پاس داشتن فرهنگ فارسی معین (تَ) (مص م .) 1 – پاسبانی کردن ، نگهبانی . 2 – رعایت کردن ، احترام گذاشتن . 3 – جستجو کردن ، تفتیش کردن . محمد ابن سیرین گوید: پاس داشتن در خواب بر دو وجه است: اگر بیند پاس اهل به صلاح …
توضیحات بیشتر »پاس داشتن فرهنگ فارسی معین (تَ) (مص م .) 1 – پاسبانی کردن ، نگهبانی . 2 – رعایت کردن ، احترام گذاشتن . 3 – جستجو کردن ، تفتیش کردن . محمد ابن سیرین گوید: پاس داشتن در خواب بر دو وجه است: اگر بیند پاس اهل به صلاح …
توضیحات بیشتر »