.
از این جا به بعد می تواند اباعبدالله الحسـین(ع) را الگـوی خویـش قـرار دهـد و از ثمرات پیـرو ی از ایشان بهرهمنـد و خویش را حسـینی بنامد.
سـعی داریم تا با پرداختـن به موضوع امتحـان و ابعاد مختلـف آن در آیات و روایات و بررسـی تطبیقی آن با حادثه عاشـورا و امام حسین(ع) ،با دقت بیشتری به عملکرد امام حسـین(ع) توجـه کنیم و الگو بگیریم.
خصوصیات امتحان های الهی خداونـد در زمینـه امتحان هایـی کـه از بندگان می گیـرد، سـنت ها و قوانینی دارد کـه تغییرناپذیـر هسـتند که به برخـی از این خصوصیـات آنها اشـاره می کنیم:

1-حتمی است

«آیـا مردم پنداشـته اند به صـرف اینکـه گفتنـد: ایمـان آوردیـم به حال خـود رها مى‌شـوند و با سـختى‌هایى که درسـتى و نادرسـتى ایمانشـان با آنها آشـکار مى‌شـود، آزموده نمى‌شـوند؟»2
خدا شمـا را پنـاه داده از اینكـه بـر شما ستـم روا دارد، ولی ن بـه شما ایـن تأمین را نـداده كه در معـرض آزمایـش قرارتـان ندهـد، آن بزرگتریـن  گوینده در قـرآن فرمـوده: درایـن برنامـه نشـانه هایی اسـت و مـا آزمایش كننـده ایم».3
امـام علـی(ع) در ایـن زمینه چنیـن فرموده اسـت: «هیچ کدام از شـما چنین نگویـد: خدایـا از فتنـه و امتحـان به تو پنـاه میبـرم؛ چرا که هیچ کس نیسـت مگر آنکه دچار فتنه و آزمونی می شود، لیکن هر کس می خواهد پناه ببرد، از فتنه های گمراه کننـده و آزمون های لغزاننده بـه خدا پناه ببرد»4
بـا ایـن اوصاف، آیا کسـی می توانـد بگوید مـن از حضـور در امتحـان انصراف می دهـم؟ آیا می تواند از پاسـخ بـه امتحانی که در برابرش قرار گرفته اسـت، طفره رود وبرگه امتحان راسفید  تحویل دهد؟  قطعا فرار کـردن از امتحـان و مواجهه غلـط  بـا آن، مسـاو ی مـردود شـدن در امتحـان اسـت و بـا نگاهـی دقیق تـر نوعـی عـذاب اسـت که باعـث دور شـدن بیشـتر آنها از معرفت و رشـد می شـود.
در کتـاب طبقات الکبری آمده اسـت که سـعد بن ابى وقاص از پیشـگامان مسـلمانان اسـت کـه در هفـده سـالگى مسـلمان شـد.5
از جملـه کسـانی اسـت کـه در جنگ هـای بدر، احد، خنـدق ، حدیبیه ، خیبر و فتح مکه حضور داشـت و در هنـگام فتـح مکـه، پیامبـر(ص) یکـى از سـه پرچـم مهاجـران را در دسـت اوقرار داد. (ص) امـا در زمـان خالفـت امیرالمؤمنیـن علـی(ع) از بیعـت بـا حضـرت سـر بـاز زد و بـه دعـوت حضرت برای شـرکت در جنگهای سـه گانه صفیـن، جمل و نهـروان، اینگونـه پاسـخ داد:
«آنچـه به گوش تو رسـیده درسـت اسـت، شمشـیری بـه مـن بـده کـه جدا کننـده بیـن مسـلمان و کافـر باشـد، آن وقـت مـن در کنـار تـو خواهم جنگید!»(ع) عـدم همراهـی او بـرای شـرکت در نبـرد، مقـارن شـده بـود بـا  ثروت انـدوزی  و مال انـدوزی اش کـه در تار یـخ آمـده اسـت.
در مقابـل افرادی هسـتند کـه بـا شـناخت ایـن سـنت حتمـی پـروردگار، برای رشـد و تعالـی خـود از آن بهـره می گیرند و با اسـتفاده از معارف دین، به اسـتقبال امتحان هـای الهـی رفتـه و برای سـربلندی در امتحانها از خدا یـاری می طلبند.
آنهـا کسـانی هسـتند کـه روزبـه روز بـا موفقیـت در آزمایش هـای الهـی، ظـرف وجودشـان مهیـای در یافـت معـارف و حقایق نورانی اسـلام می گـردد و لایق رفتن بـه درجات بالاتـر عرفان و معرفت می گردند. کسـانی که در آغـاز جنگ تحمیلی به جای فرار کردن به روستاها و شهرهای دوردست، با تمام وجود از این امتحان سخت الهی استقبال کردند و با نصرت گرفتن از پروردگار، از این امتحان پیروز و موفق خارج شدند – چه شهید شدند و چه پیروز ی را به چشم خود دیدند – جزء آن هایی هسـتند که از امتحان های الهی اسـتقبال می کنند و از آن بهره می گیرند.
خانواده هایـی که با وجود فقر و تنگدسـتی بـرای جبهه ها مواد غذایی و پول می فرستادند و از طلاهای زینتی خود می گذشتند، از امتحان مالی خدا استقبال کردنـد و مـورد توجـه خـاص پـروردگار قـرار گرفتنـد. از آن بالاتـر، خانواده هایـی که فرزندانشـان را برای حضور در جبهه ها تشویق کردند و اجازه ندادند کلام امام کـه فرمـود: «جبهه هـا را خالـی نگذار یـد » رو ی زمیـن بمانـد، از ایـن امتحـان و آزمایش دشـوار سـربلند بیرو ن آمدند.
این نـوع مواجهه با امتحان برای این دسـته از انسـان ها، مایـه رشـد و تعالـی و نزدیکی به پـروردگار خواهد بود. در طرف مقابل، چه بسیار بودند کسانی که در برابر این امتحان بزرگ سکوت کردنـد، نـه خودشـان و خانواده شـان در جبهـه حاضـر شـدند و نـه در تأمیـن مالـی جبهـه کمـک کردنـد. برخی نیـز حتی اجـازه ندادند دیگـران به وظیفـه خود عمل کنند و مانع آنها شـدند. در روزگار ما، این افراد مصداق کسـانی اند که از شـرکت در امتحان طفره رفتند و مردود شـدند.

2.متناسب

هر انسانی در مرحله ای از معرفت و رشـد قرار دارد و شرایط خاص خود را تجربه میکند؛ امتحان های او نیز بر اسـاس سـطح معرفت او تعیین می شود.« خداونـد هیـچ كـس را جـز بـه قـدر توانایی‌اش تكلیف نمى‌‏ كنـد».10
«خـدا هیـچ كـس را جـز (بـه قـدر)آنـه بـه او داده اسـت  تكلیـف نمى‌كنـد».11
 

به عنوان نمونه، سـه نوع تناسـب در امتحان های الهی را توضیح می دهیم.

تناسب با ظرفیت

 اگـر امتحان الهی را به امتحان هایی که در مدارس گرفته می شـود تشـبیه کنیم، خدا هیچ گاه از یک دانش آموز کلاس پنجم دبستان، امتحان سال سوم دبیرستان را نمی گیرد و برعکس.
امام صادق (ع) فرمودند:« از رسـول خدا(ص) سـؤال شد در دنیا چه کسانی سخت تر گرفتار می شـوند؟ فرمـود: پیامبـران و سـپس جانشـینان آنـان بـه ترتیـب و بعـد مؤمـن بـه انـدازه ایمـان و کارهای نیکش. پس هر کس ایمان صحیح و اعمال نیکو داشـته باشـد، شـدیدتر مبتـلا می شـود و آنکـه ایمان سسـت تر و اعمـال ضعیف تر داشـته  باشـد، کمتر آزمـوده می گردد»12
زن دیوانه ای را می بردند که به خاطر زنا حد بزنند. در مسیر به امیرالمؤمنین(ع) برخورد کردند و جریان را پرسید، گفتند: این دختر دیوانه زنا داده است و خلیفه عمـر دسـتور داده اسـت بـر او حـد جـار ی شـود. امیرالمؤمنیـن(ع) فرمـود: او را نـزد خلیفه برگردانید و خود نیز حاضر شدند. امیرالمؤمنین(ع) خطاب به عمر فرمود: آیـا نمی دانـی که قلم تکلیف از سـه گروه برداشـته شـده اسـت: از صبـی (کودک(  تا به بلوغ برسـد، از انسـان خواب تا هوشـیار شـود و از مجنون تا افاقه پیدا کند و ایـن دختـر که همان دیوانه از قبیله فلان اسـت. شـاید در حـال دیوانگی زنا داده اسـت؟ این زن را رها کن. عمر تکبیر گفت و آن زن را آزاد کرد.»13
بنابراین، تکالیف الهی متناسب با ظرفیت و داشته های مکلف است. ا گر کسـی بیمـار اسـت، روزه بـر او واجـب نیسـت. ا گـر کسـی نمی توانـد ایسـتاده نمـاز بخوانـد، نشسـته بخوانـد و ا گـر نمی توانـد، دراز کشـیده نمـاز را بـه جـا بیـاورد. ا گـرکسـی ناتـوان اسـت، جهـاد بر او واجب نیسـت. ا گر کسـی سـر سـال از مالش ز یاد نمی آیـد، خمـس نـدارد و ا گـر مسـتطیع نیسـت، حـج بـر او واجـب نخواهـد بـود و سـایر احـکام دیـن، کـه بر اسـاس همین اصل کلی تشـریع شـده اسـت.
ازامت من نه چیزبرداشته شده است:
1 – خطایی كه بى‏اختیار و به غفلت از كسـى صادر شـود؛
2- فراموشى؛
3 – چیزى كه بر آن اكراه و اجبار شـده باشند؛
4 -آنچـه طاقت و توانایى‌اش را ندارند؛
5- آنچه نمیدانند؛
7- آنچه به سـوى آن مضطر و ناچار شده باشند؛
8- حسد؛
8- طیـره (تأثر نفس به فال بد)؛
9- .تفكر در وسوسـه در خلق.14
بنابرایـن، کسی کـه برای نمـاز صبح خواب می مانـد، تکلیفی بـرای خواندن نماز ندارد و گناهی مرتکب نشـده اسـت؛ ا گرچه از نظر معنوی فرصت ارزنده ای را از دسـت داده و ضرر کرده است.
این کلا م به این معنی نیست که ا گر کسی با بی توجهی و بی مبالاتی شب ها را تـا دیـر وقـت بیدار باشـد یـا غذای سـنگین بخـورد و یا هیـچ اندیشـه و عملی را بـرای بیدار شـدن در نظر نگیرد، بـاز همین حکم را دارد. ا گر کسـی مقدمات  لازم بـرای انجـام تکلیـف را رعایت نکند و نمـاز صبح خواب بمانـد، قطعا گناه کرده اسـت.
مسـأله آنجا اسـت کـه ا گر قصـد انجـام تکلیـف را دارد و مقدمات لازم را نیـز فراهـم کرده اسـت، ولی به واسـطه اتفاقی خـواب بماند و بعـد از طلوع آفتاب بیدار شـود، در این صورت اسـت که مرتکب گناه نشـده اسـت.

تناسب با جنسیت (زن یا مرد بودن)

برخـی امتحان هایـی کـه خـدا از مردهـا می گیـرد، از زنهـا نمی گیـرد. بـه عنـوان مثـال: کسـب روز ی حـال عمدتـا به عهـده مردهـا اسـت. در روایـت اسـت کـه:« کـسی که در راه تأمین  مخارج خانـواده اش تـلاش می‌کنـد، ماننـد کـسی اسـت کـه در راه خـدا می جنگـد.»15
مردهـا بر زنها ولایت دارند. خدا به واسـطه عدالتی که مرد در إعمال ولایت بـه خـرج می دهـد او را امتحـان می کنـد. خـدا مـرد را آزمایـش می کنـد تـا ببینـد به همسـر و فرزندانـش ظلـم می کند یـا نه؟ متأسـفانه بسـیارند زن هایی که از دسـت شوهرانشـان بـه سـتوه آمده انـد و دخترانـی کـه بـه خاطـر سـخت گیری های پـدر از ازدواج بـاز مانده اند.
برخـی امتحان هـا هـم ویـژه زنـان اسـت؛ ماننـد دوره حاملگـی و وضـع حمـل. خداونـد آن هـا را امتحـان می کنـد تـا ببینـد در ایـن دوره تـا چـه انـدازه بـه یـاد خـدا هسـتند؟ تربیـت فرزندان، شـوهردار ی و بسـیار ی از کارهای دیگـر که اختصاص بـه زنـان دارد، از مسـائل امتحـان آنان اسـت.
امتحـان حجـاب در معنـای خـاص آن و محدودیتـی که بـرای خانم ها ایجاد می‌ كنـد بـه خاطـر ظرافـت و ویژگی هـای خـاص خانم هـا بـرای آنـان حساسـیت بیشـتری دارد، ا گرچـه مردهـا هـم بایـد حجـاب داشـته باشـند.
مرحوم آقا سید محمدباقر سیستانی می گوید:« من تصمیم گرفتم به گونه ای خدمـت آقـا امـام زمـان(عج) برسـم، لـذا چهـل هفتـه در مسـجد محله مـان مراسـم ز یـارت عاشـورا رفتـم – این ز یارت معتبر، مسـتند و قابـل اعتمـاد و از امام باقر(ع) و امـام صـادق(ع) اسـت، این زیارتی اسـت کـه آثار دنیـوی و اخـروی اش بی نظیر اسـت –  می گویـد: تنها نیتـم این بود که آقا امام زمان(عج)  را ز یـارت کنم. در یکی از ایـن جمعه هـا احسـاس کـردم حـال خوشـی دارم، بلنـد شـدم ز یارت عاشـورا را که خواندم از مسـجد بیرو ن آمدم، دیدم بوی عطر خوشـی از خانه نزدیک مسجد می آیـد و نـوری از آن بیرو ن آمد. مـردم دارند عبور می کنند و نـگاه نمی کنند، ولی ایـن نـور مـرا بـه خـودش جلـب کـرد. جلوتـر رفتـم، دیـدم در باز اسـت، پیـش خود گفتم: اجازه دارم وارد بشـوم. وقتی وارد شـدم، دیدم جنازه ای رو ی زمین اسـت و رو ی آن هـم پارچـه ای کشـیده اند! یک وقت دیدم آقایی نورانی با چهرهای که در روایات ما توصیف شـده کنار این بدن نشسـته اسـت، سـلام کردم، متوجه شدم آقـا و مولایم، حجت بن الحسـن(عج) هسـتند. این قضیه در بیـدار ی اتفاق افتاده اسـت. میگویـد: دیـدم آقا نشسـته اند، فرمودنـد: محمدباقر دنبال مـن میگردی؟ مـن اینجـا هسـتم. گفتـم: آقا، اینجا بالای سـر این جنـازه چه می کنیـد؟ فرمودند: این خانم از دنیا رفته است، آمده ام در مراسمش شرکت کنم. پرسیدم: مگر این خانـم کیسـت؟ آیـا از اولیاء اسـت؟ امـام فرمودنـد: ایـن خانم در کشـف حجاب رضاخـان و دوران مبـارزه بـا حجـاب، هفت سـال از خانه اش بیـرو ن نرفت، برای  اینکـه مجبور می شـد حجابش را بـردارد، لذا کنـار پیکرش آمده ام.»16

تناسب با سن

یكـی از شـرایطی كـه انسـان ها دارنـد و متناسـب بـا آن بایـد آزمون هـای الهـی را بگذرانند، امكانات و ویژگی های دوران های مختلف زندگی آن هاسـت. خداوند انسـان را ابتـدا در شـرایط ضعف خلـق می‌كنـد؛و كم‌ كم از دوران طفولیت به جوانی می رسـد كه خداوند این دوران را زمان قوت ها و قدرت هـای انسـان قـرار داده اسـت؛و پس از طی شـدن دوران جوانـی، فرصـت بـه روزگار پیـری و بازگشـت ضعف هـای طفولیـت می رسـد خداونـد بـا قـدرت خـود مخلوقاتـش را آن گونـه كـه می خواهـد می آفرینـد؛ و بـه شـرایط آن هـا در هـر دوره آ گاه اسـت؛ در نتیجه امتحانات انسـان ها در دوره تكلیف كـه جوانـی و پیری اسـت، متفاوت و متناسـب با شـرایط دوره اسـت.
«خـدا همـان كـسی  اســت كــه شمــا را آفریــد در حالیكــه ضعیــف بودیــد؛ ســپس بعــد از ناتــوانی قوت بخشید و بـاز بعـد از قـوت، ضعـف و پیـری قـرار داد؛ او هـر چـه بخواهد می آفرینــد، و دانــا و تواناســت»17
در هـر شـرایط سـنی، امتحان های ویژهای وجـود دارد. به عنوان مثال: مسـأله غریـزه جنسـی و نیـاز بـه ازدواج در دوره جوانـی، یکـی از امتحان هـای خداونـد اسـت. در شـرایط فعلی جامعه بسیار ی از جوانان شکایت می کنند که نمی شود در این وضعیت پا ک بود؛ چراكه ما جوانیم و غریزه جنسی در اوج خود قرار دارد و شـرایط ازدواج هـم فراهم نیسـت. بلـه، در دوره جوانـی نیازهای جنسـی در اوج اسـت، ولـی در همیـن سـن، اراده و ایمـان نیز می توانـد در اوج قـرار بگیرد.
قدرت جـوان بـرای مبـارزه بـا ایـن وضعیـت سـامان داده شـده اسـت و خداونـد نیـز بـه او کمک می کند تا از گناه دور بماند. ا گر خداوند نیاز جنسـی را در این سـن به طور قـوی قـرار بدهـد و قـدرت مقابله بـا گناه را در انسـان قـرار ندهد، امتحان شـهوت  سـنخیتی بـا قـدرت مـا نـدارد؛و بـه این ترتیب گنـاه کـردن مجـاز خواهـد بـود. در صورتـی کـه این چنیـن نیسـت. خـدا قدرتی در جـوان و اراده او قـرار داده اسـت کـه می توانـد در برابـر گناه ایسـتادگی کنـد و پا ک بمانـد تا همسـر پا ک نصیب او شـود.
وهـب تـازه ازدواج کـرده بـود. زمانـی کـه در برابـر دعـوت امـام حسـین(ع) قـرار گرفـت، پذیرفـت و همـه لذت هـای حلالی کـه خدا بـه خاطـر جوانـی و ازدواج به او داده بـود را در مسـیر امـام حسـین(ع) زیر پا گذاشـت. نُه روز از عروسـی  وهب و هانیه می گذشت. آنها ماه عسل خود را در كربال، كنار امام حسین(ع) و خاندان ارجمنـد او گذراندنـد. سـرانجام، وهـب و هانیـه، در روز عاشـورا و در هفدهمیـن  روز عروسـی خود، به شـهادت رسـیدند.»18
زمانـی کـه چنین مطالبی از سـیره یاران امام حسـین(ع) بیان می شـود، برخی اعتـراض می کننـد و می گوینـد: آن هـا اصحـاب امـام حسـین(ع) بودنـد و ایشـان را دیدنـد و ایمـان آوردند.
اگر ما هم در آن شـرایط بودیم، چنیـن انتخابی می کردیم.

3- متنوع
قطعا ً ما شما را بـه چیـزى از تـرس و گرسـنگى و کاهـش امـوال و نفـوس و فرزنـدان مى‌آزمایـم. و تـو (اى پیامبـر) بـه شـکیبایان نو یــد ده»19
خداوند همه امتحانها را از یک نفر نمی گیرد. هر کس به واسطه شرایط رشد و معرفتـی کـه دارد، امتحـان متناسـب را خواهـد گذرانـد؛ ممکـن اسـت یـک نفـر بـه مسـأله مالی گرفتار شـود، دیگری بـه جنگ و دیگری به از دسـت دادن فرزند.

4- متناوب

برخی از امتحان هـا هسـتند کـه در دوره هـای مختلـف تکـرار می شـوند. بخشـی مربوط به تکالیف واجب و حرام است مانند: نماز، روزه و امثال آن، که خداوند در شـبانه روز یـا در مـاه مبـارک رمضـان بـه صـورت متنـاوب واجـب کـرده اسـت. بخـش دیگـر نیـز امتحاناتـی اسـت کـه بـرای شناختشـان بایـد نگاهـی بـه تار یخ بینداز یـم و بـا توجـه بـه حـوادث گذشـته بـه تکـرار آن واقعه پـی ببریم.

فراموشی توصیه های مهم

در طـول تار یـخ، رهبـران و پیشـوایان الهـی بـرای ادامـه مسـیر هدایـت و سـعادت توصیه هایـی را بـه یـاران و امـت خویـش نمودنـد؛ امـا متأسـفانه در برخـی مـوارد، امـت و پیروانشـان از ایـن امتحـان سـربلند بیـرو ن نیامدنـد. ماننـد: توصیـه مهـم رسـول خـد(ص) در روز غدیـر در مـورد والایـت امیرالمؤمنیـن(ع) .پیامبـر(ص)کـه مـورد قبـول همـه اسـت، دسـتور می دهـد هـر کـه جلـو رفتـه اسـت برگـردد و هـر کـه عقـب مانـده اسـت، برسـد و همـه مـردم را بـه دسـتور قاطـع پـروردگار20درآخرین حـج خـود جمـع می کند تا بـه آنها پیرو ی از علـی(ع) را به عنوان امـام بعد از خود توصیـه نمایـد و این گونـه وصیـت میکنـد: هـر کـه مـن مـولای اویـم بعـد از مـن علـی مـولای اوسـت.»21
چندیـن هـزار نفـر از مسـلمانان بـا حضـرت علـی(ع) بیعـت می کننـد ولی پس از رحلت پیامبر(ص) همه چیز فراموش می شـود، سـقیفه شـکل می گیرد و کسـی را از میـان خودشـان انتخـاب می کننـد و سـایرین مجبـور بـه بیعـت بـا او می شـوند.
وصیت های فراوانی که پیامبر(ص) در مورد جایگاه و شأن خاندان رسالت و اهلبیتـش به امت اسـلام می کند نیز مورد بی مهـری قرار می گیرد و اتفاق هایی در مدینـه می افتـد کـه مایه شرمسـاری امت اسـلامی می گردد. ادامه همیـن امتحان در کربـلا رخ می دهـد و بـاز هـم امت رسـول خدا(ص) کسـی کـه پیامبر بارهـا او را رو ی دوش خود سـوار می کرد را فرامـوش کردنـد و لکـه ننگیـن مـردودی در امتحـان الهـی بـه پیشانیشان  نشسـت .
در انقلـاب اسـلامی ایـران نیـز کـه بـا رهبـری امـام خمینـی(ره) شـکل گرفت، توصیه هـا و سـخنان راه گشـای ز یـادی در مـورد شـکل اداره حکومـت، ویژگی هـا و نـوع رفتـار مسئولین بـرای همـگان بـه خصـوص دولت مـردان و خـواص جامعـه داشـتند. توصیه هـای واضح و روشـن در مـورد تبعیـت از ولایت فقیـه و ضمانتی که برای سلامت در بحران ها به کشور می دهد و بسیار ی از توصیه های کاربردی دیگـر. صحیفه نور پر اسـت از توصیه و سـفارش های امام(ره) که همه آنها برگرفته از آیـات و روایات اسـت.
امروز بعـد از رحلت حضرت امـام(ره) ،یـاران دیریـن او مـورد آزمایـش قـرار گرفته انـد. اگـر امـروز بـه رفتار، زندگـی آنهـا و سـخنانی کـه بـه زبان می آورنـد نـگاه کنیم، می توانیـم بفهمیـم تـا چـه انـدازه در ایـن امتحـان موفق انـد.

دنیا طلبی خواص

عبدالرحمن از اولین افرادی بود که مسلمان شد. او به دعوت ابوبکر اسالم آورد.22 عبدالرحمن را فردی که دو هجرت انجام داده دانسته اند. او به دستور پیامبر(ص) ،همراه تعدادی از مسلمانان به حبشه هجرت کرد. پیش از هجرت پیامبر(ص) ،به مکه بازگشت و به همراه مسلمانان به مدینه رفت.23 مدینه، پیامبر(ص) میان مسلمانان پیمان برادری ایجاد کرد، برخی منابع پیمان و برادر ی عبدالرحمن را با عثمان24 برخی دیگر با سعد بن ربیع دانسته اند.25
اهـل سـنت، عبدالرحمـن را جـزء عشـره مبشـره می داننـد کـه پیامبـر بـه آنهـا وعـده بهشـت داد.26

جمع بندی
راز محبوبیت و جاودانگی امام حسـین (ع) در چیست؟
راز محبوبیت و جاودانگی امام حسـین(ع)  در این اسـت که ایشـان چنان در امتحان هـای الهـی، معرفـت و عمـل بـه دسـتورات الهی و صبـر و اسـتقامت را به همـه عالـم نشـان دادند کـه همه عالـم امکان را شـیفته خود سـاختند. ا گر کسی می خواهـد امـام حسـین(ع) را بشناسـد، کافـی اسـت او را در امتحان سـختی که خدا از او در کربلا گرفت، ببیند و گوش هایش را تیز کند تا صدای سیدالشهدا(ع) را در آخریـن لحظـات عمـر شـریفش بشـنود که رمـز محبوبیـت و جاودانگیاش را بـه زبان می آورد؛ آن وقت کـه با صدایی لرزان و ضعیف فرمود:
هـر کـس می خواهـد مانند امام حسـین(ع) محبوب همـه عالم باشـد، باید به قضای الهی راضی باشـد و در برابر مشـکلات صبر و اسـتقامت داشـته باشـد که در ایـن صورت، خدا بشـارت به اجر و پاداش بی حسـاب داده اسـت.27
 

هـر کـس کـه مـرام حسـینی داشـته باشـد و در مکتـب امـام حسـین(ع) درس آموختـه باشـد، ماننـد امـام حسـین(ع)  محبـوب زمیـن و زمـان می شـود.

شـهید محسـن حججـی کـه کسـی او را نمی شـناخت در طـی چنـد روز، تبدیـل بـه شـخصیت محبـوب و جاودانـه ای می شـود کـه همـه او را می شناسـند. او به امام حسـین(ع) اقتـدا کـرد و خـدا هـم او را هماننـد اربابـش محبـوب سـاخت.

لینک کانال دعا و اذکار : https://telegram.me/doagooo

درباره ی admin

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *