خانه / مطالب متفرقه / معنی فارسی اسماءالله (اسم های اعظم خداوند)

معنی فارسی اسماءالله (اسم های اعظم خداوند)

در این پست از سایت ذکر و دعاهای قرآنی دعاگو 2agoo.com معنی فارسی اسماءالله (اسم های اعظم خداوند) را برای شما عزیزان قرار دادیم .

معنی فارسی اسماءالله (اسم های اعظم خداوند)
معنی فارسی اسماءالله (اسم های اعظم خداوند)

معنی فارسی اسماءالله (اسم های اعظم خداوند),معنی کامل اسم های اعظم خداوند,معنی تمام اسماء الهی,ترجمه فارسی اسماء الهی,معنای کامل اسماء الهی,معنی اسماءالله,معنی و مفهوم اسماء الحسنی

معنی فارسی اسماءالله (اسم های اعظم خداوند)

رحمان :بخشایشگر، بخشنده نعمت به همه موجودا 
رحیم :مهربان ، پاداش دهنده در مقابل اعمال نیک بندگان 
ملک :مالک ، پادشاه ، صاحب همه چیز 
قدوس :پاک 
سلام :سلامت و پاک ، درود 
مؤمن :امان دهنده ، ایمن کننده 
مهیمن :نگهبان عالم ، آگاه بر احوال و رازها 
عزیز :ارجمند ، صاحب عزت ، گرامی 
جبار :غلبه کننده ، جبر کننده 
متکبر :صاحب غرور، خود را بزرگ داند و به برهانقاطع خود ظاهر شود وبه تدبیر کسی کار نکند 
خالق :خلق کننده، آفریدگار عالم ، بوجود آورنده 
بارئ :آفریننده موجودات ، آفریننده 
مصور :صورت دهنده ، نگارنده 
غفار :آمرزنده ، بسیار بخشنده 
قهار :قهر کننده ، بسیار خشم کننده ، غضب کننده ، چیره شونده 
وهاب :بسیار بخشنده 
رزاق :روزی رساننده 
رازق :روزی دهنده 
فتاح :گشایش دهنده ، گشاینده 
علیم :بسیار دانا ، عالم 
قابض :قبض کننده 
باسط :وسعت دهنده 
خافض :خوار کننده 
رافع :بلند کننده ، برتری دهنده 
معز :عزیز کننده ، ارجمند کننده ، عزت دهنده 
مذل :ذلیل کننده ، خوار کننده 
سمیع :شنوا 
بصیر :بینا 
حکم :داوری کننده 
عدل :دادگر و شایسته 
لطیف :نرم و مهربان 
خبیر :آگاه ، خبر دار از همه چیز 
حلیم :بردبار ، صبور 
عظیم :بزرگ ، صاحب عظمت 
غفور :آمرزنده 
شکور :سپاس دارنده نیکان 
علی :بلند مرتبه 
کبیر :بزرگ 
حفیظ :حافظ ، نگهدار 
مقیت :قوت دهنده ، نگهدارنده 
حسیب :حساب کننده ، حسابگر 
جلیل :با شکوه ، دارنده جلال ، گرانقدر 
کریم :کرامت کننده ، گرامی کننده ، بخشنده ، صاحب کرم 
رقیب :مراقبت کننده 
مجیب :اجابت کننده ، برآورنده 
واسع :وسعت دهنده ، وجودی که علم و قدرت ورحمتش همه جا را فرا گرفته 
حکیم :کاردان ، صاحب حکمت 
ودود :دوستدار بندگان ، خواستار خیر و نیکی برای همه 
مجید :پر آوازه ، صاحب مجد و بزرگواری 
باعث :برانگیزاننده (مردگان از قبرو…) ، فرستنده پیامبران ، 
کسی که مبعوث کرد رسولان را 
شهید :شاهد ، گواه ، بیننده 
حق :راست و درست 
وکیل :نماینده ، اختیار دار، عهده دار امور بندگان و موجودات 
قوی :نیرو مند ، توانا 
متین :استوار 
ولی :سرپرست ، دوست 
حمید :ستوده ، کسی که سزاوار حمد و ثناست 
محصی :شماره کننده ، کسی که مقادیر و اندازه هر چیز 
را می داند ، دریافت دارنده 
مبدئ :پایه گذار ، آغاز کننده 
معید :باز آورنده ، برگرداننده هر چیز از عدمش ، اعاده کننده 
محیی :حیات دهنده ، زنده کننده 
ممیت :میراننده ، جان ستاننده 
حی :زنده 
قیوم :پاینده 
واجد :دارا 
ماجد :بزرگی آفرین ، پر آوازه کننده ، مجد دهنده 
واحد :یگانه ، یکتا 
صمد :بی نیاز 
قادر :توانا 
مقتدر :صاحب اقتدار ، قدرتمند 
مقدم :پیشی دهنده 
مؤخر :به تأخیر اندازنده 
اول :نخستین ، وجودی که از هر چیز پیشی دارد 
آخر :باقی ، آخرین ، پس از همه هست 
ظاهر :آشکار ، پیدا ، نمایان 
باطن :اندرون هر چیز ، پنهان از چگونگی ، وجودی که احاطه بر 
ذاتش غیر ممکن است وحقیقت هر چیز است 
والی :سرپرست هر چیز ، یاور 
متعالی :برتر 
بر :نیکوکار ، سرچشمه نیکی 
تواب :توبه پذیر 
منتقم :انتقام گیرنده 
عفو :گذشت کننده ، معاف کننده گناهان 
رؤوف :بسیار مهربان ، صاحب رأفت 
مالک الملک :صاحب همه چیز 
ذوالجلال والاکرام :صاحب بزرگواری و کرامت 
مقسط :دادگر 
غنی :بی نیاز 
مغنی :بی نیاز کننده 
مانع :بازدارنده 
ضار :ضرر رسان (به اهل عصیان ) 
نافع :منفعت دهنده ، سود رسان 
نور :روشنی ، فروغ ، روشنی بخش 
هادی :هدایت کننده 
بدیع :ابداع کننده 
باقی :پاینده ، ماندنی 
وارث :ارث برنده ، مالک نهایی 
رشید :کامل ، راهنمایی و تعالی دهنده 
صبور :شکیبا ، بردبار 
معین :یاور، یاری کننده 
هازم :فراری دهنده 
هو :او 
واصل :وصل کننده 
واعظ :اندرز دهنده 
واقف :آگاه 
وحید :یگانه 
وهاب :هبه کننده ، بسیار بخشنده 
واهب :عطا کننده 
وفی :وفا دار 
وافی :وفا کننده ، تمام و کامل 
وتر :تنها 
نعم النصیر :بهترین یاور و پشتیبان 
نعم المولی :بهترین آقا و سرور 
نعیم :نعمت دهنده 
ناعم :انعام کننده 
ناجی :نجات دهنده 
ناصر :یاری کننده 
نفاح :آرامش دهنده ، بسیار سود رساننده ، کثیرالعطایا 
نصیر :یار و هوادار 
ناهی :نهی کننده 
ناظر :بیننده و گواه 
نبیل :هوشیار ، با ذکاوت ، بلند همت ، با شکوه 
مستعان :یاری رسان ، کسی که از او یاری خواهند 
معبود :مورد ستایش ، پرستش شده 
محمود :ستوده 
متعال :بلند پایه 
مبتدع :بوجود آورنده نو 
ممتحن :آزمایش کننده 
معافی :عافیت بخش ، بهبودی دهنده 
معروف :سرشناس ، شناخته شده 
ملقن :تلقین کننده، رساننده 
منان :بسیار نیکویی کننده ، بسیار نعمت دهنده 
منول :راه و روش دهنده 
مکمل :به پایان رساننده 
مقسم :قسمت کننده ، پخش کننده 
محبوب :دوستداشتنی 
معلم :آموزنده 
معلن :آگاهی دهنده ، معلوم کننده 
مرتاح :در آسایش ، بانشاط ، آسوده خاطر 
مختار :صاحب اختیار 
مهون :آرامش دهنده 
مهلک :هلاک کننده 
منیع :بسیار ارجمند ، محکم و استوار 
مؤید :تأیید و تقویت کننده ، نگهدار 
مولی :پیشوا ، سرور 
مؤلف :گرد آورنده ، انس دهنده 
ماکر :مکر کننده 
متقن :محکم و استوار کننده 
مدمر :نابود کننده ، دمار برآورنده 
مجلب :جلب کننده 
مناح :بسیار دهنده ، سخاوتمند 
مانح :دهنده 
منیل :به مقصود رساننده 
منجی :‌نجات دهنده 
منذر :‌بیم دهنده 
منور :روشن کننده 
منزل :فرود آورنده 
ممهل :مهلت دهنده 
ملهم :الهام کننده 
مکین :توانا و برجا 
مکرم :بخشنده ، کرم کننده 
مقلب :تغییر دهنده ، دگرگون کننده 
مقضی :روا کننده 
مفصل :‌جدا کننده 
معظم :بزرگ کننده 
معقب :پوینده ، تعقیب کننده ، در پس افکننده 
مخلص :‌رها کننده 
مبدل :تبدیل کننده 
محول :متحول کننده 
محسن :نیکویی کننده ، احسان کننده 
مطعم :سیر کننده ، اطعام کننده 
مصلح :سازش دهنده ، اصلاح کننده 
مرسل :ارسال کننده ، فرستنده پیامبران 
مرشد :ارشاد کننده ، براه آورنده 
مذکر :بیاد آورنده 
مدرک :درک کننده ، دریافته 
میسر :راه باز کننده ، آسان کننده 
مهذب :تهذیب دهنده ، پاک کننده از عیوب 
ممیط :دوری کننده 
منیف :مرتفع و بلند 
منیب :بازگشت دهنده ، انابه دهنده ، توبه دهنده 
منیر :روشنی دهنده 
مدبر :تدبیر کننده 
مفید :سود بخش 
مفرج :راه باز کننده ، فرج بخش 
مغیث :به فریاد رسنده 
معطی :عطا کننده 
مسبب :فراهم آورنده 
مسیر :سیر دهنده 
مزین :زینت دهنده 
مرضی :راضی کننده 
مرغب :راغب کننده 
محذر :ترساننده 
محیل :چاره کننده ، فریب دهنده 
مجزی :جزا دهنده 
مجیب :اجابت کننده ، برآورنده ، جواب دهنده 
مجیر :پناه دهنده 
مبین :آشکار کننده ، بیان کننده 
مبشر :بشارت دهنده 
ماحی :محو کننده (گناهان) 
مضل :گمراه کننده 
مطهر :پاک کننده 
مرتب :نظم دهنده 
محیط :احاطه کننده 
متبر :ویران کننده 
مبیر :هلاک کننده 
ملی :توانگر 
لا اله الا الله :نیست خدایی مگر الله 
لا اله الا هو :نیست خدایی مگر او 
لاحق :آمده ،‌ رسیده ، رساننده ، ملحق شده ، پیوسته 
کاشف الضر :برطرف کننده بدیها 
کائن :پدید آورنده 
کفیل :کفالت کننده ، ضامن ، عهده دار 
کافی :کفایت کننده 
قاصم الجبارین :شکننده سرکشها 
قادر متعال :توانای بلند پایه 
قاصم :شکننده 
قاسم :‌قسمت کننده 
قدیم :دیرین 
قاضی :داور 
قدیر :توانا 
قریب :نزدیک 
فکاک الرقاب :رهاننده از گناه 
فعال :بسیار عمل کننده 
فاضل :دانا ، فضل کننده 
فاصل :جدا کننده 
فالق :آفریدگار صبح 
فاتق :شکافنده 
فائق :برگزیده ، چیره شونده 
فارق :جداکننده (حق و باطل ) ، پراکنده کننده 
فارج :باز کننده 
فتاح :گشایش دهنده 
فاخر :نازنده 
فاطر :آغاز کننده ، بنیانگذار ، آفریننده ، شکافنده 
فاتح :گشاینده ، پیروز 
غالب :غلبه کننده 
غیاث :فریاد رس 
عماد :تکیه گاه 
عادل :دادگر ، منصف 
علام :بسیار آگاه 
عالم :دانا 
عاصم :‌حفظ کننده ،‌ باز دارنده ، نگهدارنده 
عالی :‌بسیار خوب 
عطوف :‌مهربان 
عظیم :‌بسیار بزرگ 
عنی :عنایت کننده 
ظهر اللاجین :پشتیبان پناه آورندگان 
ظهیر :پشتیبان 
طاعم :خوراننده 
طالب :خواهان 
طاهر :پاک 
طهور :پاک کننده 
طیب :پاکیزه و طاهر 
ضامن :عهده دار 
ضیاء :روشنی 
صادق :راستگو 
صدوق :بسیار راستگو 
صدیق :دوست 
صانع :سازنده 
صالح :شایسته 
صباح :روشن کننده بامداد 
صاحب :دارنده خلق ، یار 
صابر :بردبار 
شدید العقاب :سخت کیفردهنده 
شامخ :سرفراز ، بلند 
شافق :بسیار مهربان 
شفیق :مهربان 
شافع :شفاعت کننده ، یاری کننده 
شافی :شفا دهنده 
شفیع :خواهش پذیر، شفاعت کننده 
شریف :بلند مرتبه 
سمیع الدعا :شنونده نیایش 
سبحان :منزه از هر بدی 
سامع :شنوا 
سدید :استوار 
سرمد :همیشه ، پیوسته 
سعید :خوشبخت 
سابغ :فراخی و رفاه دهنده 
سابق :پیشین 
سامر :دلداری دهنده 
سامح :گذشت نموده ، بخشنده 
سموح :درگذرنده 
سبوح :مورد تسبیح و دعا 
سریع :شتابنده 
ساتر :پوشنده 
ستار :پوشاننده 
سند :دلیل ، پشتیبان و حامی 
سخی :کریم 
زاکی :پاکیزه کننده 
زکی :پاکیزه 
رفیع الدرجات :بالابرنده درجات 
راشد :‌راهنما 
راصد :رصد کننده ، مراقب 
راضی :خشنود 
رافد :کمک کننده ، یاری گر 
راتق :پیوند دهنده ، اصلاح کننده 
راحم :رحم کننده ، مهربانی کننده 
رفیع :بلند پایه 
رفیق :دوست 
رباه :پرورش دهنده 
رائی :نمایاننده 
رکن:اساس ، تکیه گاه 
روح :جان ، فرمان 
رب :پروردگار ، تربیت کننده ، مربی 
ذوالقوة المتین :دارای نیروی استوار 
ذوالمعارج :صاحب بلندیها 
ذوالجلال :صاحب بزرگی 
ذوالعرش :دارنده عرش 
ذوالبطش :صاحب خشم ، غلبه دارنده 
ذی الطول :دارنده برتریها 
ذارئ :آفریننده ، افزون کننده 
ذخر :سرمایه ، اندوخته ، ذخیره 
ذاکر :به یاد آورنده 
دیموم :پایدار کننده 
دیهان :باریک بین 
دیهور :تیز هوش 
دلیل :راهنمایی کننده 
دیان :جزا دهنده ، قهار 
دیوم :دوام دهنده ، پایداری دهنده 
دانی :نزدیک 
داعی :دعوت کننده به سوی خود 
دافع :دور کننده ( بدیها) 
دائم :همیشگی ، باقی و پایدار 
دارئ :‌آگاه ، نوازش کننده ، خداوند نعمت 
داحی :‌گستراننده زمین 
دال :‌دلالت کننده ، راهنما به نیکویی 
دهر :‌همیشه و بی پایان 
خیر الناصرین :نیکوترین یاری کنندگان 
خلاق :از نیستی به هستی آورنده 
خفیر :‌امان دهنده ، نگاهبان 
خیر :نیکوکار 
حنان :بخشاینده ، رحمت کننده ، کسیکه می پذیرد و قبول می کندذوالمرحمة 
حامد :ستوده کننده ، ستاینده 
حاکم :حکم کننده ، فرمان دهنده 
حاشر :گرد آورنده 
حاضر :حاضر ، باشنده ، آماده بکار ، شاهد 
حامی :پشتیبان 
حاسب :حساب کننده 
حلیم :بردبار 
حافظ :‌نگهدار ، نگاهدارنده 
حبیب :‌دوست و معشوق 
حفی :تیمار کننده ، بسیار نوازش کننده 
جامع :گردآورنده ، فراهم کننده 
جواد :بخشنده ، صاحب جود و کرم 
جلال :عظمت ، بزرگی، گران قدر 
جمیل :زیبا ، نیکو سیرت 
جزیل :‌فراوان دهنده 
جلی :آشکار 
برهان :حجت و دلیل 
باذل :بذل کننده ، بخشنده 
بعید :‌دور (‌از ادراک )‌ 
باطش :حمله کننده 
بطاش :حمله کننده 
بادی :آغاز کننده ، آشکارسازنده 
بائن :‌هویدا 
بدوح :مهربان( نام یک فرشته نیز هست و فعل بدوح به معنای شکافتن می باشد و بدوح نام خداوند است به معنای مهربان ) 
باذخ :بلند مرتبه 
بار :بسیار نیکوکار و خیر 
آلهنا :خدای ما 
اسمع :شنوا تر 
اقدم :پیش قدم تر 
امجد :پر آوازه تر 
اجود :بخشنده تر 
اصدق :راستگو تر 
اعدل :درستکار تر ، عادل تر 
امان :پناه 
اعلم :داناتر 
اعلی :برتر 
اشفع :خواهش پذیرنده تر 
احکم :بهترین حکم کننده 
امین :امانت دار ، راز نگهدارنده 
انیس :انس دهنده 
اعظم :‌بزرگ تر 
اکرم :بخشنده تر 
احسن :نیکو تر 
اسرع :سریع تر 
اواب :مورد مراجعه بندگان ، محل رجوع بندگان (‌ جهت هر چیزدعا ، شکایت ، توبه ..) 
الله :‌جامع صفات حق ، خداوند 
الهی :پروردگار من ، اله من 
احد :یگانه 
اله :خدا 
الف :مأنوس شونده ، انس گیرنده 
آمر :دستور دهنده 
ایل :‌خداوند بلند پایه ، دلالت بر قوة‌ و اقتدار واژه سریانی 
ابدی :همیشگی 
ازل :نخستین 
اسم :نام خداست 
اجل :برتر از همه 
اعز :گرامی تر 
اطهر :پاک تر از همه 
ارحم :‌بخشنده تر از همه 
اکبر :بزرگتر از همه 
ابصر :بینا تر از همه 
ارفع :بلند پایه تر از همه 
اشرف :شریفتر ، آبرومند تر از همه 
ازکی :پاکتر از همه 
مبید :هلاک کننده 
مقیل :عفو کننده 
مقیل العثرات :عفو کننده لغزشها 
مسبب الاسباب :فراهم آورنده سبب ها ( وسیله ساز ) 
مفتح الابواب :گشاینده درهای بسته 
مجمل :آراینده ، تحسین کننده ، درهم کننده پراکندگی 
سامع الاصوات :شنونده صدا ها 
مجیب الدعوات :اجابت کننده دعاها 
منجح الطلبات :برآورنده خواهشها 
قاضی الحاجات :روا کننده حاجات 
منزل البرکات :نازل کننده برکات 
راحم العبرات :رحم کننده به چشمان گریان 
کاشف الکربات :برطرف کننده غمها 
ولی الحسنات :دوستدار نیکی ها 
مؤتی السؤلات :عطا بخش سائلان 
محیی الاموات :حیات بخش مردگان 
جامع الشتات :جمع آورنده پراکندگی ها 
سابغ النعم :فراخ دهنده نعمات 
دافع النقم :برطرف کننده رنجها 
بارئ النسم :آفریننده انسان 
جامع الامم :جمع کننده ملتها 
شافی السقم :شفا بخش دردها 
خالق النور والظلم :خالق نور و تاریکی ها 
اجود الاجودین :بخشنده ترین بخشندگان 
اکرم الاکرمین :کریم ترین کریمان 
اسمع السامعین :شنواترین شنوندگان 
ابصر الناظرین :بینا ترین بینندگان 
جار المستجیرین :پناه ده پناه آورندگان 
امان الخائفین :ایمنی بخش ترسندگان 
ولی المؤمنین : 
دوستدار ایمان آورندگان 
غیاث المستغیثین :فریادرس فریاد خواهان 
غایة الطالبین :منتهای مقصود طالبان 
صاحب کل غریب :یار غریبان 
مونس کل وحید :مونس بی کسان 
ملجأ کل طرید :پناه هر طرد شده 
مأوی کل شرید :جایگاه آوارگان 
حافظ کل ضاله :نگهدار گمشدگان 
مغنی الباعث الفقیر :بی نیاز کننده فقرا 
عصمة الخائف المستجیر :نگهدار پناهندگان ترسان 
مرسل الریاح :فرستنده بادها 
فالق الاصباح :شکافنده صبح 
باعث الارواح :برانگیزنده ارواح ( از قبر ) 
یا ذا الجود و السماح :ای صاحب جود و بخشش 
یا ذوالاحیان :ای صاحب زمانها

لینک کانال دعا و اذکار: https://telegram.me/doagooo

درباره ی admin

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *