در این پست از سایت ذکر و دعاهای قرآنی دعاگو 2agoo.com خواص آیه 51 سوره یس + معنی کلمات آیه و تفسیر آیه 51 سوره یس را برای شما عزیزان قرار دادیم . آیه 51 سوره مبارکه یس دارای خواص و فوائد زیادی می باشد . مدوامت در خواندن این آیه برای برآورده شدن حاجت و رسیدن به خواسته و مراد بسیار موثر است . در ادامه از سایت دعاگو همراه ما باشید با خواص و فضیلت آیه 51 سوره یس و تفسیر و شرح آیه و نکات ادبی و پیام های آیه …
خواص آیه 51 سوره یس + معنی کلمات آیه و تفسیر آیه,آیه 51 سوره یس,معنی و مفهوم آیه 51 سوره یس,ترجمه فارسی آیه 51 سوره یس,معنی کلمات آیه 51 سوره یس,تفسیر و شرح آیه 51 سوره یس,نکات ادبی و پیام آیه 51 سوره یس,آیه برای رسیدن به مراد و خواسته
هر کس هفت بار صلوات فرستد، بعد آن را بخواند مرادش برآید
متن آیه با ترجمه فارسی :
وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ فَإِذَا هُمْ مِنَ الْأَجْدَاثِ إِلَىٰ رَبِّهِمْ يَنْسِلُونَ
و (چون بار دوم) در صور دمیده شود به ناگاه همه از قبرها به سوی خدای خود به سرعت میشتابند.
معانی کلمات آیه :
«نُفِخَ»: دمیده شد. مراد نفخه ثانی است که دیگر باره صور برای زندهشدن مردگان زده میشود.
«الأجْدَاثِ»: جمع جَدَث، قبر. گور. (نگا: قمر / معارج / ).
«یَنسِلُونَ»: میشتابند (نگا: انبیاء / ).
پیام های آیه :
1- آغاز قيامت با صوتى است كه از دميده شدن در صور شنيده مىشود. «نُفِخَ فِي الصُّورِ فَإِذا هُمْ مِنَ الْأَجْداثِ»
2- معاد جسمانى است و بدنها از همين قبرها خارج مىشوند. مِنَ الْأَجْداثِ … يَنْسِلُونَ … بَعَثَنا مِنْ مَرْقَدِنا
3- زنده شدن انسانها در قيامت بسيار سريع و با آسانى خواهد بود. نُفِخَ فِي الصُّورِ فَإِذا هُمْ …
4- حركت شتابان، نشانهى اضطراب و هيجان مردم در قيامت است. «يَنْسِلُونَ»
5- قيامت، روز حسرت كفّار است. «يا وَيْلَنا»
6- قيامت، صحنهى بيدارى و اقرار و اعتراف است. «هذا ما وَعَدَ الرَّحْمنُ وَ صَدَقَ الْمُرْسَلُونَ»
7- برپايى قيامت و حسابرسى، لازمه رحمان بودن خداست. «هذا ما وَعَدَ الرَّحْمنُ»
8- در قيامت همه مردم در يك جا حاضر مىشوند. «جَمِيعٌ لَدَيْنا مُحْضَرُونَ»
9- حضور در قيامت با اختيار نيست. «مُحْضَرُونَ»
نکات ادبی آیه :
الصُّور
قبلا درباره ماده «صور» بیان شد که این ماده بر معانی بسیار متفاوتی دلالت میکند، تا حدی که برخی مانند ابنفارس اظهار عجز کردند از اینکه بتوان مشتقات آن را به یک معنای واحد برگردانند؛ و نظر مرحوم مصطفوی این بود که ماده «صور» یک اصل و ریشه عربی دارد که به معنای «متمایل شدن» و «میل پیدا کردن» است (مانند کلمه «صُرهنّ» در قرآن کریم (بقره/۲۶۰)، که به معنای «آنها را به جانب خود متمایل ساز» است)، ولی کلمه «صورة» (به معنای شکل و هیئت) در اصل عربی نبوده، بلکه اصل و ریشه عبری دارد و مشتقاتی که از آن گرفته شده (مانند «صَوّر: صورت بخشید» ؛ «مُصَوّر: صورتبخش» ؛ «تصویر» و …) ارتباطی با ریشه عربی آن ندارد؛ و این احتمال هم مطرح شد که «صورة» هم همانند «صیرورت» به ماده «صیر» برگردد. ماده «صیر» که فعل «صار یصیر» از آن درست میشود دلالت بر مآل و مرجع دارد و صیرورت به معنای «شدن» است.
در هر صورت، یکی از معانی کلمه «صور» ، «شاخ» است که از آن همانند بلندگو استفاده میکردند و در آن میدمیدند و صدا را تشدید میکرد. اغلب اهل لغت (و اغلب مفسران، از صدر اسلام، مانند ابنعباس) کلمه «صور» در عبارت «نفخ صور» را بر همین اساس دانستهاند؛ اما از حسن بصری و ابوعبید نقل شده که صور را جمع «صورة» میدانستند و مقصود از دمیدن در صور را، دمیدن مجدد صورت و حیات و روح در اجساد معرفی میکرد.
الْأَجْداثِ
کلمه «جَدَث» به معنای «قبر» میباشد و جمع آن «أَجْداث» است (معجم المقاييس اللغة، ج۱، ص۴۳۶)؛ و در تفاوت آن با «قبر» گفتهاند که ماده «قبر» بر دفن کردن و مخفی کردن و پوشاندن دلالت دارد و از این رو از آن اسم مکان (مقبرة) و مانند آن ساخته میشود، اما «جدث» همان موضع و مکانی است که قیر و مقبره در آن است و دیگر از آن اسم مکان و … ساخته نمیشود. (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج۲، ص۵۹)
که حرف «ث» در این کلمه به صورت «ف» نیز تلفظ شده است که برخی این را ناشی از تفاوت در لهجههای عرب دانسته (مفردات ألفاظ القرآن، ص۱۸۹؛ مجمعالبیان، ج۸، ص۶۶۹) هرچند برخی بر این باورند که اصل این کلمه «جدف» بوده و در آن ابدالِ «ف» به «ث» رخ داده است. (الصحاح، ج، ص)
این کلمه در قرآن کریم جمعا ۳ بار و هر بار نیز به صورت جمع به کار رفته است.
یَنْسِلُونَ
ماده «نسل» در اصل بر جریان یافتن و شتافتن (معجم المقاييس اللغة، ج۵، ص۴۲۱) و جدا شدن از چیزی (مفردات ألفاظ القرآن، ص۸۰۳) و به تعبیر دیگر خروج از متن چیزی و جریان یافتن (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج۱۲، ص۱۰۹) وبا شتاب خارج شدن از جایی (مجمعالبیان، ج۸، ص۶۶۹) دلالت میکند.
به فرزند و اولاد «نسل» گویند (َ يُهْلِكَ الْحَرْثَ وَ النَّسْل، بقره/۲۰۵؛ ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ ماءٍ مَهينٍ، سجده/۸) از این جهت که از والد خویش جدا میشود و جریان مییابد.
وقتی گفته شود «الماشی ینسل» یعنی کسی که راه میرفت سرعت گرفت. (وَ هُمْ مِنْ كُلِّ حَدَبٍ يَنْسِلُونَ، أنبياء/۹۶؛ مِنَ الْأَجْداثِ إِلی رَبِّهِمْ ینْسِلُونَ، یس/۵۱) (مفردات ألفاظ القرآن، ص۸۰۳؛ معجم المقاييس اللغة، ج۵، ص۴۲۱)
این ماده تنها همین ۴ بار در قرآن کریم به کار رفته است.
**************************************************
بازنشر : سایت دعاگو (بزرگترین منبع ذکر و دعاهای قرآنی)