در این پست از سایت ذکر و دعاهای قرآنی دعاگو 2agoo.com فضیلت و خواص خواندن سوره آل عمران + ترجمه فارسی سوره آل عمران را برای شما عزیزان قرار دادیم .
فضیلت و خواص خواندن سوره آل عمران + ترجمه فارسی سوره آل عمران,خواص درمانی سوره آۀل عمران,فضیلت و ثواب خواندن سوره آل عمران,متن عربی و ترجمه روان فارسی سوره آل عمران
فضیلت و خواص خواندن سوره آل عمران + ترجمه فارسی سوره آل عمران
این سوره سومین سوره قرآن کریم است که 200 آیه دارد . یکی از مشخصات بارز این سوره، که در قریب به پنجاه آیه ( یعنی آیه 121 تا 165) جلب نظر می کند عبارت است از:
توصیف غزوه احد، و ثبت و ضبط رویدادهای مربوط به آن، و ارائه درس ها وعبرت ها در لابلای آن.
به دنبال توصیف از غزوه احد، بیان و گزارشی راجع به فضیلت شهادت و منزلت شهداء در پیشگاه پروردگار- طی آیاتی – جلب نظر می کند، و قضیه و داستانی از غزوه ” حمراء الاسد” و دعوت مردم به صبر و ثبات و پایداری نیز ضمن آیاتی از این سوره مطرح شده است.
در پایان سوره تصویر و تابلوی جالبی از دعاء مومنین و استجابت این دعا از سوی پروردگار جهان ترسیم گردیده است. این سوره در سال سوم هجرت پس از جنگ احد ، در مدینه نازل شد .
وجه تسمیه سوره آل عمران
عمران نام سه نفر از اشخاص مشهور بوده است : نام پدرحضرت موسی (ع) ، پدر حضرت مریم (ع) و پدر حضرت علی (ع )که بیشتر به ابوطالب مشهور بوده است. ولی در این سوره ببیشتر منظور از آل عمران ، پدر حضرت مریم و همسرش و حضرت مریم (ع) و حضرت عیسی (ع) است . این کلمه دو بار در این سوره به کار رفته است .
سوره آل عمران یاد آور طبقات و رده هائی از انسان ها است که خداوند متعال آنها را از میان جامعه بشری گزینش و انتخاب کرده است، و اینان عبارتند از: آدم، نوح ، آل ابراهیم و آل عمران.
محتوای سوره
در این سوره مطالب زیادی از جمله : ماجرای جنگ احد ، مطالب فراوانی راجع به جهاد ، مباهله ، دعوت یهود به اسلام ، امر به صبر و پایداری ، بیان فضیلت شهدا و چند دعای زیبا آمده است. به طور كلی می توان محتوای سوره را به چند بخش تقسیم کرد :
1- بخش مهمی از این سوره از توحید و صفات خداوند و معاد و معارف اسلامی بحث می کند .
2- بخش دیگری پیرامون جهاد و دستورات مهم آن و حیات جاویدان شهیدان در راه خدا ، همچنین درس های عبرتی که در دو غزوه بدر و احد بود سخن می گوید .
سوره آل عمران یاد آور طبقات و رده هائی از انسان ها است که خداوند متعال آنها را از میان جامعه بشری گزینش و انتخاب کرده است، و اینان عبارتند از: آدم، نوح ، آل ابراهیم و آل عمران.
3- در قسمتی از این سوره ، به یک سلسله احکام اسلامی در زمینه لزوم وحدت مسلمین ، خانه كعبه ، فریضه حج ، امر به معروف و نهی از منکر ، تولی و تبری ، مسأله امانت ، انفاق در راه خدا ، ترك دروغ، مقاومت و پایمردی در مقابل دشمن ، صبر در مقابل مشکلات و آزمایش های مختلف و خداوند در هر حال، اشاره شده است.
4- بخشی از تاریخ انبیا از جمله آدم و نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و داستان مریم و مقامات این زن بزرگ نیز ذکر شده است.
اهداف و مقاصد سوره آل عمران
سراسر آیات سوره ” آل عمران”، مدنی است، اما نباید آن را از سوره های نخستینی دانست که در مدینه نازل شدند، چرا که این سوره پس از گذر مدتی طولانی- که مسلمین طی این مدت در مدینه به سر بردند- نازل گردید. ضمن همین مدت طولانی بود که رویدادهای مربوط به فتح و پیروزی و یا هزیمت و شکست مسلمین، دگرگونی مطلوبی در حالاتشان به ارمغان آورده ، و اوضاع را متحول ساخت. مسلمین آشکار با اهل کتاب حشر و نشر داشتند و میان آنها در زمینه دعوت اسلامی و احکام و تعالیم اسلام منازعات و احتجاجاتی جریان یافت.
در سوره آل عمران – همانطور که در آغاز امر یادآوری شد- از غزوات ” بدر” و “احد” و “حمراء الاسد” و “بدر اخیر” که در شعبان سال چهارم هجری روی داد ، سخن رفته است. سوره مزبور پس از سوره انفال نازل گردید .
فضیلت قرائت سوره
نبی اکرم (ص) فرمودند :« هر کس سوره آل عمران را بخواند به تعداد آیات آن ، امانی بر پل دوزخ به او می دهند.» 1
حضرت امام صادق (ع) فرمودند : هر کس سوره آل عمران را بخواند روز قیامت همراه او و روی سرش سایه ای خواهد بود. 2
حضرت رسول اکرم (ص) فرمودند : هر کس سوره آل عمران را در روز جمعه بخواند تا وقتی که خورشید غروب کند خدا و فرشتگان برای او درود می فرستند.
و نیز فرمودند: هر کس در شب آیات آخر سوره آل عمران را بخواند این گونه است که همه آن شب را عبادت کرده است .
و نیز در روایتی دیگر از ایشان آمده است : هر کس شب جمعه سوره آل عمران را بخواند فردای قیامت او را دو پرده دهند تا چون برق از پل صراط بگذرد .
اثرات شفا بخش سوره
– اگر آیه 8 این سوره را بجای دردناک بخوانند شفا یابد: « ربنا لا تزغ قلوبنا …»
– چون کسی از خانه خارج شود آیات آخر سوره آل عمران و قدر و حمد و آیة الکرسی را بخواند که موجب بر آمدن حاجت های دنیا و آخرت است .
– برای گشایش کارها باید هر روز 350 بار آیه 73 «قُلْ إِنَّ الْفَضْلَ بِیَدِ اللّهِ یُؤْتِیهِ مَن یَشَاء وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ » ؛ بگو : فضیلت به دست خداست ، به هر کس خواهد آن را عطا می کند ، که او بخشاینده و دانا است.
حضرت امام صادق(ع) فرمودند : اگر سوره آل عمران را با زعفران بنویسد و به گردن کسی که می خواهد بچه دار شود آویزان کند به اجازه خدای متعال بچه دار می شود و اگر حامله شد ولی با سختی فرزند او متولد می شود ، این کار موجب آسانی زایمان او می شود.
پيش از آن براى رهنمود مردم فرو فرستاد و فرقان [=جداكننده حق از باطل] را نازل كرد كسانى كه به آيات خدا كفر ورزيدند بى ترديد عذابى سخت خواهند داشت و خداوند شكست ناپذير و صاحب انتقام است (۴)
اوست كسى كه اين كتاب [=قرآن] را بر تو فرو فرستاد پاره اى از آن آيات محكم [=صريح و روشن] است آنها اساس كتابند و [پاره اى] ديگر متشابهاتند [كه تاويل پذيرند] اما كسانى كه در دلهايشان انحراف است براى فتنهجويى و طلب تاويل آن [به دلخواه خود] از متشابه آن پيروى مى كنند با آنكه تاويلش را جز خدا و ريشه داران در دانش كسى نمى داند [آنان كه] مى گويند ما بدان ايمان آورديم همه [چه محكم و چه متشابه] از جانب پروردگار ماست و جز خردمندان كسى متذكر نمى شود (۷)
[آنان] به شيوه فرعونيان و كسانى كه پيش از آنان بودند آيات ما را دروغ شمردند پس خداوند به [سزاى] گناهانشان [گريبان] آنان را گرفت و خدا سخت كيفر است (۱۱)
قطعا در برخورد ميان دو گروه براى شما نشانه اى [و درس عبرتى] بود گروهى در راه خدا مى جنگيدند و ديگر [گروه] كافر بودند كه آنان [=مؤمنان] را به چشم دو برابر خود مى ديدند و خدا هر كه را بخواهد به يارى خود تاييد مى كند يقينا در اين [ماجرا] براى صاحبان بينش عبرتى است (۱۳)
دوستى خواستنيها[ى گوناگون] از زنان و پسران و اموال فراوان از زر و سيم و اسبهاى نشاندار و دامها و كشتزار[ها] براى مردم آراسته شده [ليكن] اين جمله مايه تمتع زندگى دنياست و [حال آنكه] فرجام نيكو نزد خداست (۱۴)
بگو آيا شما را به بهتر از اينها خبر دهم براى كسانى كه تقوا پيشه كرده اند نزد پروردگارشان باغهايى است كه از زير [درختان] آنها نهرها روان است در آن جاودانه بمانند و همسرانى پاكيزه و [نيز] خشنودى خدا [را دارند] و خداوند به [امور] بندگان [خود] بيناست (۱۵)
خدا كه همواره به عدل قيام دارد گواهى مى دهد كه جز او هيچ معبودى نيست و فرشتگان [او] و دانشوران [نيز گواهى مى دهند كه] جز او كه توانا و حكيم است هيچ معبودى نيست (۱۸)
در حقيقت دين نزد خدا همان اسلام است و كسانى كه كتاب [آسمانى] به آنان داده شده با يكديگر به اختلاف نپرداختند مگر پس از آنكه علم براى آنان [حاصل] آمد آن هم به سابقه حسدى كه ميان آنان وجود داشت و هر كس به آيات خدا كفر ورزد پس [بداند] كه خدا زودشمار است (۱۹)
پس اگر با تو به محاجه برخاستند بگو من خود را تسليم خدا نموده ام و هر كه مرا پيروى كرده [نيز خود را تسليم خدا نموده است] و به كسانى كه اهل كتابند و به مشركان بگو آيا اسلام آورده ايد پس اگر اسلام آوردند قطعا هدايت يافته اند و اگر روى برتافتند فقط رساندن پيام بر عهده توست و خداوند به [امور] بندگان بيناست (۲۰)
آيا داستان كسانى را كه بهره اى از كتاب [تورات] يافته اند ندانسته اى كه چون به سوى كتاب خدا فرا خوانده مى شوند تا ميانشان حكم كند آنگه گروهى از آنان به حال اعراض روى برمى تابند (۲۳)
پس چگونه خواهد بود [حالشان] آنگاه كه آنان را در روزى كه هيچ شكى در آن نيست گرد آوريم و به هر كس [پاداش] دستاوردش به تمام [و كمال] داده شود و به آنان ستم نرسد (۲۵)
بگو بار خدايا تويى كه فرمانفرمايى هر آن كس را كه خواهى فرمانروايى بخشى و از هر كه خواهى فرمانروايى را باز ستانى و هر كه را خواهى عزت بخشى و هر كه را خواهى خوار گردانى همه خوبيها به دست توست و تو بر هر چيز توانايى (۲۶)
شب را به روز در مى آورى و روز را به شب در مى آورى و زنده را از مرده بيرون مى آورى و مرده را از زنده خارج مى سازى و هر كه را خواهى بىحساب روزى مى دهى (۲۷)
مؤمنان نبايد كافران را به جاى مؤمنان به دوستى بگيرند و هر كه چنين كند در هيچ چيز [او را] از [دوستى] خدا [بهره اى] نيست مگر اينكه از آنان به نوعى تقيه كند و خداوند شما را از [عقوبت] خود مى ترساند و بازگشت [همه] به سوى خداست (۲۸)
بگو اگر آنچه در سينه هاى شماست نهان داريد يا آشكارش كنيد خدا آن را مى داند و [نيز] آنچه را در آسمانها و آنچه را در زمين است مى داند و خداوند بر هر چيزى تواناست (۲۹)
روزى كه هر كسى آنچه كار نيك به جاى آورده و آنچه بدى مرتكب شده حاضر شده مى يابد و آرزو مى كند كاش ميان او و آن [كارهاى بد] فاصله اى دور بود و خداوند شما را از [كيفر] خود مى ترساند و [در عين حال] خدا به بندگان [خود] مهربان است (۳۰)
پس چون فرزندش را بزاد گفت پروردگارا من دختر زاده ام و خدا به آنچه او زاييد داناتر بود و پسر چون دختر نيست و من نامش را مريم نهادم و او و فرزندانش را از شيطان رانده شده به تو پناه مى دهم (۳۶)
پس پروردگارش وى [=مريم] را با حسن قبول پذيرا شد و او را نيكو بار آورد و زكريا را سرپرست وى قرار داد زكريا هر بار كه در محراب بر او وارد مى شد نزد او [نوعى] خوراكى مى يافت [مى]گفت اى مريم اين از كجا براى تو [آمده است او در پاسخ مى]گفت اين از جانب خداست كه خدا به هر كس بخواهد بى شمار روزى مى دهد (۳۷)
پس در حالى كه وى ايستاده [و] در محراب [خود] دعا میکرد فرشتگان او را ندا دردادند كه خداوند تو را به [ولادت] يحيى كه تصديق كننده [حقانيت] كلمة الله [=عيسى] است و بزرگوار و خويشتندار [=پرهيزنده از آنان] و پيامبرى از شايستگان است مژده مى دهد (۳۹)
گفت پروردگارا چگونه مرا فرزندى خواهد بود در حالى كه پيرى من بالا گرفته است و زنم نازا است [فرشته] گفت [كار پروردگار] چنين است خدا هر چه بخواهد مى كند (۴۰)
گفت پروردگارا براى من نشانه اى قرار ده فرمود نشانه ات اين است كه سه روز با مردم جز به اشاره سخن نگويى و پروردگارت را بسيار ياد كن و شبانگاه و بامدادان [او را] تسبيح گوى (۴۱)
اين [جمله] از اخبار غيب است كه به تو وحى مى كنيم و [گرنه] وقتى كه آنان قلمهاى خود را [براى قرعه كشى به آب] مى افكندند تا كدام يك سرپرستى مريم را به عهده گيرد نزد آنان نبودى و [نيز] وقتى با يكديگر كشمكش میکردند نزدشان نبودى (۴۴)
[ياد كن] هنگامى [را] كه فرشتگان گفتند اى مريم خداوند تو را به كلمه اى از جانب خود كه نامش مسيح عيسى بنمريم است مژده مى دهد در حالى كه [او] در دنيا و آخرت آبرومند و از مقربان [درگاه خدا] است (۴۵)
[مريم] گفت پروردگارا چگونه مرا فرزندى خواهد بود با آنكه بشرى به من دست نزده است گفت چنين است [كار] پروردگار خدا هر چه بخواهد مى آفريند چون به كارى فرمان دهد فقط به آن مى گويد باش پس مى باشد (۴۷)
و [او را به عنوان] پيامبرى به سوى بنى اسرائيل [مى فرستد كه او به آنان مى گويد] در حقيقت من از جانب پروردگارتان برايتان معجزه اى آورده ام من از گل براى شما [چيزى] به شكل پرنده مى سازم آنگاه در آن مى دمم پس به اذن خدا پرنده اى مى شود و به اذن خدا نابيناى مادرزاد و پيس را بهبود مى بخشم و مردگان را زنده مى گردانم و شما را از آنچه مى خوريد و در خانه هايتان ذخيره مى كنيد خبر مى دهم مسلما در اين [معجزات] براى شما اگر مؤمن باشيد عبرت است (۴۹)
و [مى گويد آمده ام تا] تورات را كه پيش از من [نازل شده] است تصديق كننده باشم و تا پاره اى از آنچه را كه بر شما حرام گرديده براى شما حلال كنم و از جانب پروردگارتان براى شما نشانه اى آورده ام پس از خدا پروا داريد و مرا اطاعت كنيد (۵۰)
چون عيسى از آنان احساس كفر كرد گفت ياران من در راه خدا چه كسانند حواريون گفتند ما ياران [دين] خداييم به خدا ايمان آورده ايم و گواه باش كه ما تسليم [او] هستيم (۵۲)
[ياد كن] هنگامى را كه خدا گفت اى عيسى من تو را برگرفته و به سوى خويش بالا مى برم و تو را از [آلايش] كسانى كه كفر ورزيده اند پاك مى گردانم و تا روز رستاخيز كسانى را كه از تو پيروى كرده اند فوق كسانى كه كافر شده اند قرار خواهم داد آنگاه فرجام شما به سوى من است پس در آنچه بر سر آن اختلاف میکرديد ميان شما داورى خواهم كرد (۵۵)
پس هر كه در اين [باره] پس از دانشى كه تو را [حاصل] آمده با تو محاجه كند بگو بياييد پسرانمان و پسرانتان و زنانمان و زنانتان و ما خويشان نزديك و شما خويشان نزديك خود را فرا خوانيم سپس مباهله كنيم و لعنت خدا را بر دروغگويان قرار دهيم (۶۱)
بگو اى اهل كتاب بياييد بر سر سخنى كه ميان ما و شما يكسان است بايستيم كه جز خدا را نپرستيم و چيزى را شريك او نگردانيم و بعضى از ما بعضى ديگر را به جاى خدا به خدايى نگيرد پس اگر [از اين پيشنهاد] اعراض كردند بگوييد شاهد باشيد كه ما مسلمانيم [نه شما] (۶۴)
هان شما [اهل كتاب] همانان هستيد كه در باره آنچه نسبت به آن دانشى داشتيد محاجه كرديد پس چرا در مورد چيزى كه بدان دانشى نداريد محاجه مى كنيد با آنكه خدا مى داند و شما نمیدانید (۶۶)
در حقيقت نزديكترين مردم به ابراهيم همان كسانى هستند كه او را پيروى كرده اند و [نيز] اين پيامبر و كسانى كه [به آيين او] ايمان آورده اند و خدا سرور مؤمنان است (۶۸)
و [گفتند] جز به كسى كه دين شما را پيروى كند ايمان نياوريد بگو هدايت هدايت خداست مبادا به كسى نظير آنچه به شما داده شده داده شود يا در پيشگاه پروردگارتان با شما محاجه كنند بگو [اين] تفضل به دست خداست آن را به هر كس كه بخواهد مى دهد و خداوند گشايشگر داناست (۷۳)
و از اهل كتاب كسى است كه اگر او را بر مال فراوانى امين شمرى آن را به تو برگرداند و از آنان كسى است كه اگر او را بر دينارى امين شمرى آن را به تو نمى پردازد مگر آنكه دايما بر [سر] وى به پا ايستى اين بدان سبب است كه آنان [به پندار خود] گفتند در مورد كسانى كه كتاب آسمانى ندارند بر زيان ما راهى نيست و بر خدا دروغ مى بندند با اينكه خودشان [هم] مى دانند (۷۵)
كسانى كه پيمان خدا و سوگندهاى خود را به بهاى ناچيزى مى فروشند آنان را در آخرت بهره اى نيست و خدا روز قيامت با آنان سخن نمى گويد و به ايشان نمى نگرد و پاكشان نمى گرداند و عذابى دردناك خواهند داشت (۷۷)
و از ميان آنان گروهى هستند كه زبان خود را به [خواندن] كتاب [تحريف شده اى ] مى پيچانند تا آن [بربافته] را از [مطالب] كتاب [آسمانى] پنداريد با اينكه آن از كتاب [آسمانى] نيست و مى گويند آن از جانب خداست در صورتى كه از جانب خدا نيست و بر خدا دروغ مى بندند با اينكه خودشان [هم] مى دانند (۷۸)
هيچ بشرى را نسزد كه خدا به او كتاب و حكم و پيامبرى بدهد سپس او به مردم بگويد به جاى خدا بندگان من باشيد بلكه [بايد بگويد] به سبب آنكه كتاب [آسمانى] تعليم مى داديد و از آن رو كه درس مى خوانديد علماى دين باشيد (۷۹)
