در این پست از سایت ذکر و دعاهای قرآنی دعاگو 2agoo.com خواص آیه 44 سوره یس + معنی کلمات آیه و تفسیر و شرح آیه را برای شما عزیزان قرار دادیم . آیه 44 سوره مبارکه یس دارای خواص و فضیلت فراوانی می باشد . مداومت در خواندن آیه 44 سوره یس برای رستگار شدن و بهشتی شدن بسیار موثر است . در ادامه از سایت دعاگو همراه ما باشید با متن و ترجمه فارسی آیه و نکات ادبی و پیام های آیه 44 سوره یس …
خواص آیه 44 سوره یس + معنی کلمات آیه و تفسیر و شرح آیه,آیه 44 سوره یس,متن و ترجمه آیه 44 سوره یس,نکات ادبی آیه 44 سوره یس,پیام های آیه 44 سوره یس,تفسیر آیه 44 سوره یس,آیه برای رستگار شدن و بهشتی شدن
هر که هر روز مداومت کند، رستگار و بهشتی است
متن آیه 44 سوره یس با ترجمه :
إِلَّا رَحْمَةً مِنَّا وَ مَتَاعًا إِلَىٰ حِينٍ
مگر باز لطف و رحمت ما آنها را نجات دهد و تا وقت معیّن بهره زندگی بخشد.
معانی کلمات آیه :
«إِلاّ رَحْمَةً …»:
لکن رحمت ما ایشان را درمییابد و تا وقت اجل مقدّر آنان را از زندگی بهرهمند میسازیم (نگا: تفسیر المنتخب). واژه (رَحْمَة) مفعول له، یا منصوب به نزع خافض است و تقدیر چنین است: بِرَحْمَةٍ.
پیام های آیه 44 سوره یس :
1- اين خداوند است كه آب را به گونهاى قرار داده كه انسان مىتواند با ساخت كشتى بر روى آن حركت كند و اين از نشانههاى قدرت الهى است. وَ آيَةٌ …أَنَّا حَمَلْنا ذُرِّيَّتَهُمْ فِي الْفُلْكِ»
2- مَركب و وسيله نقليه كه از ضروريّات زندگى بشر است، يك نعمت ويژه و نشانهاى از لطف و تدبير الهى است. «خَلَقْنا لَهُمْ مِنْ مِثْلِهِ ما يَرْكَبُونَ»
3- دست خدا در قهر و غضب باز است. به خود مغرور نشويم. «إِنْ نَشَأْ نُغْرِقْهُمْ»
4- اگر قهر خدا سرازير شود احدى فريادرس نيست. پس نبايد احساس امنيّت صد در صد داشته باشيم. «إِنْ نَشَأْ نُغْرِقْهُمْ فَلا صَرِيخَ لَهُمْ»
5- هرگز نجات خود را در سايهى عوامل مادّى نپنداريم. «رَحْمَةً مِنَّا»
6- هر كس اجلى دارد و زندگى ما محدود است. «مَتاعاً إِلى حِينٍ»
نکات ادبی آیه 44 سوره یس :
رَحْمَةً
در آیه ۱۵ همین سوره توضیح داده شد که ماده «رحم» در اصل دلالت بر معانیای همچون رقت و و عطوفت و مهربانی (= رأفت)؛ و به تعبیر دیگر، دلالت بر «رقت قلب همراه با احسان کردن» میکند که گاه ممکن است در مورد «احسان کردن بدون لحاظ رقت قلب» به کار رود (مثلا وقتی در مورد خداوند به کار میرود) و یا «رقت قلب بتنهایی». درواقع، رحمت، تجلی رأفت، و ظهور شوق و شفقت است، و مربوط به مقام ابراز نسبت به چیز خاصی است که در آن خیر و صلاح مخاطب لحاظ میشود، ولو خود مخاطب آن را خوش ندارد، مانند خوراندن دوای تلخ به مریض.
این کلمه منصوب است و درباره دلیل منصوب بودن آن به لحاظ نحوی، این دیدگاهها مطرح شده است:
الف. از باب استثناء، که:
الف.۱٫ برخی آن را استثنای منقطع دانستهاند (یعنی یک جمله به لحاظ معنایی مستقل از جمله مستثنی منه: آنها به هیچ عنوان راه نجاتی ندارند؛ اما رحمتی از جانب ما [آن هم نه به عنوان راهی از جانب خودشان] میتواند آنها را نجات دهد)
الف.۲٫ برخی آن را استثنای مفرغ دانستهاند. (یعنی آنها راه نجاتی ندارند مگر با اسبابی، که یکی از مهمترین آن اسباب، رحمتی از جانب ماست)
ب. مفعول لاجله (آنها راه نجاتی ندارند مگر به خاطر اینکه رحمت ما شامل حالشان بشود)
ج. مفعول مطلق است برای فعل محذوف (آنان راه نجاتی نمییابند مگر اینکه بر آنان از جانب ما رحمتی شود، چه رحمتی!)
د. منصوب است به نزع خافض (یعنی حرف «ب» در تقدیر بوده است و در اصل چنین بوده: إلا برحمة منا؛ آنان راه نجاتی نمییابند مگر به سبب رحمتی از جانب ما.)
(نکته: برخی مانند نحاس، استثناء بودن را یک جایگاه نحوی در عرض سایر تحلیلهای نحوی مانند مفعول لاجله بودنش دانستهاند (إعراب القرآن، ج۳، ص۲۶۸) اما دیگران آن را یک جایگاه نحوی مستقل ندانستهاند و مثلا جایگاه نحوی را مفعول لاجله ویا منصوب به نزع خافض دانستهاند و سپس توضیح دادهاند که این در مقام استثناء است (إعراب القرآن و بيانه، ج۸، ص۲۰۶)
مَتاعاً
قبلا بیان شد که ماده «متع» در اصل بر منفعت و بهرهوری دلالت دارد؛ و در تفاوتش با نفع، برخی گفتهاند نفعی است که مدتی ادامه داشته باشد و برخی گفتهاند نفع و منفعتی است که همراه با لذت و رفع حاجت باشد، مخصوصا اگر انسان لذتش را زود درک کند، مانند لذت پولدار شدن؛ در حالی که «نفع» در جایی که برای رسیدن به لذت باید صبر کرد نیز به کار میرود.
«متاع»، هم به معنای مصدری به کار میرود (به معنای بهرهمند شدن و نفع بردن)، و هم به معنای آن چیزی که مورد بهرهوری قرار میگیرد، و به هر چیزی که به نحوی از آن بتوان استفاده کرد اطلاق میشود و در بسیاری از آیات قرآن هر دو میتواند مد نظر بوده باشد: (قُلْ مَتاعُ الدُّنْيا قَلِيلٌ؛ نساء/۷۷) و جمع آن «أَمْتِعَة» (أَمْتِعَتِكُمْ؛ نساء/۱۰۲) میباشد.
«مُتْعَة» نیز به معنای چیزی است که برای رفع نیاز استفاده میشود و به نحو اصطلاحی، با دو تعبیر «متعه نکاح» (= ازدواج موقت) و «متعه حج» مواجهیم؛ و همچنین به طور اصطلاحی، دو کلمه «متعه» و «متاع» هم به صورت اسم (مثلا: وَ لِلْمُطَلَّقاتِ مَتاعٌ بِالْمَعْرُوفِ؛ بقرة/۲۴۱) وهم به صورت فعل (مثلا: وَ مَتِّعُوهُنَّ عَلَى الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَ عَلَى الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ؛ بقرة/۲۳۶) در مورد چیزی که به زن مطلقه میدهند تا در ایامی که عده نگه میدارد مخارجش تامین باشد نیز گفته میشود.
**************************************************
بازنشر : سایت دعاگو (بزرگترین منبع ذکر و دعاهای قرآنی)