در این پست از سایت ذکر و دعاهای قرآنی دعاگو 2agoo.com خواص آیه 58 سوره یس + تفسیر آیه و معنی کلمات ایه 58 سوره یس را برای شما عزیزان قرار دادیم . آیه 58 سوره مبارکه یس دارای خواص و فوائد فراوانی می باشد . برای برکت در عمر و بهره مند شدن از ثواب شهدا مداومت در خواندن آیه 58 سوره یس بسیار موثر است . در ادامه از سایت دعاگو همراه ما باشید با تفسیر و شرح آیه 58 سوره یس + معنی و مفهوم و ترجمه فارسی 58 سوره یس + نکات ادبی و پیام های آیه 58 سوره یس ..
خواص آیه 58 سوره یس + تفسیر آیه و معنی کلمات ایه 58 سوره یس,ترجمه فارسی آیه 58 سوره یس,موکلین آیه 58 سوره یس,ختم آیه 58 سوره یس,معنی و مفهوم آیه 58 سوره یس,ایه مجرب برای برکت در عمر,آیه برای بهره مندی از ثواب شهدا,نکات ادبی و پیام آیه 58 سوره یس
هر که ورد خود سازد از ثواب شهداء بهره مند گردد و در عمرش برکت یابد
متن آیه با ترجمه فارسی :
هر که آن را از چهارشنبه پانزده روز، روزی 818 بار بخواند، به حاجت رسد و برای رسیدن به حاجت، در یک مجلس با وضو و با توجه 1479 بار بخواند به حاجت رسد ان شاء الله.
سَلَامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِيمٍ
(فرشتگان رحمت) بر آنان از خدای مهربان سلام و تحیّت رسانند.
معانی کلمات آیه :
«سَلامٌ»: درود (نگا: اعراف / ، یونس / ، رعد / ، ابراهیم / ). بدل (ما) یا مبتدا و خبر آن محذوف است: سَلامٌ عَلَیْکُمْ. «قَوْلاً»: مفعول مطلق فعل محذوف است.
پیام های آیه :
1- در بهشت، بيكار نيست. «فِي شُغُلٍ» ( «شُغُلٍ» كه با تنوين و به اصطلاح نكره آمده به معناى مشغلهاى است كه كنه و عمق آن ناشناخته و وصفناپذير است.)
2- در بهشت، غم و اندوه نيست. «فاكِهُونَ»
3- در بهشت، زندگى بدون مرگ، سلامتى بى مرض، جوانى بى پيرى، عزّت بىذلّت، نعمت بى محنت، بقا بىفنا، خشنودى بى خشم و انس بى وحشت است. «فِي شُغُلٍ فاكِهُونَ»
4- در بهشت، تنهايى نيست. «هُمْ وَ أَزْواجُهُمْ»
5- مسكن بهشتى آرامش بخش است. «فِي ظِلالٍ عَلَى الْأَرائِكِ»
6- نشستن بر تخت و صندلى، به نشستن روى زمين برترى دارد. «عَلَى الْأَرائِكِ مُتَّكِؤُنَ»
7- در بهشت بهترين تغذيه است. «لَهُمْ فِيها فاكِهَةٌ» (فاكهة به صورت نكره آمده تا علامت آن باشد كه با ميوههاى آن چنانى پذيرايى مىشوند).
8- در بهشت محدوديّت نيست. «وَ لَهُمْ ما يَدَّعُونَ» ( «يَدَّعُونَ» به معناى آن است كه هر چه مىخواهى بخواه و تمنّا كن.)
9- معاد جسمانى است. (كلمات ميوه و همسر و تخت نشانهى آن است كه در قيامت با همين جسم زندگى خواهيم كرد).
10- در بهشت رضا و سلامى با عظمت از خدا دريافت مىشود. سَلامٌ قَوْلًا …
11- دريافت سلام الهى، آرزو و خواسته بهشتيان است. وَ لَهُمْ ما يَدَّعُونَ سَلامٌ …
نکات ادبی آیه :
«سَلام»
قبلا بیان شد که «سَلام» از ماده «سلم» به معنای صحت، عافیت، و سلامتی از هرگونه عیب و نقصی است؛ و تعبیر «سلام» به معنای طلب سلامتی کردن است که در انسانها با سخن، و در خداوند [مانند تعابیر قرآنی که خداوند میفرماید: سلامٌ علی…] با فعلش انجام میشود؛ و همچنین اسمی از اسماء الله است؛ بدین جهت که از هر عیب و آفتی که بر خلائق عارض میگردد مصون و سالم است.
برخی گفتهاند اصل این ماده، نقطه مقابل «خصومت» (دشمنی) است و به معنای همراهی و موافقت شدید در ظاهر و باطن است به صورتی که هیچ اختلافی در میان نباشد.
بدین ترتیب معلوم میشود که چرا «سِلم» به معنای صلح است. (وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها؛ انفال/۶۱) و برخی گفتهاند «سَلَام» و «سِلْم» و «سَلَم» هر سه به معنای صلح به کار میرود و لذا کاربرد آن در دو آیه (وَ أَلْقَوْا إِلَى اللَّهِ يَوْمَئِذٍ السَّلَم؛ نحل/۸۷) و (وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقى إِلَيْكُمُ السَّلامَ لَسْتَ مُؤْمِناً؛ نساء/۹۴) را نیز به معنای صلح دانستهاند.
رَحیمٍ
صرفا یادآوری میشود که این ماده در اصل دلالت بر معانیای همچون رقت و و عطوفت و مهربانی (= رأفت) میکند؛ و به تعبیر دیگر، دلالت بر «رقت قلب همراه با احسان کردن» میکند که گاه ممکن است در مورد «احسان کردن بدون لحاظ رقت قلب» به کار رود (مثلا وقتی در مورد خداوند به کار میرود) و یا «رقت قلب بتنهایی» و البته توضیح داده شد که بین کلمات مربوط به این معنا تفاوت ظریفی قائلند. درواقع، رحمت، تجلی رأفت، و ظهور شوق و شفقت است، و مربوط به مقام ابراز نسبت به چیز خاصی است که در آن خیر و صلاح مخاطب لحاظ میشود، ولو خود مخاطب آن را خوش ندارد، مانند خوراندن دوای تلخ به مریض.
همچنین در تفاوت «رئوف» (مهربان) با «رحمن» و «رحیم» هم گفتهاند در «رأفت» رقت قلب بیشتری از «رحمت» وجود دارد؛ لذا کلمه رأفت هیچگاه در موردی که با کراهت توام باشد به کار نمیرود؛ اما «رحمت» گاه با کراهت توام است. (آنچه در پزشک است، «رحمت» است؛ نه «رأفت» وگرنه هیچگاه آمپول تجویز نمیکرد!)
اگرچه برای کسی که رحم میکند، کلمه «راحم» به کار رفته است و خداوند بهترین رحمکنندگان (خَيْرُ الرَّاحِمينَ؛ مومنون/۱۱۸) و بلکه رحمکنندهترین رحمکنندگان (أَرْحَمُ الرَّاحِمينَ؛ اعراف/۱۵۱، یوسف/۶۴ و ۴۲، انبیاء/۸۳) معرفی شده است؛ اما برای این منظور دو کلمه «رحمان» و «رحیم» در قرآن کریم بویژه در مورد خداوند شیوع فراوان دارد.
برخی از اهل لغت چنین توضیح دادهاند که «رحیم» دلالت بر ثبوت و استمرار رحمت دارد و آن را صفت مشبهه دانستهاند اما بسیاری آن را صیغه مبالغه دانستهاند و البته تذکر دادهاند که مبالغه در «رحمان» بیشتر از «رحیم» است؛ چرا که رحمان رحمتش همه چیز را در برمیگیرد اما رحیم رحمتی است که بسیاری از چیزها را دربرمیگیرد. (البته وزن «فعیل» هم در صیغه مبالغه به کار رفته و هم در صفت مشبهه)
با توجه به عمویت بیشتر کلمه «رحمن» عدهای آن رحمت عمومی را «رحمانیت» خداوند دانسته؛ و آن رحمت خاص شده را «رحیمیت» خداوند معرفی کردهاند، بویژه که در قرآن کریم اگرچه از کفر کافران به رحمانیت خداوند هم سخن به میان آمده (وَ هُمْ يَكْفُرُونَ بِالرَّحْمنِ؛ رعد/۳۰؛ هُمْ بِذِكْرِ الرَّحْمنِ هُمْ كافِرُونَ، انبیاء/۳۶) اما در آیات متعددی «رحمانیت» او نسبت به کافران هم مطرح شده، در حالی که رحیمیت او خاص مومنان معرفی شده است. (هُوَ الَّذي … كانَ بِالْمُؤْمِنينَ رَحيماً؛ احزاب/۴۳: تقدیم «مومنین» بر «رحیم» دلالت بر حصر دارد)
**************************************************
بازنشر : سایت دعاگو (بزرگترین منبع ذکر و دعاهای قرآنی)