و [نيز] شما را فرمان نخواهد داد كه فرشتگان و پيامبران را به خدايى بگيريد آيا پس از آنكه سر به فرمان [خدا] نهاده ايد [باز] شما را به كفر وامى دارد (۸۰)
و [ياد كن] هنگامى را كه خداوند از پيامبران پيمان گرفت كه هر گاه به شما كتاب و حكمتى دادم سپس شما را فرستاده اى آمد كه آنچه را با شماست تصديق كرد البته به او ايمان بياوريد و حتما ياريش كنيد آنگاه فرمود آيا اقرار كرديد و در اين باره پيمانم را پذيرفتيد گفتند آرى اقرار كرديم فرمود پس گواه باشيد و من با شما از گواهانم (۸۱)
بگو به خدا و آنچه بر ما نازل شده و آنچه بر ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و اسباط نازل گرديده و آنچه به موسى و عيسى و انبياى [ديگر] از جانب پروردگارشان داده شده گرويديم و ميان هيچ يك از آنان فرق نمى گذاريم و ما او را فرمانبرداريم (۸۴)
چگونه خداوند قومى را كه بعد از ايمانشان كافر شدند هدايت مى كند با آنكه شهادت دادند كه اين رسول بر حق است و برايشان دلايل روشن آمد و خداوند قوم بيدادگر را هدايت نمى كند (۸۶)
در حقيقت كسانى كه كافر شده و در حال كفر مرده اند اگر چه [فراخناى] زمين را پر از طلا كنند و آن را [براى خود] فديه دهند هرگز از هيچ يك از آنان پذيرفته نگردد آنان را عذابى دردناك خواهد بود و ياورانى نخواهند داشت (۹۱)
همه خوراكيها بر فرزندان اسرائيل حلال بود جز آنچه پيش از نزول تورات اسرائيل [=يعقوب] بر خويشتن حرام ساخته بود بگو اگر [جز اين است و] راست مى گوييد تورات را بياوريد و آن را بخوانيد (۹۳)
در آن نشانه هايى روشن است [از جمله] مقام ابراهيم است و هر كه در آن درآيد در امان است و براى خدا حج آن خانه بر عهده مردم است [البته بر] كسى كه بتواند به سوى آن راه يابد و هر كه كفر ورزد يقينا خداوند از جهانيان بى نياز است (۹۷)
بگو اى اهل كتاب چرا كسى را كه ايمان آورده است از راه خدا بازمى داريد و آن [راه] را كج مى شماريد با آنكه خود [به راستى آن] گواهيد و خدا از آنچه مى كنيد غافل نيست (۹۹)
و همگى به ريسمان خدا چنگ زنيد و پراكنده نشويد و نعمت خدا را بر خود ياد كنيد آنگاه كه دشمنان [يكديگر] بوديد پس ميان دلهاى شما الفت انداخت تا به لطف او برادران هم شديد و بر كنار پرتگاه آتش بوديد كه شما را از آن رهانيد اين گونه خداوند نشانه هاى خود را براى شما روشن مى كند باشد كه شما راه يابيد (۱۰۳)
[در آن] روزى كه چهره هايى سپيد و چهره هايى سياه گردد اما سياهرويان [به آنان گويند] آيا بعد از ايمانتان كفر ورزيديد پس به سزاى آنكه كفر مى ورزيديد [اين] عذاب را بچشيد (۱۰۶)
شما بهترين امتى هستيد كه براى مردم پديدار شده ايد به كار پسنديده فرمان مى دهيد و از كار ناپسند بازمى داريد و به خدا ايمان داريد و اگر اهل كتاب ايمان آورده بودند قطعا برايشان بهتر بود برخى از آنان مؤمنند و[لى] بيشترشان نافرمانند (۱۱۰)
هر كجا يافته شوند به خوارى دچار شده اند مگر آنكه به پناه امان خدا و زينهار مردم [روند] و به خشمى از خدا گرفتار آمدند و [مهر] بينوايى بر آنان زده شد اين بدان سبب بود كه به آيات خدا كفر مى ورزيدند و پيامبران را بناحق مى كشتند [و نيز] اين [عقوبت] به سزاى آن بود كه نافرمانى كردند و از اندازه درمى گذرانيدند (۱۱۲)
مثل آنچه [آنان] در زندگى اين دنيا [در راه دشمنى با پيامبر] خرج مى كنند همانند بادى است كه در آن سرماى سختى است كه به كشتزار قومى كه بر خود ستم نموده اند بوزد و آن را تباه سازد و خدا به آنان ستم نكرده بلكه آنان خود بر خويشتن ستم كرده اند (۱۱۷)
اى كسانى كه ايمان آورده ايد از غير خودتان [دوست و] همراز مگيريد [آنان] از هيچ نابكارى در حق شما كوتاهى نمى ورزند آرزو دارند كه در رنج بيفتيد دشمنى از لحن و سخنشان آشكار است و آنچه سينه هايشان نهان مى دارد بزرگتر است در حقيقت ما نشانه ها[ى دشمنى آنان] را براى شما بيان كرديم اگر تعقل كنيد (۱۱۸)
هان شما كسانى هستيد كه آنان را دوست داريد و [حال آنكه] آنان شما را دوست ندارند و شما به همه كتابها[ى خدا] ايمان داريد و چون با شما برخورد كنند مى گويند ايمان آورديم و چون [با هم] خلوت كنند از شدت خشم بر شما سر انگشتان خود را مى گزند بگو به خشم خود بميريد كه خداوند به راز درون سينه ها داناست (۱۱۹)
اگر به شما خوشى رسد آنان را بدحال مى كند و اگر به شما گزندى رسد بدان شاد مى شوند و اگر صبر كنيد و پرهيزگارى نماييد نيرنگشان هيچ زيانى به شما نمى رساند يقينا خداوند به آنچه مى كنند احاطه دارد (۱۲۰)
و خدا آن [وعده پيروزى] را جز مژده اى براى شما قرار نداد تا [بدين وسيله شادمان شويد و] دلهاى شما بدان آرامش يابد و پيروزى جز از جانب خداوند تواناى حكيم نيست (۱۲۶)
و آنان كه چون كار زشتى كنند يا بر خود ستم روا دارند خدا را به ياد مى آورند و براى گناهانشان آمرزش مى خواهند و چه كسى جز خدا گناهان را مى آمرزد و بر آنچه مرتكب شده اند با آنكه مى دانند [كه گناه است] پافشارى نمى كنند (۱۳۵)
اگر به شما آسيبى رسيده آن قوم را نيز آسيبى نظير آن رسيد و ما اين روزها[ى شكست و پيروزى] را ميان مردم به نوبت مى گردانيم [تا آنان پند گيرند] و خداوند كسانى را كه [واقعا] ايمان آورده اند معلوم بدارد و از ميان شما گواهانى بگيرد و خداوند ستمكاران را دوست نمى دارد (۱۴۰)
و محمد جز فرستاده اى كه پيش از او [هم] پيامبرانى [آمده و] گذشتند نيست آيا اگر او بميرد يا كشته شود از عقيده خود برمى گرديد و هر كس از عقيده خود بازگردد هرگز هيچ زيانى به خدا نمى رساند و به زودى خداوند سپاسگزاران را پاداش مى دهد (۱۴۴)
و هيچ نفسى جز به فرمان خدا نميرد [خداوند مرگ را] به عنوان سرنوشتى معين [مقرر كرده است] و هر كه پاداش اين دنيا را بخواهد به او از آن مى دهيم و هر كه پاداش آن سراى را بخواهد از آن به او مى دهيم و به زودى سپاسگزاران را پاداش خواهيم داد (۱۴۵)
و چه بسيار پيامبرانى كه همراه او توده هاى انبوه كارزار كردند و در برابر آنچه در راه خدا بديشان رسيد سستى نورزيدند و ناتوان نشدند و تسليم [دشمن] نگرديدند و خداوند شكيبايان را دوست دارد (۱۴۶)
و سخن آنان جز اين نبود كه گفتند پروردگارا گناهان ما و زياده روى ما در كارمان را بر ما ببخش و گامهاى ما را استوار دار و ما را بر گروه كافران يارى ده (۱۴۷)
به زودى در دلهاى كسانى كه كفر ورزيده اند بيم خواهيم افكند زيرا چيزى را با خدا شريك گردانيده اند كه بر [حقانيت] آن [خدا] دليلى نازل نكرده است و جايگاهشان آتش است و جايگاه ستمگران چه بد است (۱۵۱)
و [در نبرد احد] قطعا خدا وعده خود را با شما راست گردانيد آنگاه كه به فرمان او آنان را مى كشتيد تا آنكه سست شديد و در كار [جنگ و بر سر تقسيم غنايم] با يكديگر به نزاع پرداختيد و پس از آنكه آنچه را دوست داشتيد [يعنى غنايم را] به شما نشان داد نافرمانى نموديد برخى از شما دنيا را و برخى از شما آخرت را مى خواهد سپس براى آنكه شما را بيازمايد از [تعقيب] آنان منصرفتان كرد و از شما درگذشت و خدا نسبت به مؤمنان با تفضل است (۱۵۲)
[ياد كنيد] هنگامى را كه در حال گريز [از كوه] بالا مى رفتيد و به هيچ كس توجه نمیکرديد و پيامبر شما را از پشت سرتان فرا مى خواند پس [خداوند] به سزاى [اين بى انضباطى] غمى بر غمتان [افزود] تا سرانجام بر آنچه از كف داده ايد و براى آنچه به شما رسيده است اندوهگين نشويد و خداوند از آنچه مى كنيد آگاه است (۱۵۳)
سپس [خداوند] بعد از آن اندوه آرامشى [به صورت] خواب سبكى بر شما فرو فرستاد كه گروهى از شما را فرا گرفت و گروهى [تنها] در فكر جان خود بودند و در باره خدا گمانهاى ناروا همچون گمانهاى [دوران] جاهليت مى بردند مى گفتند آيا ما را در اين كار اختيارى هست بگو سررشته كارها [شكست يا پيروزى] يكسر به دست خداست آنان چيزى را در دلهايشان پوشيده مى داشتند كه براى تو آشكار نمیکردند مى گفتند اگر ما را در اين كار اختيارى بود [و وعده پيامبر واقعيت داشت] در اينجا كشته نمى شديم بگو اگر شما در خانه هاى خود هم بوديد كسانى كه كشته شدن بر آنان نوشته شده قطعا [با پاى خود] به سوى قتلگاههاى خويش مى رفتند و [اينها ] براى اين است كه خداوند آنچه را در دلهاى شماست [در عمل] بيازمايد و آنچه را در قلبهاى شماست پاك گرداند و خدا به راز سينه ها آگاه است (۱۵۴)
روزى كه دو گروه [در احد] با هم روياروى شدند كسانى كه از ميان شما [به دشمن] پشت كردند در حقيقت جز اين نبود كه به سبب پاره اى از آنچه [از گناه] حاصل كرده بودند شيطان آنان را بلغزانيد و قطعا خدا از ايشان درگذشت زيرا خدا آمرزگار بردبار است (۱۵۵)
اى كسانى كه ايمان آورده ايد همچون كسانى نباشيد كه كفر ورزيدند و به برادرانشان هنگامى كه به سفر رفته [و در سفر مردند] و يا جهادگر شدند [و كشته شدند] گفتند اگر نزد ما [مانده] بودند نمى مردند و كشته نمى شدند [شما چنين سخنانى مگوييد] تا خدا آن را در دلهايشان حسرتى قرار دهد و خدا[ست كه] زنده مى كند و مى ميراند و خدا[ست كه] به آنچه مى كنيد بيناست (۱۵۶)
پس به [بركت] رحمت الهى با آنان نرمخو [و پرمهر] شدى و اگر تندخو و سختدل بودى قطعا از پيرامون تو پراكنده مى شدند پس از آنان درگذر و برايشان آمرزش بخواه و در كار[ها] با آنان مشورت كن و چون تصميم گرفتى بر خدا توكل كن زيرا خداوند توكلكنندگان را دوست مى دارد (۱۵۹)
اگر خدا شما را يارى كند هيچ كس بر شما غالب نخواهد شد و اگر دست از يارى شما بردارد چه كسى بعد از او شما را يارى خواهد كرد و مؤمنان بايد تنها بر خدا توكل كنند (۱۶۰)
و هيچ پيامبرى را نسزد كه خيانت ورزد و هر كس خيانت ورزد روز قيامت با آنچه در آن خيانت كرده بيايد آنگاه به هر كس [پاداش] آنچه كسب كرده به تمامى داده مى شود و بر آنان ستم نرود (۱۶۱)
به يقين خدا بر مؤمنان منت نهاد [كه] پيامبرى از خودشان در ميان آنان برانگيخت تا آيات خود را بر ايشان بخواند و پاكشان گرداند و كتاب و حكمت به آنان بياموزد قطعا پيش از آن در گمراهى آشكارى بودند (۱۶۴)
آيا چون به شما [در نبرد احد] مصيبتى رسيد [با آنكه در نبرد بدر] دو برابرش را [به دشمنان خود] رسانديد گفتيد اين [مصيبت] از كجا [به ما رسيد] بگو آن از خود شما [و ناشى از بى انضباطى خودتان] است آرى خدا به هر چيزى تواناست (۱۶۵)
همچنين كسانى را كه دو رويى نمودند [نيز] معلوم بدارد و به ايشان گفته شد بياييد در راه خدا بجنگيد يا دفاع كنيد گفتند اگر جنگيدن مى دانستيم مسلما از شما پيروى میکرديم آن روز آنان به كفر نزديكتر بودند تا به ايمان به زبان خويش چيزى مى گفتند كه در دلهايشان نبود و خدا به آنچه مى نهفتند داناتر است (۱۶۷)
همان كسانى كه [خود در خانه] نشستند و در باره دوستان خود گفتند اگر از ما پيروى میکردند كشته نمى شدند بگو اگر راست مى گوييد مرگ را از خودتان دور كنيد (۱۶۸)
به آنچه خدا از فضل خود به آنان داده است شادمانند و براى كسانى كه از پى ايشانند و هنوز به آنان نپيوسته اند شادى مى كنند كه نه بيمى بر ايشان است و نه اندوهگين مى شوند (۱۷۰)
كسانى كه [در نبرد احد] پس از آنكه زخم برداشته بودند دعوت خدا و پيامبر [او] را اجابت كردند براى كسانى از آنان كه نيكى و پرهيزگارى كردند پاداشى بزرگ است (۱۷۲)
همان كسانى كه [برخى از] مردم به ايشان گفتند مردمان براى [جنگ با] شما گرد آمده اند پس از آن بترسيد و[لى اين سخن] بر ايمانشان افزود و گفتند خدا ما را بس است و نيكو حمايتگرى است (۱۷۳)
پس با نعمت و بخششى از جانب خدا [از ميدان نبرد] بازگشتند در حالى كه هيچ آسيبى به آنان نرسيده بود و همچنان خشنودى خدا را پيروى كردند و خداوند داراى بخششى عظيم است (۱۷۴)
و كسانى كه در كفر مى كوشند تو را اندوهگين نسازند كه آنان هرگز به خدا هيچ زيانى نمى رسانند خداوند مى خواهد در آخرت براى آنان بهره اى قرار ندهد و براى ايشان عذابى بزرگ است (۱۷۶)
و البته نبايد كسانى كه كافر شده اند تصور كنند اينكه به ايشان مهلت مى دهيم براى آنان نيكوست ما فقط به ايشان مهلت مى دهيم تا بر گناه [خود] بيفزايند و [آنگاه] عذابى خفت آور خواهند داشت (۱۷۸)
خدا بر آن نيست كه مؤمنان را به اين [حالى] كه شما بر آن هستيد واگذارد تا آنكه پليد را از پاك جدا كند و خدا بر آن نيست كه شما را از غيب آگاه گرداند ولى خدا از ميان فرستادگانش هر كه را بخواهد برمى گزيند پس به خدا و پيامبرانش ايمان بياوريد و اگر بگرويد و پرهيزگارى كنيد براى شما پاداشى بزرگ خواهد بود (۱۷۹)
و كسانى كه به آنچه خدا از فضل خود به آنان عطا كرده بخل مى ورزند هرگز تصور نكنند كه آن [بخل] براى آنان خوب است بلكه برايشان بد است به زودى آنچه كه به آن بخل ورزيده اند روز قيامت طوق گردنشان مى شود ميراث آسمانها و زمين از آن خداست و خدا به آنچه مى كنيد آگاه است (۱۸۰)
مسلما خداوند سخن كسانى را كه گفتند خدا نيازمند است و ما توانگريم شنيد به زودى آنچه را گفتند و بناحق كشتن آنان پيامبران را خواهيم نوشت و خواهيم گفت بچشيد عذاب سوزان را (۱۸۱)
همانان كه گفتند خدا با ما پيمان بسته كه به هيچ پيامبرى ايمان نياوريم تا براى ما قربانيى بياورد كه آتش [آسمانى] آن را [به نشانه قبول] بسوزاند بگو قطعا پيش از من پيامبرانى بودند كه دلايل آشكار را با آنچه گفتيد براى شما آوردند اگر راست مى گوييد پس چرا آنان را كشتيد (۱۸۳)
هر جاندارى چشنده [طعم] مرگ است و همانا روز رستاخيز پاداشهايتان به طور كامل به شما داده مى شود پس هر كه را از آتش به دور دارند و در بهشت درآورند قطعا كامياب شده است و زندگى دنيا جز مايه فريب نيست (۱۸۵)
قطعا در مالها و جانهايتان آزموده خواهيد شد و از كسانى كه پيش از شما به آنان كتاب داده شده و [نيز] از كسانى كه به شرك گراييده اند [سخنان دل]آزار بسيارى خواهيد شنيد و[لى] اگر صبر كنيد و پرهيزگارى نماييد اين [ايستادگى] حاكى از عزم استوار [شما] در كارهاست (۱۸۶)
و [ياد كن] هنگامى را كه خداوند از كسانى كه به آنان كتاب داده شده پيمان گرفت كه حتما بايد آن را [به وضوح] براى مردم بيان نماييد و كتمانش مكنيد پس آن [عهد] را پشت سر خود انداختند و در برابر آن بهايى ناچيز به دست آوردند و چه بد معامله اى كردند (۱۸۷)
البته گمان مبر كسانى كه بدانچه كرده اند شادمانى مى كنند و دوست دارند به آنچه نكرده اند مورد ستايش قرار گيرند قطعا گمان مبر كه براى آنان نجاتى از عذاب است [كه] عذابى دردناك خواهند داشت (۱۸۸)
همانان كه خدا را [در همه احوال] ايستاده و نشسته و به پهلو آرميده ياد مى كنند و در آفرينش آسمانها و زمين مى انديشند [كه] پروردگارا اينها را بيهوده نيافريده اى منزهى تو پس ما را از عذاب آتش دوزخ در امان بدار (۱۹۱)
پروردگارا ما شنيديم كه دعوتگرى به ايمان فرا مى خواند كه به پروردگار خود ايمان آوريد پس ايمان آورديم پروردگارا گناهان ما را بيامرز و بديهاى ما را بزداى و ما را در زمره نيكان بميران (۱۹۳)
پس پروردگارشان دعاى آنان را اجابت كرد [و فرمود كه] من عمل هيچ صاحب عملى از شما را از مرد يا زن كه همه از يكديگريد تباه نمى كنم پس كسانى كه هجرت كرده و از خانه هاى خود رانده شده و در راه من آزار ديده و جنگيده و كشته شده اند بديهايشان را از آنان مى زدايم و آنان را در باغهايى كه از زير [درختان] آن نهرها روان است درمى آورم [اين] پاداشى است از جانب خدا و پاداش نيكو نزد خداست (۱۹۵)
ولى كسانى كه پرواى پروردگارشان را پيشه ساخته اند باغهايى خواهند داشت كه از زير [درختان] آن نهرها روان است در آنجا جاودانه بمانند [اين] پذيرايى از جانب خداست و آنچه نزد خداست براى نيكان بهتر است (۱۹۸)
و البته از ميان اهل كتاب كسانى هستند كه به خدا و بدانچه به سوى شما نازل شده و به آنچه به سوى خودشان فرود آمده ايمان دارند در حالى كه در برابر خدا خاشعند و آيات خدا را به بهاى ناچيزى نمى فروشند اينانند كه نزد پروردگارشان پاداش خود را خواهند داشت آرى خدا زودشمار است (۱۹۹)