در این پست از سایت antique-book-treasure.ir اثرات و خواص سنگ شرف الشمس,آیا تأثیر سنگ شرف الشمس خرافه است یا واقعیت؟گره گشایی از مشکلات دفع بالا و افزایش رزق و روزی را برای شما عزیزان قرار دادیم . آیا اعتقاد داشتن به تاثیرات و خواص سنگ شرف الشمس خرافات است یا واقعیت دارد ؟ آیا داشتن و نگهداری از سنگ شرف الشمس باعث گره گشایی از مشکلات و دفع بلاها و سختی ها و افزایش رزق و روزی در زندگی می شود ؟ در ادامه مطلب درباره سنگ شرف الشمس و خواص شگفت انگیز آن اطلاعات بیشتری را مشاهده خواهید کرد .
اثرات و خواص سنگ شرف الشمس,آیا تأثیر سنگ شرف الشمس خرافه است یا واقعیت؟گره گشایی از مشکلات دفع بالا و افزایش رزق و روزی,سنگ شرف الشمس,خواص و تاثیرات شگفت انگیز سنگ شرف الشمس,آیا سنگ شرف الشمس واقعیت حقیقت دارد یا خرافات است؟,تاثیرات و خاصیت سنگ شرف الشمس,دفع بلا و گره گشایی از مشکلات با سنگ شرف الشمس,افزایش رزق و روزی و وسعت روزی با سنگ شرف الشمس
اثرات و خواص سنگ شرف الشمس,آیا تأثیر سنگ شرف الشمس خرافه است یا واقعیت؟گره گشایی از مشکلات دفع بالا و افزایش رزق و روزی
میگویند حکاکی«شرفالشمس» در روز نوزدهم فروردین ماه، وسعت روزی و توفیق در عبادت را به همراه دارد، جدای از خرافیبودن این موضوع، نباید فراموش کرد که «گرچه زآن گوهر سلیمان شاه شد/ آن گهر بودش که بند راه شد». نقل قولهای مختلفی در میان علما و اساتید درباره انگشتر شرف الشمس وجود دارد؛ برخی به آن اعتقاد داشته و گروهی دیگر آن را جزو خرافات میپندارند.شرف شمس دارای اثرات و خواص بیشماری است که نمى توان آن را انکار نمود.
بررسی سندیت حکاکی «شرف الشمس» در روز ۱۹ فروردین
میگویند حکاکی«شرفالشمس» در روز نوزدهم فروردین ماه، وسعت روزی و توفیق در عبادت را به همراه دارد، جدای از خرافیبودن این موضوع، نباید فراموش کرد که «گرچه زآن گوهر سلیمان شاه شد/ آن گهر بودش که بند راه شد».
نقل قولهای مختلفی در میان علما و اساتید درباره انگشتر شرف الشمس وجود دارد؛ برخی به آن اعتقاد داشته و گروهی دیگر آن را جزو خرافات میپندارند.
* گرهگشایی از مشکلات مردم تنها با یک حکاکی!
این روزها وقتی به حرم مطهر حضرت عبدالعظیم(ع) میروی و گذرت به بازارچه قدیمی ری میافتد و از کنار نقرهفروشیها که عبور میکنی ناخودآگاه توجهات به پلاکاردهایی جلب میشود که از گوشه و کنار بازارچه و از سردر بیشتر مغازهها آویزان است و از حکاکی شرفالشمس با رعایت آداب شرعی و با حضور اساتید مجرب (!) نوید میدهد.
ساعت 9 صبح کرکره مغازهها کمکم یکی پس از دیگری توسط صاحبانشان گشوده میشود. دو جوان به سفارش یکی از اساتید دانشگاهشان از محله جنتآباد برای سفارش انگشتر شرفالشمس به شهرری آمدهاند و پس از ارائه سفارش خود باید به موقع در محل کار خویش حاضر شوند.
آنها معتقدند همراه داشتن انگشتر شرفالشمس وسعت رزق میآورد و باعث برکت در کسب و کارشان خواهد شد. زوج میانسال دیگری که برای چندین سال متوالی انگشتر شرفالشمس را تهیه کردهاند، میگویند: اگر کسی نمیتواند سنگ شرفالشمس را بخرد شخصی مقید و مؤمن، روی کاغذ زرد رنگ مخصوصی پس از نوشتن ذکر و دعای مخصوص، آن را میان افراد علاقهمند پخش میکند تا حوائج و مشکلات خویش را بر روی آن نوشته و صدقهای را به نیت حضرت زهرا (س) کنار گذاشته و آن برگه را همراه خود تا یک سال نگه میدارند تا حوائجشان برآورده شود.
«جواد عابدین» یکی از حکاکانی است که سالها در بازارچه قدیمی حرم حضرت عبدالعظیم (ع) به انجام این کار مشغول بوده و به کار خویش اعتقاد فراوان دارد.
وی هدف خود از 15 سال فعالیت در این حرفه را گرهگشایی از مشکلات مردم معرفی میکند و میگوید: یکی از دوستانم در خصوص یک معامله بارها تلاش کرده بود اما به نتیجه مطلوب نمیرسید اما با توکل بر خدا و همراه داشتن انگشتر شرفالشمس به مقصود خود رسید.
اما در این میان نیز هستند حکاکانی که بدون رعایت اصول لازم به حکاکی شرفالشمس میپردازند و تنها هدفشان نیز کسب درآمد است. آنها برای حکاکی 13 حرف شرفالشمس ـ که 4 حرف اول از تورات، 4 حرف دوم از انجیل و 5 حرف آخر از قرآن است ـ از 3000 تا 5000 تومان طلب میکنند، در حالی که این کار کمتر از 15دقیقه زمان میبرد.
* هر فردی صلاحیت حکاکی بر روی شرفالشمس را ندارد
برای بررسی میزان وثاقت دعای شرفالشمس ـ که برخی آن را اسم اعظم میدانندـ به سراغ یکی از اساتید حوزه علمیه حضرت عبدالعظیم (ع) میرویم.
«مؤمنه عربی» در خصوص مستند و مستدل بودن شرفالشمس میگوید: اصل شرفالشمس حقیقت دارد اما سنگی که امروزه در بازار به عنوان شرف شمس در میان مردم رواج دارد سنگ شرف شمس نبوده و هر شخصی صلاحیت حکاکی بر روی آن را ندارد.
وی ادامه میدهد: نویسنده دعای شرفالشمس باید فردی متقی و به دور از گناه باشد لذا افرادی که با تعیین قیمت و نصب آن در سردر مغازهها نه تنها شایسته انجام این کار نبوده بلکه برای رسیدن به منافع خویش به این کار روی آوردهاند.
عربی با بیان اینکه شرفالشمس زمانی مؤثر است که ذکر مخصوص روی نگین اصل حک شود، معتقد است: به دلیل آنکه امروزه نگین شرفالشمس اصل، بسیار کمیاب بوده و این مسئله که امروزه در برخی از مکانها شاهد تبلیغات سوء هستیم که منجر به ترویج خرافات شده است.
* حکاکی شرفالشمس در قرون اخیر باب شده است
اما حجتالاسلام والمسلمین مهدی طائب اعتقاد چندانی به حکاکی شرفالشمس ندارد. وی معتقد است: برخی از اشخاص مطلبی شبیه حق را بیان میکنند که شاید در ابتدا مخالفانی داشته باشد اما به مرور زمان به یک رفتار خرافی تبدیل میشود.
وی در خصوص فهم صحیح حقایق دینی اظهار میکند: علمای دینی، بهترین شاخص برای ما هستند و با توجه در اعمال و رفتار آنها میتوان حق را از امور باطل تشخیص داد چرا که در طول تاریخ برای ما ثابت شده که علما در انجام واجبات، مستحبات و ترک محرمات و مکروهات نسبت به سایر مردم پیشی داشتند.
این استاد حوزه و دانشگاه تصریح میکند: اگر انجام کاری مستحب بود بألاخره برای یکبار هم که شده از سوی ائمه اطهار (ع) و علما باید انجام میشد لذا عملی که مطلقاً برای یک دفعه هم علما به انجام آن مبادرت نورزیدهاند به احتمال قوی ریشه در خرافات دارد.
وی در ادامه میگوید: حکاکی شرفالشمس به قرنهای اخیر باز میگردد و در کتب روایی متقدم مطلب یا روایتی با این مضمون یافت نمیشود.
این کارشناس مذهبی، پرهیز از امور خرافی، توکل بر خداوند متعال و توجه به هدایت و ارشادهای حضرات معصوم(ع) را از جمله مسائلی میداند که ما را از توسل به مسائل غیر واقعی بینیاز میکند و در واقع توجه به برخی حاشیهها انسان را از مسیر اصلی دور خواهد کرد.
وی چنین مطرح میکند: خرافات، مخرب واقعیتهاست به دلیل آنکه اصل و مبدأ خرافه از سوی کسانی است که برای دستیابی به منافع دنیایی خویش، چیزی شبیه حق را در میان مردم مطرح میکنند بنابراین وقتی انسانها به امور شبیه حق مشغول شوند در نتیجه از حقایق باز خواهند ماند.
طائب در پایان ابراز داشت: شاید برخی خرافات در ظاهر ضرری برای انسان نداشته باشد اما سود و بهرهای که باید از حق نصیب او میشد را از دست داده و به طور کلی، خرافات مکتبی است که نه تنها هیچ سنخیتی با کمالات انسانی ندارد بلکه در مقطع زمانی خاص، انسان را از رشد معنوی باز خواهد گذاشت.
* دل ز گوهر بر کن ای گوهرطلب!
با مراجعه به کتابهای حدیثی صحت سخنان حجتالاسلام طائب بیشتر آشکار میشود. چرا که با وجود «اسم اعظم» دانستن شرفالشمس و منصوبکردن آن به حضرت علی(ع) قدیمیترین مطالب در این باره به حداکثر 4 قرن پیش باز میگردد و هیچ نشانی از آن در کتابهای متقدم به ویژه کتب اربعه شیعه یافت نمیشود.
خواص سنگ شرف شمس
شرف شمس درسال ۱۳۹۰ در روز ۱۹ فروردین ساعت ۲:۱۳ صبح با آداب خاص که ازجمله آن ۱۷ حرکت و۱۷ برداشت قلم یا مته حکاکی از روی سنگ عقیق زرد رنگ است حک میشود .
نگین یا انگشتر وآویز شرف شمس برای ایمنى در سفرها و دفع از بدى ها حفظ وحفاظت جان و خیر و نیکى وافزایش رزق وروزی وآرامش رفع چشم زخم براورده شدن حاجات وآرزوها و درمان عمومی جسم وروح مخصوصاً افزایش قدرت بدنی و هاله نورانی اطراف بدن وبخاطر مصرف عقیق زرد آن باعث پاک کردن و تصفیه دستگاه گوارش شده و بر روی هضم و جذب غذا و گردش خون در بدن وچاکرای ۳ وغددپانراس ولوزالمعده وجواره مرتبط با این دو غدد تأثیر فوق العاده ای دارد .
برخی میگویند: نوشته شرف شمس شامل ۵ اسم اعظم خداوند است برخی دیگربه این باورند که شرف شمس امضاء رمزی مولا علی (ع) است ، برخی به ثبت نام موکل شمس را قبول دارند برخی می گویند دعای شرف شمس روی انگشتر حضرت سلیمان (ع)همراه با عبارت لااله الالله الملک الحق المبین ویا الملک لله حک شده بوده ولیکن عظمت شرف شمس و آداب نوشتاری باطنی آن بالا تر از همه اینها است وحک کردن یا نوشتن آن کار هر کسی که واقف به علوم غریبه نیست نمی باشد ، در سال یکبار شرایط مهیا میشود تا موکلین خورشید به زمین بیایند و خورشید در بهترین موقعیت خود در کل کهکشانها قرار گیرد تا خورشید در آن زمان نسبت به سایر کواکب روی زمین قدرت بیشتری داشته باشد .
بین طلوعین ۱۹ فروردین بهترین زمان وموثر ترین آن است بشرطی که ۱۹ عمل هنگام نوشتن رعایت شود که فقط به چند مورد آن میتوان اشاره نمود ونویسنده حتماً باید واجدشرایط باشد .
برخی می گویند نقش شرف شمس کلمات الله ، جمیل ، رحمن ، مومن و نور است که بجای نقش کلمات از پنج حرف اول آنها بصورت ا.ج.ر.م.ن میتوان استفاده کرد .
شرف شمس دارای اثرات و خواص بیشماری است که نمى توان آن را انکار نمود، چنانکه فردى را نزد حاکمى به سبب جرمى مى بردند حضرت صادق (علیه السلام) فرمود که انگشترى عقیق به او برسانند، انگشترى به او رساندند و مکروهى به او نرسید .
یا شخصى را از برابر حضرت امام محمد باقر (ع) گذرانیدند تازیانه بسیار بر او زده بودند . حضرت فرمود: انگشتر عقیق او کجاست، اگر با او مى بود تازیانه نمى خورد . یا آنکه کسى نزد حضرت خاتم (ص) آمد و شکوه نمود که دزد در راه اموال مرا ربود، حضرت فرمود: چرا انگشتر عقیق در دست نداشتى که آن از هر بدى آدمى را نگاه مى دارد .
ارزش سنگ عقیق مخصوصاً عقیقی که مزیّن به شرف شمس باشد را نمی توان در چند جمله بیان نمود ، پیامبران و ائمه اطهار (ع) بر سنگهای انگشتر صحه گذاشته اند اما نه به خاطر آنکه اثرى جادویى دارند، بلکه آن نگین هرچه باشد برگزیده شده و براى دارنده آن اثراتى از جمله فتح مهمات و دفع بلیات و غیره دارد و اثرات آنها ذاتى نیست و از جانب خداى تعالى است . پس اگر کسى اثر آنچه را که همراه خود مى دارد ، ذاتى و مستقل بداند به خداى یگانه شرک ورزیده است . همه ملک سلیمان را خداوند در انگشتر او قرار داده بود، هرگاه سلیمان آن در دست مى گذاشت تمامى جن و انس و شیاطین و همه پرندگان و وحوش به نزد وى حاضر گشته و از او اطاعت مى کردند . باد مأمور حمل تخت او بود و همه شیاطین و انسانها و پرندگان و چهار پایانى که تحت اوامرش بودند همگى آنها را جابه جا مى نمود.
سلیمان به گاهی اوقات ، انگشترش را در اختیار برخى از خدمتکارانش قرار مى داد. روزى شیطان آمد و خادم او را گول زد و انگشتر را از او ستاند و آن را در دست نهاد ، نتیجه آن شد که تمام شیاطین و جن و انس و پرندگان و وحوش مسخر او گشتند و آن حضرت در جست و جوى انگشتر شد ولى آن را نیافت . سرانجام شیطان ترسید که مردم متوجه حیله او شوند آن را به دریا انداخت . خداى – عزوجل – ماهى را مأمور به بلعیدن آن انگشتر نمود ، بنى اسرائیل چهل روز در جست و جوى حضرت سلیمان بودند و از آن طرف سلیمان در ساحل دریا به دنبال انگشتر بود و با گریه و زارى به سوى خداى تبارک و تعالى استغفار مى نمود و از این اتفاق به جانب خدا توبه مى کرد . پس از چهل روز به صیادى رسید که ماهى صید مى کرد ، حضرت سلیمان به او کمک نمود . آن صیاد پس از صید ، یک ماهى به سلیمان داد ، او شکم ماهى را شکافت انگشتر خود را در آن دید و انگشتر را به دست کرد و شیاطین و جن و انس و پرندگان و وحوش در برابرش خضوع کردند و پادشاهى او به همان حالت اول بازگشت و حضرت ، آن شیطان (که انگشتر را ربوده بود) به همراه لشگرى که همراه او بودند به وسیله اسماء الهى حبس نمود و عده اى را در دل دریا و بعضى را در میان سنگ و صخره ها زندانى نمود و آن شیاطین تا روز قیامت زندانى و معذب هستند .
حضرت محمد(ص) فرمودند: (یا على) همانا عقیق اولین کوهى است که به ربوبیت خداى متعال و نبوت من و وصى بودن تو و امامت فرزندانت و اختصاص داشتن بهشت به پیروان تو و اختصاص آتش به دشمنان تو شهادت داده است. از شرف شمس همه بعنوان نمونه ای از خاتم سلیمانى نام برده اند و آن را به عوالم خمسه تفسیر کرده اند و رازی از تورات و انجیل و قرآن می دانند که در کتاب شمس معارف کبرى جلد اول مطالب بیشتری در خواص شرف شمس آورده شده و حضرت آیت الله حسن زاده آملی وشیخ بهای به مطالب بیشتری در این زمینه اشاره فرموده اند
به نظر جالب میاد ولی نظر مراجع چیه؟