خانه / ختم های مجرب و معتبر / ختم آیه 5 سوره یس برای تسخیر ملوک + ترجمه و تفسیر آیه پنجم سوره یاسین

ختم آیه 5 سوره یس برای تسخیر ملوک + ترجمه و تفسیر آیه پنجم سوره یاسین

در این پست از سایت ذکر و دعاهای قرآنی دعاگو 2agoo.com ختم آیه 5 سوره یس برای تسخیر ملوک + ترجمه و تفسیر آیه پنجم سوره یاسین را برای شما عزیزان قرار دادیم . متن آیه 5 سوره مبارکه یاسین تنزیل العزیز الرحیم به معنی فرو فرستنده عزیز و رحیم می باشد . ختم آین آیه از سوره یاسین برای به تسخیر درآوردن ملوک و پادشاهان بسیار موثر است . در ادامه از سایت دعاگو همراه ما باشید با ترجمه و تفسیر و ختم و معنی آیه 5 سوره یس …

ختم آیه 5 سوره یس برای تسخیر ملوک + ترجمه و تفسیر آیه پنجم سوره یاسین
ختم آیه 5 سوره یس برای تسخیر ملوک + ترجمه و تفسیر آیه پنجم سوره یاسین

ختم آیه 5 سوره یس برای تسخیر ملوک + ترجمه و تفسیر آیه پنجم سوره یاسین,آیه پنجم سوره یس,آیه 5 سوره مبارکه یاسین,ختم آیه 5 سوره یس برای تسخیر,ترجمه ایه 5 سوره یس,تفسیر و مفهوم آیه 5 سوره یس,روش ختم آیه شماره 5 سوره یاسین,ختم تنزیل العزیز الرحیم

جهت تسخیر ملوک بعد از نماز صبح (40 روز) تنزیل العزیز الرحیم بگویید.

(این قرآن تو کتابی است که) از جانب خدای مقتدر مهربان نازل شده است.

«تَنزِیلَ»: فرو فرستادن. در اینجا به معنی فرو فرستاده بوده و مفعول مطلق است. برای مبالغه، قرآن وصف به مصدر شده است

ختم آیه 5 سوره یس

تَنْزيل

در قرائت اهل کوفه (غیر از روایت ابن‌شعبه از عاصم) و شام (ابن‌عامر) و برخی از قرائتهای غیرمشهور (طلحه، و روایت خلف از أشهب و عیسی) کلمه «تنزیلَ» را منصوب قرائت کرده‌اند، که نقش آن مفعول مطلق برای فعل محذوف می‌شود (قرآن را نازل فرمود نازل کردنِ خدای عزیز رحیم)؛ و یا کلمه «أعنی» در تقدیر است (سوگند به قرآن کریم، منظورم همان نازل شده از جانب خداوند عزیز رحیم است).

و در قرائت اهل مکه (ابن کثیر) و مدینه (نافع) و بصره (ابوعمرو) و روایت شعبه از عاصم (از قراء کوفه)؛ و نیز در قرائت ابوجعفر (از قراء عشره) و حسن و اعمش (از قراء اربعه عشر) و برخی قرائات دیگر (شیبه و اعرج) این کلمه به صورت مرفوع (تَنزیلُ) قرائت شده است؛ که در این صورت خبر برای کلمه محذوف می‌شود (آن نازل شده از جانب خداوند عزیز و رحیم است)؛

و در برخی قرائتهای غیرمشهورتر (یزیدی و ابوحیوة و روایت قورصی از ابوجعفر و شیبه) به صورت مجرور (تنزیلِ) قرائت شده است، که در این صورت بدل و یا وصف از «القرآن» می‌باشد (یعنی: سوگند به قرآن حکیم، همان نازل شده‌ی از جانب خداوند عزیز رحیم؛ یا سوگند به قرآن حکیمِ نازل شده‌‌ی …)

درباره معنای آن هم قبلا بیان شد که ماده «نزل» در اصل به معنای حرکت از بالا به پایین و هبوط و مستقر شدن در محل مورد نظر (حلول) است و تفاوت «نزول» با «هبوط» در این است که هبوط، نزولی است که ادامه دارد؛ به تعبیر دیگر، در «نزول»، اصل حرکت رو به پایین بیشتر مد نظر است؛ اما در «هبوط»، استقراری که بعد از این حرکت انجام می‌شود، بیشتر مورد توجه است.

درباره اینکه آیا بین «أنزل» با «نزّل» تفاوتی هست یا نه، برخی به این نظر متمایلند که تفاوت مهمی بین این دو نیست (لسان العرب‏۱۱/ ۶۵۶) اما برخی بین این دو تفاوت دیده و شواهدی از قرآن هم بر این تفاوت ارائه کرده‌اند.

امروزه معروفترین تفاوت، این است که «نزّل» دلالت بر نزول تدریجی می‌کند، اما «أنزل» دلالت بر نزول دفعی دارد.

البته مطلب ظاهرا دقتی بیش از این دارد. راغب اصفهانی چنین توضیح داده که «نزّل» در جایی است که فروفرستادن، جداجدا و یکی پس از دیگری انجام شده باشد؛ اما «أنزل» معنای عامی دارد و هم این حالت و هم حالتی را که یکجا فرو فرستاده شده باشد شامل می‌شود. در خصوص نزول قرآن کریم، گاه در یک آیه هر دو تعبیر با هم آمده است که توجه به این تفاوت ظرافت خاصی به معنی آیه می‌بخشد؛ مثلا :

«أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِم» (نحل/۴۴) یا آیه «لَوْ لا نُزِّلَتْ سُورَةٌ، فَإِذا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ مُحْكَمَةٌ» (محمد/۲۰)

که راغب اصفهانی تحلیل زیبایی از این تفاوت در تعبیر دارد که منافقان پیشنهاد می‌دادند که آیات جهاد کم‌کم نازل شود تا امکان سرپیچی برایشان مهیا باشد اما وقتی سوره‌ای یکجا نازل شد، عمل نکردند». و اتفاقا یکی از نکات جالب این است که قرآن وقتی در مقام بیان موضع منافقان (که منطق‌شان «نومن ببعض و نکفر ببعض» بوده) برمی‌آید، تعبیر «أنزل» ‌را به کار می‌برد که نشان می‌دهد قرآن کریم در کلیتش بوده که برای آنها چالش ایجاد می‌کرده است.

وَ إِذا قيلَ لَهُمْ تَعالَوْا إِلى‏ ما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ إِلَى الرَّسُولِ رَأَيْتَ الْمُنافِقينَ يَصُدُّونَ عَنْكَ صُدُوداً (نساء/ ۶۱)

مرحوم مصطفوی بر این باور است که تفاوت این دو تعبیر در این است که در «أنزل»، صدور فعل از فاعل، بیشتر مورد عنایت است؛ اما در «نزّل» خود فعل از جهت وقوع و تعلق گرفتن آن به متعلَقش، بیشتر مورد توجه است.

الْعَزيزِ

ماده «عزز» به معنای شدت و قوت و قهر و غلبه می‌باشد و «عزت» حالتی در شخص است که مانع از آن می‌شود که مغلوب واقع شود؛ بنابراین «عزیز» یعنی کسی که همواره غالب است و هیچگاه مغلوب نمی‌شود؛ و به چیزی هم که نایاب است عزیز گفته می‌شود، چون دسترسی [= غلبه] به آن سخت و دشوار است.

تفاوت «عزیز» با «قاهر» (غلبه‌کننده) در این است که عزیز از این جهت گفته می‌شود که کسی توان غلبه و اذیت و آزار او را ندارد، اما قاهر از این جهت گفته می‌شود که او بر دیگران غلبه می‌کند، و تعبیر «عزیزی» (همان «عزیزم» در فارسی) را در مورد محبوبی به کار می‌رود که جدایی از او بر انسان سخت و دشوار است

الرَّحيمِ

اصل ماده «رحم» را به معنای «رقت قلبی که توام با احسان کردن باشد» دانسته اند که در مورد خداوند تنها به معنای احسان می‌باشد

«رحمن» صیغه مبالغه است، یعنی کسی که رحمتش فراگیر است؛ و «رحیم» صفت مشبهه است یعنی کسی که رحمتش دائمی و همیشگی است، (در جلسه ۱ بعدا مطلب بسیار کاملتر شد)

در تفاوت «رئوف: مهربان» و «رحیم» هم گفته‌اند در «رأفت» رقت قلب بیشتری از «رحمت» وجود دارد؛ لذا کلمه رأفت هیچگاه در موردی که با کراهت توام باشد به کار نمی‌رود؛ اما «رحمت» گاه با کراهت توام است.

(النهاية في غريب الحديث و الأثر، ج‏۲، ص۱۷۶) (آنچه در پزشک است، «رحمت» است؛ نه «رأفت» وگرنه هیچگاه آمپول تجویز نمی‌کرد).

**************************************************

بازنشر : سایت دعاگو (بزرگترین منبع ذکر و دعاهای قرآنی)

درباره ی admin

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *