در این پست از سایت ذکر و دعاهای قرآنی دعاگو 2agoo.com آیه 29 سوره یس برای رفع بی خوابی کودکان + معنی و تفسیر آیه 29 سوره یس را برای شما عزیزان قرار دادیم . آیه 29 از سوره مبارکه یس برای خواص و فوائد بیشماری دارد . برای رفع بی خوابی کودکان و اطفال این آیه را می نویسند و در زیر گهواره کودک قرار می دهند . در ادامه همچنین معنی و مفهوم کلمات آیه به همراه نکات ادبی و تفسیر و شرح آیه 29 سوره یس را قرار دادیم …

آیه 29 سوره یس برای رفع بی خوابی کودکان + معنی و تفسیر آیه

آیه 29 سوره یس برای رفع بی خوابی کودکان + معنی و تفسیر آیه,ختم آیه 29 سوره یس,خواص و فضیلت آیه 29 سوره یس,آیه مجرب برای رفع بی خوابی کودکان,آیه مخصوص درمان بی خوابی,معنی کلمات آیه 29 سوره یس,تفسیر و شرح آیه 29 سوره یس,ترجمه فارسی آیه 29 یس

جهت دفع بی خوابی اطفال بنویسد، زیر گهوار نهد

متن آیه با ترجمه فارسی :

إِنْ كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ

نبود عقوبتشان جز یک صیحه عذاب آسمانی که به ناگاه همه هلاک شدند.

معانی کلمات آیه :

«صَیْحَةً»: صدای شدید. فریاد توفنده. خبر (کَانَتْ) است و اسم آن محذوف (نگا: هود / ). «فَإِذَا …»: واژه (إِذا) بر سرعت حصول مابعد خود به دنبال حصول ماقبل خود دلالت دارد. «خَامِدُونَ»: خاموش شدگان. مراد مردگان است.

نکات ادبی آیه :

صَيْحَةً

ماده «صیح» در اصل به معنای صدای بلند و بلند کردن صدا (فریاد کشیدن) است (معجم المقاييس اللغة، ج‏۳، ص۳۲۴؛ مفردات ألفاظ القرآن، ص۴۹۶) و اگرچه به هر فریاد بلندی اطلاق می‌شود (ٌ يَحْسَبُونَ كُلَّ صَيْحَةٍ عَلَيْهِم؛ منافقون/۴) اما در قرآن غالبا به عنوان یکی از عذاب‌هایی که موجب هلاکت قومی گردیده، مطرح شده و به نفخ صور نیز «صیحه» اطلاق شده است (إِنْ كانَتْ إِلاَّ صَيْحَةً واحِدَةً فَإِذا هُمْ جَميعٌ لَدَيْنا مُحْضَرُونَ، یس/۵۳؛ يَوْمَ يَسْمَعُونَ الصَّيْحَةَ بِالْحَقِّ ذلِكَ يَوْمُ الْخُرُوجِ، ق/۴۲)

تفاوت دیگر «صیحه» با «صوت» (= صدا) در این است که صوت کلمه عامی است برای همه صداها (از موجود زنده تولید شود یا از در و دیوار و …) به کار می‌رود: اما «صیحه» فقط به صدایی که از موجود زنده (جانوران، به معنای اعم از انسان) درآید گفته می‌شود؛ و البته تفاوت «صیحه» با «نداء» هم در این است که «نداء» صدای بلند معنی‌دار است؛ اما «صیحه» بر صدای بلند بی‌معنا هم گفته می‌شود (یعنی در آن ضرورتاً از کلمات معنی‌دار استفاده نمی‌شود؛ یعنی ندا می‌تواند صیحه باشد اما هر صیحه‌ای لزوما ندا نیست.)

با این اوصاف، شاید کلمه «فریاد» در زبان فارسی، بهترین معادل «صیحة» باشد. (البته در فارسی کلمات «آواز» ، «جیغ» ، «بانگ» و «داد» (داد زدن، داد کشیدن) هم داریم که هر یک تفاوتی دارد: «آواز» این سه ویژگی (بلند بودن، خاص موجود زنده بودن) را دارد، اما برخلاف فریاد، بار معنایی مثبت دارد و شامل صدای گوشخراش نمی‌شود. «بانگ» ظاهرا برای غیر موجود زنده هم به کار می‌رود

«جیغ» اخص از «فریاد» است؛ زیرا اولا حتما از اصوات بی‌معنا استفاده می‌شود و ثانیا صرفا در مورد فریادهایی که با صدای زیر و نازک است به کار می‌رود؛ در مورد کلمات معنی دار به کار ‌رود؛ و «داد» هم فقط در مورد انسان به کار ‌رود.)

ماده «صیح» تنها به صورت کلمه «صیحة» و ۱۳ بار در قرآن کریم آمده است.

خامِدُونَ

ماده «خمد» در اصل به معنای ساکن و ساقط شدن دلالت می‌کند. این ماده غالبا در مورد وقتی که شعله آتش فروکش می‌کند و خاموش می‌شود به کار می‌رود.

تفاوت خمودیِ آتش با اطفاء آن یکی این است که ماده «خمد» در جایی است که با قهر و غلبه باشد؛ اما ماده «طفأ» با مدارا و رفق انجام می‌شود و دیگر اینکه اخماد فقط برای خاموشی آتش فراوان و از جوش و خروش افتادن آن به کار می‌رود، اما اطفاء برای هر گونه خاموش کردن (حتی در حد یک چوب کبریت) به کار می‌رود

ظاهرا به همین مناسبت است که برخی گفته‌اند که اصل این ماده بر سکون و خمودی پس از غلیان و فوران دلالت دارد

**************************************************

بازنشر : سایت دعاگو (بزرگترین منبع ذکر و دعاهای قرآنی)