در این پست از سایت ذکر و دعاهای قرآنی دعاگو 2agoo.com خواص آیه 40 سوره یس برای حاجت + معنی آیه و تفسیر آیه را برای شما عزیزان قرار دادیم . آیه 40 سوره مبارکه یس دارای خواص و فوائد زیادی می باشد . برای برآورده شدن حاجت شب جمعه این آیه 7 بار خوانده شود . در ادامه همچنین خواص و فضیلت آیه 40 سوره یس + معنی و مفهوم و تفسیر آیه + تفسیر و شرح و نکات ادبی آیه 40 سوره یس را قرار دادیم .
خواص آیه 40 سوره یس برای حاجت + معنی آیه و تفسیر آیه,آیه 40 سوره یس,معنی کلمات آیه 40 سوره یس,آیه مجرب برای حاجت روایی,متن و ترجمه فارسی آیه 40 سوره یس,شرح آیه 40 سوره یس,نکات ادبی آیه 40 سوره یس
شب جمعه هفت بار بخواند، حاجت روا شود
متن آیه 40 سوره یس با ترجمه فارسی :
لَا الشَّمْسُ يَنْبَغِي لَهَا أَنْ تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّيْلُ سَابِقُ النَّهَارِ ۚ وَكُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ
نه (در گردش منظم عالم) خورشید را شاید که به ماه فرا رسد و نه شب بر روز سبقت گیرد و هر یک بر مدار معیّنی (در این دریای بیپایان) شناورند.
معانی کلمات آیه :
«یَنبَغِی لَهَا»: آن را سزد. سزاوار آن است. «أَن تُدْرِکَ»: برسد. ملحق شود. «یَسْبَحُونَ»: شناورند. مراد حرکت آرام خورشید و ماه بر حسب ظاهر و مطابق حسّ بینائی ما، و یا حرکت هر یک در فلک مربوط است که متوازی یکدیگرند.
پیام های آیه :
1- شب، از نشانههاى قدرت و حكمت الهى است. «آيَةٌ لَهُمُ اللَّيْلُ»
2- يك برنامه ثابت در طول تاريخ، آن هم بدون خلل نشانهى وجود حسابگرى حكيم و عليم است. «ذلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ»
3- پيدايش شب و روز تصادفى نيست، كار خداست. «نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهارَ»
4- مدار حركت خورشيد و ماه طورى طراحى شده كه هرگز به يكديگر برخورد نمىكنند و در ايجاد شب و روز خللى وارد نمىشود. «لَا الشَّمْسُ يَنْبَغِي لَها أَنْ تُدْرِكَ الْقَمَرَ»
5- بر خلاف نظريه ثابت بودن خورشيد، قرآن خورشيد را داراى حركت مىداند، آن هم حركت جهت دار. «تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ لَها»
6- در نظم حاكم بر هستى احدى نمىتواند اخلال كند. تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ …
7- تشبيهات قرآن كهنه شدنى نيست. حركت ماه به حركت خوشه خرما تشبيه شده است. «عادَ كَالْعُرْجُونِ الْقَدِيمِ»
8- همهى كرات در مدار خود در حركتند. «كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ»
9- حركت كرات در مدار خود با سرعت است. ( «يَسْبَحُونَ» يعنى شناى سريع)
نکات ادبی آیه :
تُدْرِكَ
قبلا بیان شد که ماده «درک» در اصل به معنای رسیدن چیزی به چیز دیگر و ملحق شدن به آن است و برخی افزودهاند که «درک» رسیدنی است که همراه با نوعی احاطه بر شیء مورد نظر باشد؛ چنانکه در تعابیری نظیر «لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ یدْرِكُ الْأَبْصارَ» (انعام/۱۰۳) یا أ«َینَما تَكُونُوا یدْرِكْكُمُ الْمَوْت» (نساء/۷۸) این معنا آشکار است.
فَلَكٍ
از ماده «فلک» دو کلمه «فُلْك» (به معنای کَشتی) و «فَلَک» (به معنای مدار حرکت ستارگان) رایج است و در قرآن هم همین دو کلمه به کار رفته است.
برخی اصل این ماده را به معنای «حرکت دورانی در چیزی» میدانند (که با کلمه فَلَک بیشتر متناسب است) و احتمال دادهاند که وجه تسمیه کشتی به فُلک این باشد که در دریاها دور میزند (معجم المقاییس اللغة، ج۴، ص۴۵۳)
برخی هم معنای «کَشتیای» که در درودخانه و دریا جاری باشد دانستهاند؛ آنگاه برخی گفتهاند وجه تسمیه مدار ستارگان به فُلک این است که همچون کشتیای در آن رواناند (مفردات ألفاظ القرآن، ص۶۴۵) اما برخی اصل کلمه فَلَک را که بر یک حرکت دورانی دلالت دارد، وارد شده از زبان عبری میدانند، که البته تناسبی با کلمه فُلک هم دارد. (التحقیق فی كلمات القرآن الكریم، ج۹، ص۱۳۹)
کلمه «فُلْك» هم برای یک کشتی و هم برای کشتیها به کار میرود و در واقع لفظی است که واحد و جمع آن یکسان است (معجم المقاییس اللغة، ج۴، ص۴۵۳؛ مفردات ألفاظ القرآن، ص۶۴۵) برخی تذکر دادهاند که وقتی به معنای واحد باشد ضمه روی فاء همانند ضمه کلمه «قُفل» است که دلالت خاصی ندارد؛ اما وقتی به معنای جمع باشد ضمه روی فاء همانند ضمه کلمه «اُسد» است که بر جمع (جمعِ «أسَد») دلالت دارد؛ و این کلمه در قرآن کریم هم به صورت مفرد مذکر به کار رفته «حَمَلْنا ذُرِّیتَهُمْ فِی الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ» (یس/۴۱) هم در معنای جمع مذکر «حَتَّى إِذا كُنْتُمْ فِي الْفُلْكِ وَ جَرَيْنَ بِهِمْ» (یونس/۲۲) و هم به صورت مفرد مونث، که میتواند دال بر جمع غیرعاقل باشد «وَ الْفُلْكِ الَّتِي تَجْرِي فِي الْبَحْرِ» (بقره/۱۶۴) (شرح الكافي (للمولى صالح المازندراني)، ج۱، ص۱۱۲)
ماده «فلک» جمعا ۲۵ بار در قرآن کریم به کار رفته که ۲۳ بار آن به صورت «الفُلْك» و ۲ بار به صورت «فَلَكٍ» می باشد.
یسْبَحُونَ
در مورد ماده «سبح» قبلا بیان شد که برخی گفتهاند این ماده در اصل بر دو معنا دلالت میکند: یکی از جنس عبادت، چنانکه به نماز مستحبی «سُبحه» میگویند و تسبیح هم منزه دانستن خداوند است از هر بدیای؛ و دومی از جنس سعی و تلاش، چنانکه السَّبْح و السِّباحة به معنای غوطهور شدن و شنا کردن در آب است.
اما دیگران خواستهاند این دو معنا را به هم برگردانند:
برخی گفتهاند اصل معنای این ماده، حرکت سریع در آب یا هواست (شنا کردن و شناور شدن) و به همین جهت، به حرکت ستارگان در آسمان، «سَبَحَ» گفته شده است: «كُلٌّ فِی فَلَكٍ یسْبَحُونَ» (أنبیاء/۳۳) و این تعبیر در مورد اسبانی که با سرعت و روان حرکت میکنند «وَ السَّابِحاتِ سَبْحاً» (نازعات/۳) نیز گفته میشود؛ و در آیه «إِنَّ لَكَ فِی النَّهارِ سَبْحاً طَویلاً» (مزمل/۷) هم منظور حرکت سریع در انجام کارهاست. بر این اساس، تسبیح که به معنای تنزیه خداوند متعال است، در اصل به معنای حرکت سریع در عبادت خداوند متعال بوده، و بر مطلق عبادات قولی و فعلی به کار رفته است.
در طرف مقابل برخی گفتهاند اصل این معنا «حرکت در مسیر حق بدون هرگونه انحراف» یا «بر حق بودنی کاملا منزه از هر نقطه ضعف» بوده، و در آن دو مفهوم «در مسیر حق بودن» و «از ضعفی دور بودن» در آن لحاظ شده است؛ و اینکه در مورد شنا و غوطهور شدن یا حرکت اسبها یا کثرت اعمال انسان به کار میرود همگی مصادیقی از این باب است که متناسب با موضوع بحث بوده است؛ مثلا در معنای شنا کردن آن حرکتی است که نظم و سیر معنی دارد، و از انحراف و .. دور است
**************************************************
بازنشر : سایت دعاگو (بزرگترین منبع ذکر و دعاهای قرآنی)