خانه / دین و اندیشه / پاداش و نعمت های بهشتی و دنیوی چه تفاوتهایی با هم دارند ؟

پاداش و نعمت های بهشتی و دنیوی چه تفاوتهایی با هم دارند ؟

در این پست از سایت ذکر و دعاهای قرآنی دعاگو 2agoo.com پاداش و نعمت های بهشتی و دنیوی چه تفاوتهایی با هم دارند ؟ را برای شما عزیزان قرار دادیم .

پاداش و نعمت های بهشتی و دنیوی چه تفاوتهایی با هم دارند ؟
پاداش و نعمت های بهشتی و دنیوی چه تفاوتهایی با هم دارند ؟

پاداش و نعمت های بهشتی و دنیوی چه تفاوتهایی با هم دارند ؟,نعمت های بهشتی و دنیا چه تفاوتی از هم دارند ؟,فرق نعمت های دنیوی و بهشتی,پاداش نعمت های بهشتی و دنیوی,نعمت های بهشت,نعمت های دنیوی,نعمت های دنیا و نعمت های آخرت

پاداش و نعمت های بهشتی و دنیوی چه تفاوتهایی با هم دارند ؟

پاداش و نعمت های بهشتی و دنیوی چه تفاوتهایی با هم دارند ؟
پاداش و نعمت های بهشتی و دنیوی چه تفاوتهایی با هم دارند ؟

پاداش‌ دنیوی هر چند بزرگ باشند فراتر از دنیا و نعمت‌های دنیوی؛ مانند مال، سرمایه، قدرت و… نیستند. با عنایت به آیات زیادی از قرآن کریم، پاداش اخروی با پاداش دنیوی قابل مقایسه نیست، همان‌گونه که دنیا با آخرت، قابل مقایسه نیست؛ چرا که ثواب و پاداش اخروی پایان ناپذیر است. اما با این وجود، می‌توان با استفاده از آیات و روایات، تفاوت‌هایی را بین آن دو در نظر گرفت از جمله:

1. نعمت‌های اخروی پرتوى از کمالات روحى‏ و صفای روح اهل ایمان خواهد بود و اختصاص به شخص خاص دارد، قابل انتقال و یا صرف نظر نخواهد بود، اما نعمت‌های دنیوی اختصاص به شخص خاصی ندارد، بلکه به طور کلى آماده براى عموم شده، هر کس بتواند از آنها استفاده خواهد برد .

2. نعمت‌هاى‏ دنیوى‏ اغلب از بین رفتنی و فنا پذیرند و نعمت‌های اخروى همه باقى و دایمی است.

3. نعمت‌هاى‏ دنیوى براى انسان، صاف و خالص نمى‏ماند، بلکه همواره به سبب عوارض و آفات با ناخالصی همراه مى‏گردد اما ناخالصی در نعمت‌های اخروی به هیچ وجه راه ندارد.

4. نعمت‌هاى‏ دنیوى‏ به مقدار لذّت آن، یا با غصه همراه است و یا غصه را به دنبال دارد. به عبارت دیگر هر لذّتى با المى باشد و هر سرورى آمیخته به اندوهى است.بر خلاف نعمت‌های اخروی که غصه و رنجی را به همراه ندارند.

5. نعمت‌هاى‏ دنیوى‏ هر قدر که باشد، از آن‌جا که فانى و زوال پذیر است، ناچیز خواهد بود. اما نعمت‌هاى بهشتی چون پاینده و دائمى است، عظیم و بزرگ است.


[1].«وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدینَ فیها وَ مَساکِنَ طَیِّبَةً فی‏ جَنَّاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَکْبَرُ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ»؛ خداوند به مردان و زنان باایمان، باغ هایى از بهشت وعده داده که نهرها از زیر درختانش جارى است جاودانه در آن خواهند ماند و مسکن ‏هاى پاکیزه‏اى در بهشت هاى جاودان (نصیب آنها ساخته) و (خشنودى و) رضاى خدا، (از همه اینها) برتر است و پیروزى بزرگ، همین است، توبه، 72؛ «انْظُرْ کَیْفَ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ وَ لَلْآخِرَةُ أَکْبَرُ دَرَجاتٍ وَ أَکْبَرُ تَفْضیلا.» ببین چگونه بعضى را (در دنیا بخاطر تلاششان) بر بعضى دیگر برترى بخشیده‏ایم درجات آخرت و برتریهایش، از این هم بیشتر است، اسراء، 21.

[2].«وَ لَلْآخِرَةُ خَیْرٌ لَکَ مِنَ الْأُولى»؛ و مسلّماً آخرت براى تو از دنیا بهتر است، ضحی، 4. 

[3]. حسینى همدانى نجفى، محمد، درخشان پرتوى از اصول کافى،‏ ج 4، ص 63 – 64، چاپخانه علمیه قم، قم، چاپ اول،1363 ش.

[4]. «بادروا آجالکم باعمالکم و ابتاعوا ما یبقى لکم بما یزول عنکم». تمیمى آمدى، عبد الواحد، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم،‏ محقق، مصحح، درایتى، مصطفى، ص 157،‏ دفتر تبلیغات، قم، چاپ اول، 1366 ش؛ اصفهانى، مجلسى اول، محمد تقى، لوامع صاحبقرانى مشهور به شرح فقیه، ج 5، ص 276،‌ مؤسسه اسماعیلیان، قم، چاپ دوم، 1414 ق؛ آقا جمال خوانسارى، محمد بن حسین، شرح آقا جمال خوانسارى بر غرر الحکم و درر الکلم،‏ محقق، مصحح، حسینى ارموى محدث، جلال الدین،‏ ج 3، ص 246، دانشگاه تهران، تهران، چاپ چهارم، 1366 ش.

[5]. «بعوارض الآفات تتکدّر النّعم». تصنیف غرر الحکم و درر الکلم،‏ ۱۰۱، ح ۱۷۶۰.

[6]. شرح آقا جمال خوانسارى بر غرر الحکم و درر الکلم، ج ‏3، ص 215.

[7]. «بقدر اللذّة یکون التغصیص». غرر الحکم و درر الکلم، همان.

[8]. غرر الحکم و درر الکلم، همان؛ شرح آقا جمال خوانسارى بر غرر الحکم و درر الکلم، ج ‏3، ص 216، ج ‏1، ص 91.

[9]. «کُلُ‏ فَانٍ‏ یَسِیر». غرر الحکم و درر الکلم، ص 506.

[10]. شرح آقا جمال خوانسارى بر غرر الحکم و درر الکلم، ج ‏4، ص 526.

*********************************

پاداش و نعمت های بهشتی و دنیوی چه تفاوتهایی با هم دارند ؟
پاداش و نعمت های بهشتی و دنیوی چه تفاوتهایی با هم دارند ؟

اگر آنچه كه در بهشت هست، از نوع آن چيزهايى است كه در دنيا است، این سؤال پیش خواهد آمد که آنجا هم انسان دچار دلزدگى و خستگى خواهد شد. امّا در بهشت انسان به چيزى مى ‏رسد كه عين خواسته نهايى او است و آن كمال مطلق است؛ به طورى كه بعد از آن كمالى نيست كه انسان در آرزوى مافوق آن باشد. قرآن هم ظاهراً براى همين نكته بوده كه اين تعبير را درباره بهشت مى‏ كند: «لايَبْغُونَ عَنْها حِوَلًا» (1)؛ برعكس نعمت‏ هاى دنيا- كه وقتى داشته باشد خسته و طالب تحوّل و تجدّد مى ‏شود- اگر به انسان چيزى بدهيم كه ماوراى آن چيزى نيست و آن، «همه چيز» باشد، ديگر خستگى معنا ندارد.

اينجا است كه اهل معرفت معتقدند: مطلوب واقعى انسان (يعنى آنچه كه در آرزوى انسان است) غير از غريزه‏ ها است. غريزه حساب ديگرى است؛ يك نيروى تقريباً مادّى و حيوانى است كه انسان را مى‏كشاند. آن چيزى كه به صورت هدف و ايده و كمال آرزو در انسان واقعاً وجود دارد، غير از خدا هيچ چيز نيست.

حافظ مى‏ گويد:

         روشن از پرتو رويت نظرى نيست كه نيست          منّت خاك درت بر بصرى نيست كه نيست‏

         ناظر روى تو صاحب نظرانند آرى                        سرّ گيسوى تو در هيچ سرى نيست كه نيست‏

يا سعدى مى ‏گويد:

         به جهان خرّم از آنم كه جهان خرم از اوست         عاشقم بر همه عالم كه همه عالم از اوست‏

         نه فلك راست مسلّم نه ملك را حاصل                آنچه در سرّ سويداى بنى‏آدم از اوست‏

آنچه كه در سّر سويداى بنى ‏آدم مى ‏دانند، همين است كه او جز با خداى خودش با هيچ جا پيوند واقعى ندارد؛ با هر چه پيوند داشته باشد، پيوندى است موقّتى و مجازى؛ و روزى اين پيوند را خواهد بريد. (2)

* آيت اللَّه العظمی جوادى آملى‏

ما اگر معناى ثبات را از سكون جدا كنيم و براى ما روشن شود كه به دارالقرار مى ‏رسيم، اين سؤال براى ما مطرح نيست.

ما يك ساكن داريم و يك ثابت. مثلًا درختى اينجا ساكن است، امّا بالاخره از بين مى ‏رود. امّا معادلات رياضى ثابت هستند و زمان ندارند. نه در مكان خاصى و نه در زمان خاصى قرار دارند. قضاياى رياضى نه در مكانى هستند كه بشوند متمكّن و نه تاريخ و زمان دارند كه بشوند متزمّن.

اگر چيزى نه زمان ‏دار بود و نه مكان ‏دار، ثابت است و نه ساكن. انسان هم كه به دار ثبات و دارالقرار مى ‏رسد، خستگى و دلزدگى براى او معنا ندارد؛ زيرا آنچه ملال آور است، ركود و سكون است، نه ثبوت و لذت دائمى.

* حضرت آيت اللَّه حسن زاده آملى‏

به فرموده خداى متعال: «لَهُمْ ما يَشاؤُنَ فِيها» (3)؛ [در بهشت‏] براى آنان هر چه بخواهند حاضر است.

اين آيه و آيات مشابه، دلالت مى ‏كند كه خواسته‏ هاى نفس در عالم آخرت، به انشاى (ايجاد) او است، بلكه همه لذّت ‏ها و رنج‏ هاى او در آن عالَم از مقوله فعل ‏اند، نه انفعال.

لذّت ‏هاى دنيوى همه از قبيل انفعال ‏اند؛ يعنى از خارج بر نفس وارد مى ‏شوند و در وى اثر مى ‏كنند. برخلاف لذت ‏هاى آخرت كه از باب فعل و تأثير و انشاى نفس ‏اند. در روايت آمده است: فرشتگان بايد از اهل بهشت اجازه بگيرند تا بر آنان وارد شوند و بالاترين سلطنت ‏ها همين است كه اهل بهشت، هر چه اراده كنند، بشود.

آنچه ملالت و خستگى را به دنبال دارد، انفعال نفسانى است؛ نه فعل و تأثير و انشاى نفس؛ و لذا در عالم آخرت، هيچ گونه خستگى و مَلالتى وجود ندارد. (4)

در پايان گفتنى است: آدمى آن گاه از لذتى دلزده مى ‏شود كه رفته رفته خسته شود و لذت او رو به كاهش باشد. اما اگر خستگى بر انسان عارض نشود و همچنان آدمى در اوج لذت باشد، احساس دلزدگى براى او پيش نمى‏ آيد و اين همان ويژگى نعمت ‏هاى بهشت و لذت ‏هاى بهشتيان است كه خداوند متعال به لطف و كرامت خود به تمامى مؤمنان درستكار و بندگان دوستدارش نصيب مى ‏فرمايد.

لینک کانال دعا و اذکار : https://telegram.me/doagooo

درباره ی admin

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *