خانه / مطالب متفرقه / آیا راه بهشت از جهنم می‌گذرد ؟ اختيار کامل ائمه اطهار (ع) برای شفاعت بندگان

آیا راه بهشت از جهنم می‌گذرد ؟ اختيار کامل ائمه اطهار (ع) برای شفاعت بندگان

در این پست از سایت ذکر و دعاهای قرآنی دعاگو 2agoo.com آیا راه بهشت از جهنم می‌گذرد ؟ اختيار کامل ائمه اطهار (ع) برای شفاعت بندگان را برای شما عزیزان قرار دادیم .

آیا راه بهشت از جهنم می‌گذرد ؟ اختيار کامل ائمه اطهار (ع) برای شفاعت بندگان
آیا راه بهشت از جهنم می‌گذرد ؟ اختيار کامل ائمه اطهار (ع) برای شفاعت بندگان

آیا راه بهشت از جهنم می‌گذرد ؟ اختيار کامل ائمه اطهار (ع) برای شفاعت بندگان,عبور راه بهشت از جهنم,اختیار اهل بیت (ع) برای شفاعت بندگان,انسان ها برای ورود به بهشت باید از جهنم عبور کنند,راه بهشت از جهنم

آیا راه بهشت از جهنم می‌گذرد ؟ اختيار کامل ائمه اطهار (ع) برای شفاعت بندگان

آيت‌الله العظمی مظاهری در ادامه مبحث«ياد معاد، مانع سقوط انسان» عنوان كرد: از آيات نورانی قرآن كريم استفاده می‌شود كه راه بهشت از جهنم می‌گذرد و همه انسان‌ها بايد آن راه را طى كنند و گريزی از آن ندارند. سپس، اگر بهشتى باشند از جهنم می‌گذرند و به بهشت می‌رسند و اگر جهنمى باشند، نمی‌توانند از جهنم خارج شوند: «وَ انْ مِنْكُمْ الا وارِدُها كانَ عَلى‏ رَبكَ حَتْماً مَقْضِياً ثُم نُنَجى الذينَ اتقَوا وَ نَذَرُ الظالِمينَ فيها جِثِياً: و همه شما وارد جهنم مى‏شويد، اين امرى است حتمى و قطعى بر پروردگارت، سپس آنها را كه تقوا پيشه كردند از آن رهایى مى‏بخشيم و ستمگران را كه به زانو در آمده‏اند در آن رها مى‏سازيم».

همه انسان‌ها در قيامت از جهنم عبور می‌كنند

وی ادامه داد: بنابراين، اينكه در بين عوام مشهور شده كه پلی در قيامت تعبيه شده است و همه بايد از روی آن پل بگذرند، صحيح نيست و گفته‌هايی كه در اين زمينه وجود دارد، نظير اينكه شاعر می‌گويد: «هر كه از پل بگذرد، خندان بود»، يك مثال عوامانه بيش نيست، بلكه منظور آن است كه راه بهشت از جهنم می‌گذرد؛ بر اساس اين آيه شريفه، همه از جهنم رد می‌شوند و خداوند متعال، شيعيان متقی، يعنی كسانی كه علاوه بر شعار و اعتقاد قلبی، در عمل نيز شيعه و پيرو اهل بيت(ع) بوده‌اند را نجات می‌دهد. گويا جهنم حيات دارد، حرف می‌زند و شيعه واقعی را می‌شناسد كه آنان به سلامت از جهنم می‌گذراند.

اين مرجع تقليد تصريح كرد: اما كسانی كه در دنيا ستمگر بوده‌اند، يعنی به خود، به خداوند يا به مردم، ظلم كرده‌ و در واقع متقی نبوده‌اند، در جهنم می‌مانند و هنگام عبور از جهنم، يارای رفتن ندارند، زانوهايشان خم می‌شود و در قعر جهنم فرو می‌روند. به عبارت ديگر جهنم آن‌ها را می‌بلعد، خداوند تعالی می‌فرمايد: در قيامت هر امتی پشت سر امامش حاضر می‌شود: «یَومَ‏ نَدْعُوا كُل اناسٍ بِامامِهِمْ فَمَنْ اوتِىَ كِتابَهُ بِیَمينِهِ فِاولئِكَ یَقْرَءُونَ كِتابَهُمْ وَ لا یُظْلَمُونَ فَتيلًا وَ مَنْ كانَ فى‏ هذِهِ اعْمى‏ فَهُوَ فِى الْاخِرَةِ اعْمى‏ وَ اضَل سَبيلًا: روزى كه هر گروهى را با پيشوايشان مى‏خوانيم، كسانى كه نامه عملشان به دست راستشان داده مى‏شود آن را مى‏خوانند و به اندازه رشته شكاف هسته خرمایى به آنان ستم نمى‏شود اما كسى كه در اين جهان (از ديدن حق) نابيناست در آخرت نيز نابينا و گمراه‌تر است».

جهنم كسانی را كه در دنيا صراط هدايت را نيافته‌اند، می‌بلعد

وی ادامه داد: طبق اين آيه شريفه، كسانی كه در اين دنيا راه را گم كرده و در واقع، باطن آنان نابينا بوده است، در قيامت نيز راه را گم می‌كنند و در جهنم فرو می‌روند. اما آنان كه در دنيا بينا بوده‌اند و صراط هدايت و رستگاری كه همان راه اهل بيت(ع) است را يافته‌اند و در آن راه حركت كرده‌اند، در قيامت نيز در صراط هدايت و به دنبال امامان و پيشوايان خود، به بهشت می‌روند؛ به اين معنا كه اميرالمؤمنين(ع) يا يكی از ائمه طاهرين(ع) به جلو می‌روند و شيعيان به دنبال آن انوار مقدس حركت می‌كنند. بديهی است وقتی آتش به امامان می‌رسد، اظهار ادب می‌كند و ايشان بلافاصله به بهشت وارد می‌شوند. اما كسانی كه ولايت حضرت علی(ع) را ندارند و به عبارت ديگر كسانی كه در دنيا از آن حضرت پيروی نداشته‌‌اند، در جهنم می‌مانند و گم می‌شوند و جهنم آن‌ها را می‌بلعد.

اين استاد اخلاق بيان كرد: در قضيه عبور همگانی از جهنم، نكته دقيقی وجود دارد و آن اين است كه باطن اين دنيا همان آخرت است و ظاهر آخرت، اين دنياست و در حقيقت، دنيا و آخرت مانند يك سكه دو رو عمل می‌كنند؛ به اين معنا كه هر كس در دنيا بتواند نفس اماره را مطيع خود كند و از صفات رذيله بگذرد و هوی و هوس و شيطان درون و شيطان برون را تحت كنترل خود در آورد، در قيامت می‌تواند از آتش جهنم بگذرد. اما كسانی كه در اين دنيا تسليم نفس اماره شده و در اثر تبعيت از هوی و هوس نابود شده‌ و غرق در تجمل‌گرايی شده‌اند و صفات رذيله، مانند حسادت، تكبر، خودخواهی و منيت بر آنها مسلط گشته است، در روز قيامت هم آتش جهنم آن‌ها را در خود می‌بلعد؛ در واقع، آتش جهنم به واسطه خود انسان روشن می‌شود و اگر كسی در اين دنيا نتواند هوی و هوس را مهار كند و از شيطان درون و برون بگذرد، در قيامت هم نمی‌تواند آتش جهنم را مهار كند.

وی ادامه داد: ظاهراً اين آيه، با اشاره به همين نكته ظريف، می‌فرمايد: همان‌گونه كه در دنيا انسان دو بُعدی است و از بعد حيوانی و انسانی تشكيل شده است و همان‌گونه كه در دنيا بايد از بعد حيوانی استفاده صحيح كند و مانند بُراق و مركب بر آن سوار شود تا به عرش خدا برسد، در قيامت نيز دو بعدی است و با بعد انسانی و معنوی به بهشت می‌رود و بعد حيوانی، او را در جهنم نگاه می‌دارد. به عبارت روشن‌تر، همان‌طور كه در دنيا گاهی به جای غلبه بعد روحی و معنوی بر بعد جسمی و حيوانی، بعد جسمی بر بعد روحی غلبه می‌كند و نفس اماره، انسان را مهار می‌كند و شيطان درون و برون بر او مسلط می‌شوند، در قيامت نيز با غلبه بعد حيوانی، خواه ناخواه به جهنم می‌رود و جهنم او از همين جا شروع می‌شود؛ در حقيقت، «و اِن منكُم اِلا وَارِدُهَا كَانَ عَلَی رَبكَ حَتماً مقضِياً»، يعنی راه بهشت، ‌تقوا است و اگر انسان نتواند از آن راه بگذرد، يعنی اگر فاسق و ظالم و فاجر باشد،«ونَذَرُ الظالِمِينَ فِيهَا جِثِياً»، در جهنم خواهد ماند.

آيت‌الله مظاهری بيان كرد: بنابراين بايد انسان فكری برای قيامت و به خصوص برای صراط آن بكند تا بتواند به سلامت، از جهنم بگذرد و به بهشت برسد. ما بايد در دنيا به گونه‌ای عمل كنيم كه در قيامت، اميرالمؤمنين، حضرت زهرا، امام حسين و حضرت زينب«سلام‌الله‌عليهم» به جلو باشند و ما به دنبال آن‌ها باشيم و مانند برق جهنده وارد بهشت شويم و با اهل بيت «سلام‌الله‌عليهم» محشور گرديم كه حشر با اهل‌بيت، از هر قصر و حورالعين و از هر بهشتی، برتر و بالاتر است.

وی در بخش ديگری از سخنان خود با اشاره به مبحث شفاعت عنوان كرد: مسئله شفاعت، از مسلمات عقايد شيعيان است و در قيامت، حتماً وجود دارد، زيرا قرآن كريم، در آيات مختلفی بر آن تصريح فرموده است: «مَنْ ذَا الذی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلا بِإِذْنِهِ» و «وَلایَشْفَعُونَ إِلا لِمَنِ ارْتَضى‏» در قيامت وقتی برخی از شيعيان به جهنم می‌روند، ملائكه و اهل جهنم تعجب می‌كنند كه چگونه شيعه‌ای به جهنم آمده است!؟ لذا از ايشان سؤال می‌كنند كه چرا به جهنم آمديد؟ آن‌ها پاسخ می‌دهند: ما را از راهی آوردند كه به اهل بيت«سلام‌الله‌عليهم» دسترسی نداشتيم كه بخواهيم مورد شفاعت واقع شويم! به تعبير قرآن كريم: «فَما تَنْفَعُهُمْ شَفاعَةُ الشافِعينَ».

معانی و مراتب شفاعت

آيت‌الله مظاهری بيان كرد: شفاعت سه مرتبه مهم دارد و هر سه مرتبه، در قيامت وجود دارد: يكی از معانی شفاعت آن است كه برخی از افراد، مشمول دعای اهل بيت(ع) می‌شوند. ائمه معصومين(ع) دعا می‌كنند و از خداوند رحمان می‌خواهند كه اين افراد آمرزيده شوند و پروردگار عالم نيز دعای آنان را مستجاب می‌كند. همانگونه كه خداوند در قرآن شريف به گناهكاران امر كرده كه نزد پيامبر بروند و از او بخواهند تا براى آنها استغفار فرمايد: «وَ لَوْ انهُمْ اذْ ظَلَمُوا انْفُسَهُمْ جاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرسُولُ لَوَجَدُوا اللهَ تَواباً رَحيماً»؛ استاد بزرگوار ما، حضرت امام خمينی(ره) در كتاب كشف‌الاسرار، در رد كسروی و كسروی منش‌ها، شفاعت را اين‌گونه معنا كرده‌اند كه ائمه طاهرين(ع) مستجاب‌الدعوه هستند و كسانی كه لياقت شفاعت داشته باشند، با دعا و استغفار اهل بيت(ع) بهشتی می‌شوند.

هاديان مردم در دنيا، در آخرت نيز هادی خواهند بود

وی ادامه داد: معنای دوم شفاعت، واسطه‌گری است و واسطه‌گری دو جنبه دارد: جنبه اول آن است كه هاديان مردم در دنيا، در آخرت نيز هادی خواهند بود و هدايت آنان در قيامت، منجر به وساطت برای رفتن بندگان به بهشت می‌شود. توضيح اينكه پيامبر گرامى و اهل بيت(ع) در اين دنيا هدايت‌گر مردم بوده‏اند و در آخرت نيز هدايت‌گرى ايشان باقى است و افراد لايق را به بهشت می‌رسانند. از اين جهت عالمان دين و كسانى كه موجب هدايت ديگران شده‏اند نيز مى‏توانند شفاعت كنند و هر كسى در اين دنيا هدايتش بيشتر باشد، در آخرت شفاعتش بيشتر خواهد بود و مسلم است كه چهارده معصوم(ع)بيشتر از ديگران شفاعت مى‏كنند؛ جنبه دوم واسطه‌گری آن است كه امام حسين(ع) و ساير حضرات معصومين«سلام‌الله‌عليهم» نزد خداوند متعال آبرو دارند و در پرتو اين آبرو، برای آمرزش افراد لايق واسطه می‌شوند و خداوند متعال هم شفاعت ايشان را می‌پذيرد و آن بندگان را می‌آمرزد.

اين مرجع تقليد تصريح كرد: معنای سوم شفاعت كه بسياری از بزرگان نيز بر آن تأكيد دارند، اختيار تام برای شفاعت است. يعنی معصومين(ع) اختيار تام دارند افرادی را كه لايق و شايسته شفاعت هستند، شفاعت كنند و به بهشت ببرند. قرآن كريم خطاب به پيامبر اكرم(ص) می‌فرمايد: «وَ لَسَوْف َیُعْطيكَ رَبكَ فَتَرْضى‏» در روايات، اين آيه به شفاعت تعبير شده است و در روايتی آمده است: در روز قيامت هركس به فكر خويش است و نجات خود را از خداوند متعال می‌خواهد، ولی پيامبر اكرم(ص) نگران امت خود هستند و مرتب درخواست نجات آنان را می‌كنند؛ لذا به ايشان خطاب می‌شود: گناهان امت تو را خواهم آمرزيد مادامی كه به من شرك نورزيده باشند و با دشمنان من دوستی نكرده باشند.

آيت‌الله مظاهری ادامه داد: استاد بزرگوار ما علامه طباطبايی نكته دقيق و شيرينی می‌فرمودند و می‌گفتند: معنا ندارد كه پيغمبر اكرم(ص) بدون امتشان به بهشت بروند. پيغمبر اكرم(ص) راضی نمی‌شوند كه به تنهايی به بهشت بروند؛ لذا اگر كسی لياقت شفاعت داشته باشد، مورد شفاعت واقع می‌شود. در روايت مشهوری نقل شده است كه در روز قيامت، نگهبان‌های بهشت و جهنم، كليد بهشت و جهنم را از طرف خداوند متعال به پيغمبر اكرم(ص) می‌دهند و ايشان اختيار تام دارند كه هر كاری انجام دهند. سپس پيغمبر اكرم(ص) كليد بهشت و جهنم را به اميرالمؤمنين(ع)می‌دهند و می‌فرمايند اختيار تام از تو است. هر كه ولايت و لياقت دارد، او را شفاعت كن. به راستی اگر كسی لايق باشد و در مسير اهل بيت(ع)گام بردارد، مشمول شفاعت خواهد شد.

اختيار تام اهل بيت(ع) برای شفاعت بندگان

وی افزود: ميزان در قيامت، اهل بيت(ع) هستند. وقتی كسی اعمال خود را با ميزان حقيقی يعنی اميرالمؤمنين(ع)بسنجد و خود را با ايشان تطبيق كند، اگر تطابق او قابل ملاحظه باشد، مسلماً می‌تواند مشمول شفاعت شود و به بهشت برود. اگر كسی به طور كلی در اعمال و رفتار خود، از اهل بيت(ع) متابعت كند، گرچه استحقاق بهشت را هم نداشته باشد، ولی چنين كسی نيز در پرتو شفاعت اهل بيت(ع) استحقاق بهشت را پيدا می‌كند، زيرا حضرات معصومين(ع) اختيار تام دارند كه هركسی كه تابع آن‌هاست، بهشتی كنند. اما چنانچه متابعتی در كار نباشد و تطابقی بين عملكرد افراد با سيره و روش معصومان(ع) نباشد، شفاعت نيز نخواهد بود. بدون متابعت عملی و پيروی از اهل بيت(ع) ميزان اعمال سبك خواهد بود. البته مثل آن‌ها بودن، نه امكان پذير است و نه از ما خواسته شده است، بلكه همين مقدار كه شباهتی وجود داشته باشد و اعمال ما در مسير رضايت آن‌ بزرگواران كه رضای خدا در آن است، انجام شود، كافی است و انسان را مشمول شفاعت می‌كند.

اين استاد عالی حوزه بيان كرد: قرآن كريم با كمال صراحت می‌فرمايد: برخی افراد لياقت شفاعت ندارند و نمی‌توانند از آن بهره‌مند گردند: «فی‏جَناتٍ یَتَساءَلُونَ، عَنِ الْمُجْرِمينَ، ما سَلَكَكُمْ فی‏سَقَرَ، قالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلينَ، وَلَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكينَ، وَ كُنا نَخُوضُ مَعَ الْخائِضينَ، وَ كُنا نُكَذبُ بِیَوْمِ الدينِ»استفهام در اين آيه، استفهام تعجبيه است. يعنی وقتی بعضی از شيعيان به جهنم می‌روند، برخی از بهشتيان كه گويا جهنمی‌ها را می‌بينند، با تعجب از آن‌ها سؤال می‌كنند: شما كه شيعه بوديد، چرا به جهنم رفتيد!؟ يك دسته می‌گويند: ما نماز نمی‌خوانديم و شباهت به اهل بيت(ع) نداشتيم. آن‌ها در حقيقت اهل بيت(ع) را نديده‌اند كه بخواهند مورد شفاعت واقع شوند. يك دسته می‌گويند ما نماز می‌خوانديم، اما به قانون مواسات عمل نمی‌كرديم و به فكر ديگران نبوديم و به مستمندان كمك نمی‌كرديم. شيعه حقيقی، با دو بال پرواز می‌كند، يكی رابطه با خداوند مانند نماز و روزه و ديگری با بال رابطه با مردم يعنی كمك كردن به خلق خدا؛ قرآن كريم كمك به بندگان را از همه انسان‌ها به قدر توان خواسته است: «لِیُنْفِقْ ذُوسَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ وَ مَنْ قُدِرَعَلَیْهِ رِزْقُهُ فَلْیُنْفِقْ مِما آتاهُ اللهُ»هر كه به اندازه توان خود بايد به ديگران كمك كند؛ كسانی كه وضع بهتری دارند، بيشتر كمك كنند و آنان كه نمی‌توانند و فقير هستند، به هر اندازه كه برای آنان مقدور است، بايد كمك نمايند. كسی كه فقير است و فقط به اندازه خود و خانواده درآمد دارد، نبايد خود را از كمك به ديگران تبرئه كند. همان‌گونه كه بارها متذكر شده‌ايم، حداقل كمك به ديگران، آزار نرساندن به آن‌هاست. اگر كسی هيچ‌گونه كمكی نمی‌تواند بكند، دست كم بايد مواظب باشد از ديگران غيبت نكند، به آنان تهمت نزند و يا اهانت ننمايد. اگر نمی‌تواند مانند حضرت زهرا(س) غذای خود را به ديگری ببخشد، لااقل با كارشكنی و شايعه و تهمت، سنگ اندازی نكند و موجبات آزار ديگران را فراهم نسازد و به مردم ظلم نكند.

آيت‌الله مظاهری بيان كرد: دسته سوم از جهنميان می‌گويند: ما نماز می‌خوانديم، به ديگران نيز كمك می‌كرديم، اما تجمل‌گرا بوديم و خانه و محل كار و جامعه ما، مملو از گناه و فساد اخلاقی بود: «وَ كُنا نَخُوضُ مَعَ الْخائِضينَ»؛ دسته چهارم كه مورد بحث ما است، می‌‌گويند: ما اصلاً به فكر معاد نبوديم: «وَ كُنا نُكَذبُ بِیَوْمِ الدينِ».هيچ گاه به قيامت فكر نمی‌كرديم، با خود نمی‌انديشيديم كه معاد چيست و سرنوشت انسان‌ها چه می‌شود و چه مشكلاتی فرا روی انسان‌ها در قيامت خواهد بود و قيامت را تكذيب می‌كرديم. اين افراد در زندگی دنيا، مانند كرم ابريشم در پيله دنيايی خود می‌تنند تا مرگ آن‌ها فرا رسد. سپس، قرآن كريم، حقيقت مهمی را بيان می‌كند و می‌فرمايد: «فَما تَنْفَعُهُمْ شَفاعَةُ الشافِعينَ». در اين آيه خداوند به نگهبانان جهنم می‌فرمايد: آيا می‌دانيد چرا اين افراد به جهنم آمدند و مورد شفاعت واقع نشدند؟ آنان به خاطر دوری از نماز و انفاق و در اثر گناه و تكذيب معاد، لياقت شفاعت ندارند و نمی‌توانند از آن نعمت بزرگ بهره‌مند گردند.

اين مرجع تقليد افزود: شفاعت مسلم است و ترديدی در آن راه ندارد؛ مثلاً امام حسين(ع) بيش از همه شفاعت می‌كنند. عزاداری‌ها و گريه‌ها برای وجود مقدس حضرت اباعبدالله الحسين(ع) و بالاخره قرار گرفتن تحت ولايت اميرالمؤمنين(ع) بسيار ارزنده است و انسان را لايق برخورداری از شفاعت می‌كند، اما بنا بر فرمايش حضرت امام رضا(ع) در روايت سلسلة الذهب كه فرمودند:«بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا»، شفاعت هم شرط دارد و شرط آن اين است كه در نامه عمل انسان، نشانی از تشيع وجود داشته باشد تا مشمول شفاعت شود؛ زيرا در روز قيامت نامه اعمال را با اعمال چهارده معصوم(ع)می‌سنجند.

وی ادامه داد: حال با توجه به مطالبی كه بيان شد، آيا با وجود مفاسد اخلاقی، اقتصادی و اداری حاكم بر جامعه، اين توجيه صحيحی است كه بگوييم «همه غرق گناهيم و يك حسين داريم»؟ آيا جامعه فعلی، در صداقت، امانت‌داری، وفای به عهد و در انفاق و عمل به قانون مواسات، در راه اهل بيت(ع) حركت می‌كند تا در قيامت نيز به دنبال ايشان حركت كند؟ آيا با اين وضعيت حجاب و عفاف در حال حاضر بين خانم‌ها وجود دارد و با اين بی‌غيرتی كه مردها به آن مبتلا شده‌اند، می‌توان انتظار شفاعت داشت؟

آيت‌الله مظاهری تصريح كرد: كتب معتبر شيعه و سنی نقل می‌كنند كه حضرت زهرا (س) در روزهای آخر زندگی، پس از تحمل شدائد و مصائب فراوان، بسيار ناراحت بودند، وقتی از ايشان سؤال شد چرا ناراحتيد؟ فرمودند: وقتی از دنيا می‌روم، به رسم عرب، مرا در تابوت‌هايی می‌گذارند كه حجم بدنم پيدا می‌شود و نامحرم حجم بدنم را می‌بيند و من از اين باب ناراحت هستم! خادم ايشان، عماری و تابوتی را شبيه آنچه در عجم رواج داشت، برايشان تشريح كرد. او تختی در مقابل حضرت زهرا(س) آورد و آن را وارونه كرده و چند تكه چوب اطراف تخت گذاشت و پارچه‌ای روی آن انداخت به طوری كه يك عماری درست شد. حضرت زهرا(س) كه از موقع رحلت پيغمبر اكرم(ص) تا آن لحظه، تبسم نكرده بودند، با ديدن عماری، تبسم كردند و خوشحال شدند؛ پس از آن وصيت كردند كه برای تشييع جنازه، ايشان را در آن عماری قرار دهند.

اين استاد اخلاق بيان كرد: گرچه پس از آن، سياست اسلام اقتضا كرد كه وصيت كنند ايشان را شبانه غسل، كفن و دفن كنند و احدی با خبر نشود، ولی به هر حال، اميرالمؤمنين(ع) به آن وصيت نيز عمل كردند. حضرت زهرا(س)كه شفيعه روز قيامت است و همه مشتاق و در طمع شفاعت ايشان هستند، راجع به حجاب و عفاف، چنين حساسيت و مراقبتی دارند. ولی آيا وضعيت اخلاقی جامعه فعلی و وضعيت نگران كننده حجاب و عفاف و بی غيرتی مردان و بی‌عفتی زنان، با آن دقت و حساسيت حضرت زهرا(س) در اين زمينه سنخيت دارد؟ اگر سنخيت ندارد، اين جامعه و افراد آن نبايد توقع شفاعت داشته باشند و نبايد در توهم برخورداری از شفاعت، با شعار «همه غرق گناهيم و يك حسين داريم»، آرزوی بيجا و دست نيافتنی در سر بپرورانند.

بازنشر : سایت دعاگو

درباره ی admin

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *